آيينه يزد: ميتوان قدمت جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران را 91 سال دانست. اين تشكل ابتدا با نشان شير و خوررشيد فعاليت ميكرد. پس از پيروزي انقلاباسلامي و در سال 1359 دولت ايران با ارسال نامهاي به دولت سوئيس به عنوان امين و نگاهدارنده قراردادهاي چهارگانه ژنو، اعلام كرد كه استفاده از شير و خورشيد سرخ را به حالت تعليق درآورده و به جاي آن از نشان هلالاحمر استفاده خواهد كرد. از آن پس جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران به جمعيت هلالاحمر جمهوري اسلامي ايران تغيير نام يافت.
هفدهم شهريور روحاني پس از آنكه دكتر محمد فرهادي با 14 رأي بهعنوان گزينه اصلي براي معرفي به رئيس جمهور جهت مسئوليت رياست جمعيت هلال احمر برگزيده شد وي را به عنوان رييس جمعيت هلال احمر منصوب كرد.
فرهادي متخصص گوش و حلق و بيني از دانشگاه مشهد، وزير فرهنگ و آموزش عالي در دولت دوم ميرحسين موسوي و وزير بهداشت در دولت اول محمد خاتمي بوده است. از ديگر سمتهاي وي ميتوان به رياست دانشگاه تهران، قائممقام سازمان هلال احمر، مشاور وزير و دبير شوراي آموزش پزشكي كشور عنوان كرد كه رياست «صندوق حمايت از پژوهشگران كشور» را از سال 1382 تا بهمن ماه 1389 نيز بهعهده داشته است.
رتبه نخست بورد تخصصي رشته گوش و حلق و بيني در سال 1359، جوانترين استاد رشته گوش و حلق و بيني در سال 1376، پايهگذار بخش ENT در بيمارستان حضرت رسول در سال 1380 و چهره ماندگار سال 1389 از ديگر فعاليتها و موفقيتهاي دكتر محمد فرهادي است.
اما فرهادي جانشين ابوالحسن فقيه شد.
ابوالحسن فقيه در دولت نهم رييس سازمان بهزيستي كشور يود. وي ارديبهشت 87 در پاسخ به خبرنگار ماهنامه فرهنگي ستاد مبارزه با مواد مخدر اينگونه خود را معرفي ميكند: «ابوالحسن فقيه هستم. متولد سال 1351و پزشك عمومي. سابقه فعاليتم در شهرداري تهران، سازمان پزشكيقانوني و نهاد نمايندگي مقاممعظم رهبري در دانشگاهها است.» فقيه سال 86 در گفتگويي با خبرگزاري فارس از نخستين آشنايي خود با احمدينژاد در انتخابات شوراي شهر اول ميگويد و شوراي شهر دوم را زمينهاي براي ارتباط نزديك با احمدينژاد ميداند. در همين گفتكو فقيه در پاسخ به سوال «چه شد كه قائم مقام ستاد [احمدي نژاد در سال 1384] شديد و وظيفه شما در ستاد چه بود؟» ميگويد: « قائم مقام ستاد نشدم كسي هم مرا قائم مقام نكرد. اين پروسهاي بود كه طي آن كارها به من محول شد... در بسياري از سفرها و ملاقاتها كه از آقاي احمدينژاد خواسته ميشد كانديدا شود، بدليل آنكه ايشان در آن زمان ستادي وجود نداشت، به دادن يك شماره تلفن همراه كه آن هم دست من بود، اكتفا ميكرد و ميگفت چنانچه نقطه نظري داريد با اين شماره تماس بگيريد.»
با اين مقدمه شايد پاسخ به اين پرسش كه چرا احمدينژاد نفر دوم پيشنهادي شوراي عالي جمعيت هلالاحمر را برگزيد سخت نباشد. پس از انتصاب رييس جمعيت هلال احمر در دولت دهم عليرضا زاكاني نماينده اصولگراي مجلس كه مدعي بود در شوراي عالي جمعيت هلال احمر به ابوالحسن فقيه راي نداده و اسناد تخلفات فقيه را بنا به صلاحديد همكاران خود ارائه نكرده است به مخالفت جدي خود با رييس جمعيت هلال احمر پرداخت. زاكاني مدرك تحصيلي و سوابق جبهه او را زير سوال برد.
ابوالحسن فقيه به خاطر عدم صدور مدرك تحصيلي از جانب دانشگاه به ديوان عدالت اداري شكايت كرد و معتقد بود در دانشگاه تحصيل كرده اما برايش مدرك تحصيلي صادر نشده است. ديوان عدالت اداري پس از بررسيهاي جامع به اين نتيجه رسيد كه شكايت ابوالحسن فقيه از اين دانشگاه وارد نيست. شكايت وي از ديوان عدالت اداري نشاني از نداشتن مدرك دكترا بود.
ابوالحسن فقيه نمونهاي از افرادي است كه تنها با نزديكي به شخص احمدينژاد و فعاليت در ستاد وي توانسته بود مناصب مهمي به دست آورد. عدم تخصص و تجربه وي تنها يك دستاورد براي جمعيتي كه از اصول آن بيطرفي و جهان شمولي است به همراه داشت و آن هم حاشيههاي پررنگتر از متن بود.