زمان : 09 Mehr 1392 - 00:36
شناسه : 77342
بازدید : 12109
غزلی از وحشی بافقی :خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را غزلی از وحشی بافقی :خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی

یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

 

خــیــز و بـــه نــاز جــلــوه ده قــامــت دلــنــواز را چـون قـد خـود بـلـنـد کـن پـایـه قـدر نـاز را
عشوه پرست من بیا، می زده مست و کف زنان حـسـن تـو پــرده گـو بــدر پــردگـیـان راز را
عــرض فـروغ چــون دهـد مـشــعـلـه جــمـال تــو قصه بـه کوتـهی کشـد شـمع زبـان دراز را
آن مژه کشـت عالمی تـا بـه کرشـمه نصب شـد وای اگر عمل دهی چشم کرشمه ساز را
نـیـمــکــتــش تــغــافــلــم کــار تــمــام نــاشــده نـیـم نـظــر اجــازه ده نـرگــس نـیـم بــاز را
وعـده جــلـوه چــون دهـی قـدوه اهـل صــومـعـه در ره انــتـــظــار تــو فــوت کــنــد نــمــاز را
وحـشـیـم و جـریـده رو کـعـبـه عـشـق مـقـصـدم بــدرقــه اشــک و آه مـن قــافــلــه نـیـاز را