زمان : 18 Shahrivar 1392 - 07:59
شناسه : 76129
بازدید : 3366
آینده از منظر ثقلین (5)-ایمان4 آینده از منظر ثقلین (5)-ایمان4 محمد حسین فیاض
 چرا نمازهای من خشك و بی ثمره است؟  نماز من نوعی عمل است؛ با ایمانیات صحیح و قوی آبیاری نمی شود. خداوند در قران وعده جنات را همراه با نهرها داده است. زمین بدون آب فایده و ارزشی ندارد و هرچیزی كه در آن بكاریم خشك می شود.  شما اگر بخواهید باغی را هم بخرید ،اگر آب نداشته باشد ، از خریدش منصرف می شوید.

پس اعتقاد، مقدمةایمان؛ ایمان، مقدمة عمل صالح؛ عمل صالح، مقدمة ورود به بهشت است.

عمل صالح

بعد از ایمان و تقوا نوبت به عمل صالح می شود. در اكثر آیه هایی كه خداوند متعال انسان را به عمل صالح دعوت می كند قبل از آن دعوت به ایمان است.

"وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ "[1] خداوند می فرماید: ایمان و عمل صالح داشته باشید آن موقع باغ ها وبهشت هایی به شما داده می شود كه زیر آنها نهرها جاری است.

یعنی نتیجه ایمان و عمل صالح، باغ ها است. رابطه عمل صالح و ایمان در قرآن مثل رابطه باغها و درختان است به نهرهای جاری زیر آن .. یعنی دقت که میکنیم نمود بهشتی ایمانیات، نهر است. نهر باید باشد تا اعمال سیراب شود. نهر باید باشد تا درختانی كه بر اثر اعمال کاشته شده اند ، بارور و پرثمر شوند.

چرا نمازهای من خشك و بی ثمره است؟  نماز من نوعی عمل است؛ با ایمانیات صحیح و قوی آبیاری نمی شود. خداوند در قران وعده جنات را همراه با نهرها داده است. زمین بدون آب فایده و ارزشی ندارد و هرچیزی كه در آن بكاریم خشك می شود.  شما اگر بخواهید باغی را هم بخرید ،اگر آب نداشته باشد ، از خریدش منصرف می شوید.

پس اعتقاد، مقدمةایمان؛ ایمان، مقدمة عمل صالح؛ عمل صالح، مقدمة ورود به بهشت است.

چرا دوری از بهشت ظهور ؟ چون عمل صالحی انجام نمی شود. چرا عمل صالح نیست؟ چون ایمان شایسته ای نیست كه عمل صالح را آبیاری كند.

 

فقط اهل بیت (ع)؛ سرمنشأ ایمانیات

مقید باشیم ایمانیات را فقط و فقط باید از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بگیریم. ما بهشتی می خواهیم كه میراب آن اهل بیت(ع) باشند. ایمانیاتی كه سرمنشأ آن اهل بیت هستند ارزش دارد. شیعه حقیقی نباید از هر آبشخوری برداشت کند. بلكه باید نسبت به ایمانیات غیرت نشان بدهد.

 امیرالمؤمنین(ع) به كمیل می فرمایند:‌ "یَا کُمَیْلُ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَکُنْ مِنَّا"[2] «اگر می خواهی از ما باشی، فقط از ما بگیر» .

کما اینکه یکی از بزرگان شیعه از قول امام زمان(عج) نقل می کند: "طَلَبُ الْمَعارِفِ مِنْ غَیْرِ طَریقِنا أَهْلَ البَیْتِ مُساوِقٌ لِإِنْکارِنا"[3]

شبی بارانی امام صادق(ع) كیسه ای از نان خشك را برای فقرای  مدینه می بردند. در بین راه معلی امام را می بیند و به دنبال او حركت می كند. ناگهان نان های امام روی زمین می ریزد. معلی همراه امام نان ها را جمع می كنند و بین آن افراد که خواب بودند تقسیم می كنند. در راه برگشت معلی از امام می پرسد كه آیا افرادی كه نان برایشان بردید از شیعیان شما بودند؟ حضرت می فرمایند: اگر از شیعیان ما بودند و به حق ما عارف بودند حتی نمك آنها را هم تأمین می كردیم. [4]

اگر با دید معمولی بخواهیم نگاه كنیم این است كه اهل بیت(ع) نمك سفره شیعیان  را هم تأمین می كنند. شیعه حتی نمک غذایش – کوچکترین مایحتاجش – را از اهلبیت(ع) می گیرد چه برسد به دین و معارف و اخلاقیاتش را. چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند.

