زمان : 02 Shahrivar 1392 - 08:13
شناسه : 75545
بازدید : 3737
 آینده از منظر ثقلین (2)-ایمان1 آینده از منظر ثقلین (2)-ایمان1 محمد حسین فیاض

در این قسمت قصد داریم در مورد یكی از دلایل اهمیت بحث و بررسی مباحث مربوط به ظهور و در اصل یکی از شروط ورود به "بهشت ظهور" را مطرح كنیم.

 پس به دنبال دو هدف هستیم:

1-    تعریف دقیق تری از ایمان

2-    ابواب بیشتری از ایمان (مرتبط با ظهور ) را بیان كنیم.

واژه ایمان یكی از واژه هایی است كه وقتی بیان می شود همه با معنی رایج به آن می نگرند و می گویند: الحمدلله كه مؤمن هستیم، ایمان ما مشکلی ندارد، ظاهرا مشکل از جای دیگری است. ایمان در كلام خداوند متعال و قرآن و احادیث اهل بیت(ع) یعنی چه؟ ما اولین چیزی كه در مورد ایمان به ذهنمان می آید ایمان به خدا، كتابش و رسول خدا است. به لحاظ ایمان به خدا و قران یقیناً یكسری رفتارهایی را انجام می دهیم و یكسری رفتارها را ترك می كنیم كه اینها آثار ایمان به خدا است. پس ایمانی كه در وجود ما است ، یكسری آثاری دارد كه آثار آن ترك گناه و معصیت است و عملی است كه از ایمان به خدا نشأت گرفته است. لذا ایمان به خدا یك وظیفه است.

ما با چند تا از مصادیق ایمان آشنا هستیم؟ و چقدر به دنبال ارتقاء درجات ایمانمان هستیم؟ خداوند متعال از ما چه نوع ایمانیاتی را می خواهد؟ خداوند مؤمنین را وارد بهشت می كند.(مؤمنینی كه در قبال ایمانشان یكسری رفتارها را انجام دادند) آیا ایمان به خدا، قرآن و پیامبر كفایت می كند یا نه؟ آیا منظور خداوند چیزهای دیگری اضافه بر اینها است؟

قصد داریم مفهوم ایمان را بازتر كنیم و با آن بتوانیم خودمان را بسنجیم و ببینیم چند درجه ایمان داریم و در مسیر ایمان در كجا هستیم؟ آیا به همین ایمان كفایت كنیم یا نه؟ آیا باید دنبال درجات بالاتری از ایمان و مصادیق بیشتری از آن باشیم؟

پس به دنبال دو هدف هستیم:

1-    تعریف دقیق تری از ایمان

2-    ابواب بیشتری از ایمان را بیان كنیم.

مقدمات ایمان

نكته1 : آیا ما می توانیم فی البداهه و در قدم اول ایمان بیاوریم؟ نه . خود ایمان به خدا، كتاب و رسولش مقدمه دارد و آن اسلام آوردن است. لذا اسلام،‌ مقدمه ایمان است.

نكته2 : بعضی از آیات حاكی از آن است كه انسان قبل از اینكه ایمان بیاورد ، باید توبه كند چون بعضی از رفتارهای قبلی انسان مشكل داشته و انسان باید برگردد و توبه كند و بعد از آن ایمان بیاورد." الاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحًا..."[1] كسانی كه مسیری را رفتند و دوباره برگشتند توبه كردند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند یا در آیه"إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا... "[2] و یا آیه " وَ إِنّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا...‏"[3]

خداوند در این آیات می فرماید كه قبل از اینكه ایمان بیاورید باید توبه كنید. مثلاً شخص نسبت به رسول خدا  ایمان آورده است وقتی به او می گوییم به رسول خدا ایمان داری؟ می گوید بله، ولی ایمانش را كه تعریف می كند و شرح می دهد ،می بینیم كه این ایمانیات غلط و اشتباه است . به او می گوییم كه توبه كن و سپس ایمان صحیح بیاور. لذا اسلام و توبه مقدمه ایمان هستند. در مورد بعضی از مقولات ما واقعاً باید توبه كنیم تا بتوانیم ایمان واقعی و حقیقی را شروع كنیم.

