امروزه یخ روابط ایران با آمریکا در حال ذوبشدن است و به نظر میرسد که تابوهای روابط این دو کشور درحال شکستهشدن است.
این رویداد نتیجه شعور بالای مردم و سیاسیون و جناحهای سیاسی ایران است که نقش اصلاحطلبان هم در آن برجسته است. انتخاب دکتر روحانی به ریاستجمهوری پاسخ مثبت به خواست مردم برای حل بحرانهای سیاسی و اقتصادی و دیپلماسی ایران است و باعث ایجاد فضای جدید در داخل و خارج ایجاد جو جدید و مثبتی برای کشور شده است.
از طرف دیگر، حل مشکلات اقتصادی در بستر منازعات و قهرهای دیپلماتیک اتفاق نمیافتد و نیاز به فضای باز دیپلماسی و سیاسی و روابط مثبت بینالمللی دارد. باید فعلوانفعالاتی صورت گیرد تا نگاه دنیا به ایران و مجموعه سیاستهای اتخاذشده عوض شود.
البته انتقال پرونده هستهای ایران از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه، امر مثبتی در این زمینه است که میتواند گام موثری برای حل منازعات هستهای و دیپلماسی ایران باشد. از طرف دیگر سیاست نرمش قهرمانانه و موضعگیری دکتر روحانی و دکتر ظریف و پیام تبریک آنها به مناسبت سال جدید یهودیها از طرف ایران و نقش موثر ایران در حل مناقشات داخلی از جمله مسایل سوریه باعث شده است که ایران به موضع اقتدار در روابط برسد.
ما خیلی وقتها در مذاکره با آمریکا فرصتهای ممکن را از دست دادیم و گاه فرصتهای خوب ما در نتیجه کمتوجهی ما به تهدید مبدل شده است. اکنون یکی از نادرترین زمانهایی است که دیپلماسی پیشبرنده و فعال را به مرحله اجرا درآوریم و یخ روابط خود را با آمریکا ذوب کنیم. برای اجرای این سیاست، خوشبختانه افکار عمومی جهان با ما همراه است و کشورهای اروپایی و آمریکا به گسترش روابط با ایران علاقهمند هستند. اما مسایل ایران و آمریکا با یک روز و با یک مذاکره حل نمیشود و دور از انتظار است که یک بازه زمانی کوتاهمدت برای حل مشکلات در نظر بگیریم و ذوقزده شویم.
دیپلماسی یک فرآیند زمانبر است و ما برای احیای روابطمان با آمریکا و اروپا نیاز به یک پروسه زمانی طولانی برای احیای روابط داریم. اما نکته برجسته روز این است که امروزه موضع ما اقتدار است نه ضعف و به سیاست برد - برد در عرصه ملی و بینالمللی فکر میکنیم. جو روانی حاضر کاملا پیشبرنده و موفق است و ما باید سعی کنیم که این جو را برای حل مسایل از طریق دیپلماسی ادامه دهیم تا به نتیجه سازنده برسیم.