زمان : 09 Mehr 1392 - 00:45
شناسه : 77348
بازدید : 12708
غزلی از وحشی بافقی :منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را غزلی از وحشی بافقی :منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

مــنــع مــهــر غــیـر نــتــوان کــرد یــار خــویـش را هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را
هـر نـگـاهـی از پـی کـاریـسـت بــر حـال کـسـی عـشـق مـی دانـد نـکـو آداب کـار خـویـش را
غـیر گو از من قیاس کار کن این عـشـق چـیسـت مـی کـنـد بـیـچـاره ضـایـع روزگـار خـویـش را
صید ناوک خورده خواهد جست، ما خود بسملیم ای شکار افکن بـتـاز از پـی شکار خـویش را
بـا تـو اخـلاصـم دگر شـد بـسـکه دیدم نقض عهد مـن کـه در آتـش نـگـردانـم عـیـار خـویـش را
بـاده این شـیشـه بـیش از سـاغـر اغـیار نـیسـت بـشـکـنیم از جـای دیگـر ما خـمار خـویش را
کار رفت از دست ،وحشی پای بستی کن ز صبـر ایـن بــنـای طــاقــت نـااســتــوار خــویـش را