زمان : 09 Shahrivar 1392 - 12:12
شناسه : 75776
بازدید : 1869
روابط عمومی و صدای مردم  در  دولت تدبیر و امید(اصلاحیه) روابط عمومی و صدای مردم در دولت تدبیر و امید(اصلاحیه) مسعود طوفان

" اگر صدای مردم را نشنویم ، شکست می خوریم "  انگار این جمله  " رییس جهور حسن روحانی "خطاب به روابط عمومی هاست ، همواره روابط عمومی از پرسروصدا ترین اجرای بدنه دولت محسوب می شوند ، اما در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری انگار روابط عمومی بازنده اصلی است  ،شاید بلند ترین صدای مردم چیزی بود که در 24 خرداد ماه از صندوقهای رای بلند شد ، صدایی که خواستار تغییر و بازگشت آرامش بود ،  اکنون دوباره روابط عمومی در بوته آزمون مجدد قرار گرفته است ، آیا روابط عمومی صدای مردم را خواهد شنید ؟ در این نوشتار به این موضوع خواهیم پرداخت .

صدای مردم معطوف به خواسته ها و انتظارات اجتماعی است ، صدای مردم می گوید در هر زمان قاطبه مردم نسبت به وضع موجود چگونه می اندیشند ؟ چه می خواهند  و آینده را چگونه می بینند ؟ برداشت آنها از عملکرد مسئولان چگونه است ؟ چه تغییراتی را می پسندند و اوضاع و احوال را چگونه ارزیابی می کند ؟ این همان افکار عمومی است .

 رسانه ها و شیوه سبک زندگی  محل بروز و نمود صدای مردم است ، خبرنگاران و گزارشگران دست اندرکاران رساندن صدای مردم هستند ، در هر جامعه رسانه ها از حاشیه امنی برخوردارند  تا فراتر از اقتدار سیاست مداران حرف بزنند و تحلیل کنند ،  از سوی دیگرنخبگان و محققان از زوایه دیگر وضعیت را رصد کرده وآنرا از طریق مجاری علمی و دانشگاهی به گوش مسئولان می رسانند ،  به همین ترتیب سبک زندگی و یا  همان شیوه ای که عموم مردم در رفتارهای اجتماعی و خصوصی خود در پیش می گیرند  نگرش و خواست اجتماعی را نشان می دهد و به زبان بلند می گوید چه اتفاق در حال رخ دادن است ؛ در این میان  البته روابط عمومی ها از جایگاه خاصی برخوردارند .

روابط عمومی ها از سطح وزارتخانه ها گرفته تا ادارات استانی در حوزه های اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در مواجهه و تماس نزدیک با آحاد مردم بسر می برند ، از نظر قانونی و یا حرفه ای ، اطلاعات و آگاهی از مجرای روابط عمومی به داخل و یا خارج سازمان رد و بدل می شود ، روابط عمومی بواسط حرفه اش مدام با رسانه در ارتباط است  ، از این رو زودتر از همه مطلع می شود و سریعتر واکنش نشان می دهد ؛ اما سوال اساسی اینجاست که چرا همواره پاسخ روابط عمومی ها به نیازها و مطالبات عمومی دیرهنگام و گاهی منفی است ؟ چرا روابط عمومی ها بجای انعکاس صادقانه و شفاف واقعیتها به اغراق و لفاظی روی می آورند ؟ چرا آنها نمی توانند ارزیابی درستی از واقعیات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی ارائه دهند ؟

برای پاسخ به این سوالها باید گفت ساختار بروکراتیک و دولتی ،  روابط عمومی  را  از وظیفه اصلی اش یعنی برقراری رابطه شفاف و اعتماد ساز میان داخل سازمان و محیط بیرونی ؛ بازنگه داشته است ، روابط عمومی ها هنوز در فضایی میان صدای مسئولان و صدای مردم سرگردان مانده اند ، رییس مدار و اقتدارگرایند ، افکار سنجی و پژوهش های میدانی کمتر جایی در وظایف آنها دارد ، گهگاه اخبار واقعی را نیز  پنهان می کنند و یا به ماله کشی و توجیه اشتبهات دستگاه خود می پردازند ،  این وضعیت کم و بیش در تمام دولتها مشابه است ؛ روابط عمومی بیش ازآنکه پل ارتباطی سازمان با مردم باشد بلندگویی یکطرفه است که علاقه بی حد و اندازه مدیران را برای نمایش در صحنه رسانه ها ارضا می کند .  