 

درجات ایمان

"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ ... "[5]. ما که به خدا و رسولش ایمان آورده بودیم ، این آمِنُوا ،دوباره چیست ؟ یعنی درجات بالاتر ایمان را كسب كنید. یعنی به خدا ایمان آورده اید كافی نیست؛ درجات ایمان را تشدید كنید. به خداوند ایمان دارید؟ آن را تشدید کنید .به آقا رسول الله به عنوان خاتم الانبیاء(ع) ایمان دارید؟ درجات بالاتری از ایمان را كسب كنید.

روایتی است از آقا امام صادق(ع) كه می فرمایند" ایمان ده درجه دارد... همانا مقداد در درجة هشتم، ابوذر در درجة نهم و سلمان در درجة دهم ایمان قرار دارند." [6] ما كدام درجه از ایمان هستیم !؟ یقینا یاوران امام زمان(عج) چه در مصادیق چه در درجات ایمان ، مومن ترینند.

اسلام درجه اول ایمان است یعنی همان قبول داشتن. هم مصادیق و هم درجات ایمان مهم است.

سرمنشأ همه پیشرفتها و یا مشکلات در ایمان است .اگر بی تقوایی است، اگر موانع است ،اگر از بی خاصیت بودن عمل شكایت داریم، می بینیم از ایمان است. تمام مشكلات از ایمان است. نور ایمان در قلب ما كمرنگ است. در این ایام از امام زمان(عج) فقط ایمان بخواهیم ایمان چه از لحاظ مصادیق و چه از لحاظ درجات و ، چه از لحاظ آثار ایمان در دنیا، برزخ، ،ظهور قیامت. تمام اینها ایمان است. شاید حالا ایمان داشته باشیم معلوم نیست كه این درجه كافی باشد یا نه و خداوند می گوید درجات ایمان را بالا ببرید و درجات ایمان را نسبت به مقولات مختلف ارتقاء دهید. شاید یكی از حكمت های صحنه ها و فتنه های آخرالزمان – قبل از ورود به حکومت حقه اهلبیت(ع) ، این است كه هم ایمانیاتمان را اصلاح كنیم و هم درجات آن را ارتقاء دهیم.

 

ثمرات ایمان

شاید اصلی ترین ثمره ایمان امنیت باشد . چه در دنیا در مقابل عذابهای مختلف، چه بعد از موت و چه در قیامت و روز حساب. حروف اصلی ایمان « أ، م، ن» است. ایمان از امن است و برخی از آیات قران حاكی از این است كه ثمرة ایمان امنیت است و آنان كه ایمان آوردند امنیت دارند. [7] حوادث آخرالزمان خیلی سخت است. مثل طوفان نوح است، شدید و عالم گیر است؛ آنان كه نجات پیدا می كنند به خاطر ایمانشان است. بعضی از انواع ایمانیات، باعث امنیت در دنیا می شود( مثل ایمنی از هلاكت اقوام، اقوامی كه قبل از این خداوند همه آنها را هلاك كرد مگر آنهایی كه ایمان آوردند)، باعث نجات می شود"ثُمَّ نُنَجّی رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا "[8] رسولان و آنهایی را كه ایمان آوردند نجات دادیم. ایمان باعث رهایی از عذاب می شود. اگر قرار است خداوند عذاب فراگیر بفرستد مؤمنین از این عذاب رهایی پیدا می كنند .

اولین مانع برای عذاب، ایمان است. اگر ایمان با معنای مورد نظر خداوند مطابقت نداشته باشد می شود شرک و یا كفر است. ما همان اندازه كه به بعضی مقولات ایمان نداریم ؛كافر هستیم. لذا خداوند وقتی می گوید ایمان بیاورید ما باید به تمام مصادیقی که خداوند مدنظر دارد و به آن میزان مطلوب خداوند ایمان بیاوریم . به چه اندازه؟ حداقل به اندازه ای كه برای ما دغدغه ایجاد می كند.

نتایج عدم ایمان ؛ کفر

- كسانی كه كافر می شوند خداوند اعمالشان را حبط می كند" أُولئِكَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللّهُ أَعْمالَهُمْ "[9]. ‌افراد زیادی در صدر اسلام به رسول الله ایمان داشتند ولی وقتی از ایمان برگشتند خداوند تمام اعمال نیك آنها را باطل کرد. حبط اعمال از خطرات جدی بر سر راه مومنین است !

