امام علی(علیه السلام) میفرماید: «ایها النّاس! استصبحوا من شعله مصباحٍ واعظ متّعظ و امتاحوا من صفوّ عین قد رُوّقت من الكدر»، (ای مردم! چراغ دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن کنید و ظرف های جان را از آب زلال چشمههایی كه از آلودگیها پاك است پرنمائید.) (نهج البلاغه، خ 105)
ابتدا خود عمل کنیم، سپس دیگران
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
آیه های قرآن خود درس زندگی است . در آیه فوق ، یکی از درس های مهم زندگی به ما انسان ها یادآوری می شود که اگر خواستی بخش نامهای صادر کنی، به کسی حرفی بزنی،دستوری بدهی و نصیحتی کنی اول خود عمل کن بعد بخشنامه صادر کن و نصیحت کن .
در این آیه به تعبیری خدا میخواهد بخشنامه کند که مردم صلوات بفرستید، نمیگوید: بسمه تعالی صلوات بفرستید. میگوید: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ : خدا و فرشتهها صلوات میفرستند. بعد میگوید: تو نمی خواهی صلوات بفرستی؟ پس «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا»
با زبان بی زبانی به ما آموزش می دهند که اگر می خواهیم که حرف ما، دستور و بخشنامه ما اثر کند، باید خودمان به آنچه میگوییم عمل کنیم.
کارفرما اگر در بیت المال دقّت کند، کارمند هم دقّت میکند، اگر معلم و مربی در نماز جماعت شرکت کرد، معاون ها و دانش آموزان هم می آیند.
اگر خواستار یک نسل خوب هستیم، باید خودمان پیش قدم بشویم .
در احادیث قدسی نقل شده است كه ای فرزند آدم« اوّل خود را موعظه كن و پس از آن دیگران را توصیه نما»
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «ایها النّاس! استصبحوا من شعله مصباحٍ واعظ متّعظ و امتاحوا من صفوّ عین قد رُوّقت من الكدر»، (ای مردم! چراغ دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن یابید و ظرف های جان را از آب زلال چشمههایی كه از آلودگیها پاك است پرنمائید.)(نهج البلاغه، خ 105)
قرآن نیز می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ *كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ »، (اى كسانى كه ایمان آوردهاید، چرا چیزى مىگویید كه انجام نمىدهید؟
نزد خدا سخت ناپسند است كه چیزى را بگویید و انجام ندهید.)(صف، 2و3)
همچنین علی(علیه السلام) در خطبهای دیگر از نهج البلاغه میفرماید: «لعن الله الامرین بالمعروف التاركین له و الناهین عمن المنكر العاملین به»، (لعنت خدا بر آنان كه امر به معروف می كنند و خود ترك مینمایند و نهی از منكر میكنند و خود مرتكب آنچه دیگران را نهی میكنند میشوند) (نهج البلاغه، خ 129)
سالها پیش وقتی به شهید سردار كریمی كه از جراحتهای ناشی از دوران دفاع مقدس عذاب میكشید گفته بودند: برای تسكین دردهایش از موادمخدّر استفاده كند گفته بود: چون خود در مقطعی در ستاد مبارزه با مواد مخدّر مشغول بودم این را اصلاً نمیتوانم انجام بدهم و كاری كه دیگران را باز میداشتم خود مرتكب شوم.
صداقت واقعی نیز در انطباق گفتار با رفتار و عقیده نمود پیدا میكند، اگر صائبترین سخنان را بر زبان آورم و خود عامل به آنها نباشم و با تجربهای انضمامی آن سخنان را نگویم هر چند صحیح و قابل استفاده برای دیگران باشد انسان صادقی محسوب نمیشوم.
با زبان بی زبانی به ما آموزش می دهند که اگر خواستیم دستور و بخشنامه ما اثر کند، باید خودمان به آنچه میگوییم عمل کنیم. کارفرما اگر در بیت المال دقّت کند، کارمند من هم دقّت میکند، اگر معلم و مربی در نماز جماعت شرکت کرد، معاونها دانش آموزان هم میآیند، اگر خواستیم نسل خوب شود باید خودمان پیش قدم بشویم
در اخلاق قرآنی درون و باطن آدمی باید بهتر از بیرون و گفتار و نمودش باشد و اگر «حال» و درون آراستهتر از بیرون نباشد، نباید به گونهای تظاهر كرد كه بیرون آراستهتر از باطن و درون به نظر آید كه زمینه نفاق را فراهم میسازد.
در سوره احزاب «صدق» با «نفاق» مقابل هم آمده و میفرماید: «لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَاء أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا »، (تا خدا راستگویان را به [پاداش] راستىشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد، عذاب كند یا بر ایشان ببخشاید كه خدا همواره آمرزنده مهربان است.)(احزاب، 24)
كسی كه التزام عملی به گفتارش ندارد در صورتی كه احتمال دهد دیگران با شنیدن و خواندن مواعظ وی هدایت میشوند میتواند این كار را بكند یا نه؟
توصیه به آنچه خود عامل نیستم اوّلاً موجب خواهد شد با توجه به حساسیتی كه ذهن انسان به مغایرت های رفتاری و گفتاری دیگران دارد از لحاظ حیثیت و اعتبار، آبرویم نزد دیگران خدشه دار شود و هر شنوندهای كه مرا میشناسند بی اختیار در دل یا در زبان خواهد گفت: این اگر راست میگوید چرا خودش عمل نمیكند؟
همچنین توصیه به آنچه عمل نمیكنم موجب پیدایش تناقض و شكاف در ساحتهای وجودی من خواهد گردید و این تفاوت بین گفتار و عملكرد در صورت تداوم و استمرار مرا به ورطه نفاق سوق خواهد داد كه فرجام منافقان به تعبیر قرآن «فِی الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ»، (نساء، 145) میباشد و نیز سخن كسی كه اعتقاد قلبی به گفتهاش نداشته باشد و در عملش متبلور نشده باشد تاثیر چندانی بر مخاطب نخواهد داشت و به گفته مولانا: «آه صاحب درد را باشد اثر» و نوعاً كسانی كه در عمل كردن كاهل و سهل انگار هستند بیشتر حرف میزنند.
بی عمل در حرف گفتن گوی سبقت می برد
مرد میدان عمل خود حرف كمتر میزند
منابع:
سایت حوزه
بیانات حجت الاسلام قرائتی
فرآوری: زهرا اجلال