این روند باعث شده تا  به نظرم همواره روابط عمومی در انتخابات های ریاست جمهوری بازنده اصلی محسوب می شوند : چه در سال 1376  سال 1384 و چه 1392 فرق نمی کند ، در هر سه مقطع روابط عمومی ها بجای نشان دادن وضعیت واقعی و خواسته های افکار عمومی و  انتقال سیگنال های آن به داخل سازمان  به خودگویی و البته پرگویی پرداخته اند.آنها دستاوردها و موفقیت ها را برجسته می کنند و بر شکست ها و ناکامی ها سرپوش می گذارند ، روابط عمومی های ما همواره  در وضعیتی قرار دارد که می خواهد همه چیز برنامه ریزی شده و عالی باشد : درست مثل برگزاری یک همایش باشکوه و بی عیب و نقس در یک سالن مجلل ؛ انتظار روابط عمومی از عملکرد خود چنین است .

روابط عمومی دولتی که ازبودجه اش گرفته تا حقوق کارمندش از دولت تامین می شود ، قاعدتا کاری جز این نمی تواند انجام دهد . ساختار روابط عمومی در ایران بیش از اندازه دولتی است ، وزیر محور و رییس محوری  اجازه نمی دهد روابط عمومی فاصله مطلوب خودش را از قدرت حفظ کرده و واقع بینانه رفتار کند ، اگر کارگزاران روابط عمومی را بازیگران  بنامیم آنها دریک ساختار معیوب بازی می کنند که قانون نانوشته ای دارند به نام دفاع از سازمان به هر شکل و به هر قیمت ، البته روابط عمومی به دانش ،  ابزارها و تکنیک های تازه ای دست یافته است تا انگاری این وظیفه را بهتر انجام دهد روابط عمومی اطلاعات  یکسویه را در بسته های زرورق کادو می کند و در فضای عمومی منتشر نموده  و سرصدا به پا می کند ، طبیعی است روابط عمومی و بالطبع سازمان در این حالت گوشی برای شنیدن ندارد و این همان آغاز شکستی است که رییس جمهور از آن سخن می گوید .

 در این میان رسانه ها نیز گهگاه به همدستی با روابط عمومی می پردازند . رسانه ها انباشته از اخبار بی ارزش روابط عمومی هاست و تیتر فروشی و انتشار آگهی های تبلیغاتی در قالب اخبار کم و بیش رواج دارد ، رسانه ها با ارزش نهادن بی اندازه به ارزش خبری شهرت ، اخبار مسئولان و مقامات را در محیط رسانه ای مهم و برجسته سازی کرده و شهوت پیروزی و موفقیت را در روابط عمومی و البته روسایشان برآورده می کنند ، جالب اینجاست که فراهم نمودن وضعیتی که خبرنگار و رسانه از نقد سازمان و مدیران خودداری می کند "تعامل خوب روابط عمومی و رسانه " نامگذاری شده و برای آن جشنواره هم براه انداخته  می شود ، برگزاری نشست های خبری با حاشیه هایی همچون اعطای هدایا وبه اصطلاح شارژ کردن رسانه  در این راستا قابل فهم است .

وقت آن رسیده تا  همزمان با  بهار اعتدال گرایی و شروع کار دولت تدبیر و امید و در پاسخ به برنامه های رییس جمهور ، روابط عمومی ها نیز  رویکرد تازه و اعتدال گرایانه در پیش بگیرند ،  این رویکرد هم به نفع روابط عمومی و هم به نفع مردم است ، لزوم تببین اخلاق حرفه ای در روابط عمومی یعنی روابط عمومی متعهد به کار حرفه ای، از نخستین گام ها برای این تغییر محسوب می شود ، شاید لازم است روابط عمومی به شغلی نیمه دولتی و نیمه بروکراتیک تغییر کند ، همچنین انتظار این است که روابط عمومی با برنامه محوری  فعالیتهایی نظیر پژوهش و افکار سنجی و نیز بررسی اثر بخشی اقدامات خود را تقویت نمایند ، اولویت دادن به منافع ملی به جای اشخاص و جناحها از نان شب برای روابط عمومی واجب تر است ،  چاره ای نیست ، باید درهای سازمان را بر روی مردم گشود ، این رسالت مهمی است که تنها روابط عمومی می تواند از عهده اش برآید .