- خداوند بر دلهایشان مهر می زند"خَتَمَ اللّهُ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلی‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلی‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ "[10]

- شیاطین را اولیاء‌ آنها قرار می دهد. [11] بله مشخص است ،كسانی كه ابتدائا در قافله نور انقلاب اسلامی بودند وقتی كافر شدند و به لشكر باطل پیوستند ابلیس آنها را سرپرستی می كند.

همچنان که آثار ایمان در دنیا و آخرت ،نمود دارد .آثار کفر نیز چه در دنیا و چه در آخرت نمایان است.

اگر خدای ناكرده قلب ها بعد از ایمان دچار ناپاكی، رجس و کفر بشوند تبعات آن زیاد است. این آیات را مطرح کردیم که ایمانیات مختلف برایمان جلب توجه کند . و خدای ناکرده عدم ایمان به هر کدام از آن مصادیق هم ( الله ، یوم الاخر ، ملائک ، کتب ، انبیاء و رسل(ع)،آیات ،غیب و...) تبعات منفی شدیدی خواهد داشت.

 

امتحان بر ایمان

در کتاب سیمای حضرت مهدی در قرآن صفحه 129 روایتی ذیل آیه "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْكُمْ "[12] ذکر شده است . نتیجه ایمان، باید اطاعت از خداوند باشد. ایمانی كه به اطاعت از ولایت كشیده نشود، فایده ندارد. در ماجرای طالوت(ع) بعضی افراد به خدا و پیامبرش ایمان داشتند ولی به آن ملكی كه از جانب خدا قرار داده شد ، ایمان نداشتند لذا از او اطاعت نكردند.

جابربن عبدالله انصاری بعد از نزول آیه، از آقا رسول الله(ص) می پرسد" یا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن اولوالامر..." ما خدا و رسولش را شناختیم ولی اولوالامر چه كسانی هستند؟ آقا رسول الله(ص) تمام ائمه اطهار(ع) را از امیرالمؤمنین(ع) یكی یكی به نام ذكر می كند. وقتی به امام باقر(ع) می رسند به جابر میفرمایند : شما ایشان را درك می كنید پس سلام مرا به او برسان. وقتی به امام زمان می رسند ادامه می دهند :‌كسی می آید كه هم نام و هم كنیه من است و حجت خدا در زمین است و بقیه الله در میان بندگانش است و او فرزند حسین بن علی(ع) است. او كه خداوند به دست او زمین را فتح خواهد كرد. او كه از شیعیان غیبتی خواهد داشت. در آن زمان" لا یثبت فیها علی القول بامامته الا من امتحن الله قلبه للایمان " آنقدر غیبت طولانی و سخت می شود فقط افرادی بر امامت او پابرجا هستند كه خداوند قلب آنها را بر ایمانشان امتحان كند. [13]

از ابتدای انقلاب اسلامی خداوند چقدر ایمانیات ما را مورد امتحان قرار داده است؟ چه كسانی از این امتحان سربلند بیرون آمدند؟ مقصد و هدف در پیش روی ما ،ظهور امام زمان(عج) و معیت صالحین ، متقین و مومنین با ایشان است .شیعیان هنگام ظهور را با وضعیت کنونی  خودمان مقایسه كنیم؟ ببینیم چقدر از آنها دور هستیم و قرار نیست بدون امتحان و آزمایش به آن نقطه برسیم و لذا از زمان شروع انقلاب اسلامی كه كلنگ ظهور زده شده است ، هرچه جلوتر آمدیم امتحانها سخت تر شد. هشت سال جنگ تحمیلی و کلاس تربیت شیعیان . سال 68 با رحلت بنیانگذار انقلاب ، عمود خیمه انقلاب برداشته شد و با قرار گرفتن پرچم انقلاب به دست ابالفضلی ، رهبر معظم انقلاب ،چه امتحانی برای ملت رقم خورد.  فتنة سال 78 را با همة رویش ها و ریزش ها پشت سر گذاشتیم. فتنة سال 88 كه ده سال بعد اتّفاق افتاد خیلی شدیدتر و سخت تر شد. لذا نباید توقع داشت كه در ادامة مسیر ظهور با آرامش و بدون ابتلاء و امتحان جلو برویم . اگر منتظر ظهوریم باید منتظر امتحانات سخت تر باشیم و اگر از این امتحانات سربلند بیرون آمدیم باید خدا را شكر كنیم كه یك پلّه در درجات ایمان بالاتر آمدیم و دوباره امتحاناتِ سخت تر.

 

امتحان الهی و افزایش درجات ایمان

یکی از ثمرات صحنه های عملی که خداوند قرار می دهد ، ارتقاء ایمان مومنین است . روش خداوند این است که در خلال صحنه ها تربیت می کند ، ایمان را افزایش می دهد . با این معیار خیلی زیبا از خداوند طلب صحنه هایی كنیم كه خداوند با شادی و زیبایی ایمانمان را  ارتقاء دهد .

عبور امن و سعادتمندانه از بعضی صحنه ها نیاز به درجات بالای ایمان دارد. ای کاش خداوند به بهانه های آسان ما را در درجات ایمان جلو می برد که وقتی وارد معرکه های ابتلاء می شدیم ،آنها را به راحتی پاس می کردیم . همیشه باید دخل ایمانمان از خرج صحنه ها بیشتر باشد وگرنه آدم کم می آورد.

اَللّهم صلّ علی محمّد و آل محمْد الفُلك الجاریه فی اللُّجج الغامِره یأمَنُ مَن ركِبها و یَغرَقُ مَن تَركَها المُتقدِّمُ لَهم مارِقٌ و المُتأخِّر عَنهُم زاهِقٌ و اللّازِم لَهم لاحقٌ . از خداوند بخواهیم كه این فراز از صلوات شعبانیه را جزء ایمانیات ما قرار بدهد. چون كه در این زمان فقط تبعیت محض از ولایت فقیه اثربخش است. من باید صددرصد منطبق باشم . نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقب تر.



[2] وسائل‏الشیعة، ج27، ص103، 8ـ باب وجوب العمل بأحادیث النبی(ص) و...

[3]  این حدیث از امام زمان(عج) به واسطه ی میرزا مهدی اصفهانی(ره)(1303 ـ 1365 ه.ق) نقل شده است که متن آن بدین گونه است:

طَلَبُ الْمَعارِفِ مِنْ غَیْرِ طَریقِنا أَهْلَ البَیْتِ مُساوِقٌ لِإِنْکارِنا وَ قَدْ اَقامَنیَ اللهُ وَ اَنَا حُجَّةُ بْنُ الْحَسَنِ . کسب معارف از غیر طریق ما اهل بیت، مساوی با انکار ما است و به تحقیق خداوند مرا به پا داشته است و من حجة ابن الحسن هستم./ دین و فطرت ج 1 مقدمه/ ملاقات با امام زمان(عج) ج1

[4] عن ابی عبدالله(ع): لَوْ عَرَفُوا لَواسَیناهُمْ بِالدُّقَّةِ. اگر عارف به حق ما بودند ما تعهد نمک ایشان را نیز می کردیم. / ثواب الاعمال ص 321- کتاب داستان راستان

[6] عن محمد بن حماد الخزاز عن عبد العزیز القراطیسی قال قال لی أبو عبد الله ع: إن الإیمان عشر درجات... کان المقداد فی الثامنة و أبو ذر فی التاسعة و سلمان فی العاشرة/ الخصال، ج2، ص447/ بحارالأنوار، ج22، ص341

[13]  جابر بن یزید الجعفی قال سمعت جابر بن عبد الله الأنصاری یقول لما أنزل الله عز و جل علی نبیه محمد ص یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قلت یا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن أولو الأمر الذین قرن الله طاعتهم بطاعتک فقال ع هم خلفائی یا جابر و أئمة المسلمین من بعدی أولهم علی بن أبی طالب ثم الحسن و الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی المعروف فی التوراة بالباقر و ستدرکه یا جابر فإذا لقیته فأقرئه منی السلام ثم الصادق جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثم علی بن موسی ثم محمد بن علی ثم علی بن محمد ثم الحسن بن علی ثم سمیی و کنیی حجة الله فی أرضه و بقیته فی عباده ابن الحسن بن علی ذاک الذی یفتح الله تعالی ذکره علی یدیه مشارق الأرض و مغاربها ذاک الذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبة لا یثبت فیها علی القول بإمامته إلا من امتحن الله قلبه للإیمان/

کمال‏الدین ج1 ص253 / إعلام‏الوری ص 397 / مناقب ج 1 ص 282 / بحارالأنوار ج36 ص 250