نكته3 : " فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ..."[4] اول به طاغوت كافر شوید؛ پس ایمان به خدا بیاورید. لذا مقدمه ایمان، كفر به طاغوت هم است. كسی كه در قلبش نسبت به طاغوت یكسری میل دارد. اول باید كافر به طاغوت شود و بعد ایمان به خدا بیاورد. انسان نمی تواند توأما هم به طاغوت و هم به الله ایمان داشته باشد. آن وقت دیگر انسان مزه و حلاوت ایمان به الله را نمی چشد و این شرك می شود. دیو چو بیرون رود فرشته درآید . جاروب زن به خانه و آنگه میهمان طلب .

ایمان به الله، شاه كلید ایمانیات

در اكثر آیات قرآن، مقوله ایمانیات ، با ایمان به الله شروع می شود. لذا ایمان به الله شاه كلید و منشأ تمام ایمانیات است.آیه 285 سوره بقره"آمَنَ الرَّسُولُ "[5] یا آیه 136 سوره بقره"قولوا آمنا بالله"[6] ایمان به الله، سرمنشأ است. كسی نمی تواند بگوید كه من ایمان به الله ندارم ولی ایمان به كتاب خدا دارم. چه بسا خدا، غیرت نشان بدهد. از آن جنبه كه اول ایمان به من بیاورید بعد به فرستاده ها و رسولانم . لذا ایمان به الله اولین نقطه ایمانیات است. چرا ایمان به الله شرط ورود به بقیه ایمانیات  است؟" كسانی كه ایمان به الله بیاورند؛ خداوند خودش ولایت آنها را تقبل می کند. خدا می فرماید: به من ایمان بیاورید بقیه كارها با من . " اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا". در آیه قبل صحبت از الله است یعنی ایمان به الله داشته باشید من خودم شما را از ظلمات به سمت نور، قافله سالاری می كنم. مثل مربی كه می گوید اگر مربی گری مرا قبول كنید خودم شما را تعلیم و تربیت می کنم. یا مدیر هیأت یا مسئول كاروانی كه وقتی قافله سالاری او در یک سفر را قبول می كنیم دیگر همه چیز از قبیل راهنمایی، وسیله نقلیه ، اسكان و غذا را او بر عهده می گیرد.

اولین نوری كه خداوند ما را به آن هدایت می كند، نور ایمان است و شما را به نورهای متعدد دیگر وارد می كند وقتی به او ایمان آوردید. اگر ایمان ما واقعی باشد ثمرات آن مشخص می شود و ایمانیات بعدی را به دنبال دارد.

ما چرا وارد این مسائل شدیم، ما كه می خواهیم به سمت ظهور حركت كنیم و وارد بهشت ظهور شویم چرا؟ چرا ما به جای مسائلی چون یاران و زمان ظهور در مورد مسائلی همچون سبقت در خیرات و ایمان بحث می كنیم؟ وقتی دقیق نگاه می كنیم می بینیم كه مشكل و منشأ اصلی قضایا همان مواردی است كه می گوییم" إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا"[7]. اگر شما می خواهید زمینه ساز ظهور باشید ابتدا ایمان واقعی بیاورید. پس ایمانیات ما مشكل دارد كه بقیه كارهای ما هم با مشكل روبرو می شود. با این دید به جلسات نگاه كنیم. راه برپایی ظهور از ایمانیات شروع می شود. اعمال ما مشكل ندارد و قرار نیست كه نماز دیگری بیاورند و بگویند این نماز است بلكه باید ایمانیات خود را اصلاح كنیم.

 

مصادیق ایمان در قرآن

برخی از مصادیقی كه خداوند متعال در قرآن از ما خواسته است كه به آن ایمان بیاوریم؛ عبارت است از:

1- ایمان به الله 2- ایمان به رب (ایمان به الله و رب دو چیز متفاوت است اگر این دو مفهوم نزد خدا یك چیز بود مطمئناً خداوند باید یک واژه مطرح می كرد) 3- ایمان به یوم الاخر 4- ایمان به لقاء‌الله 5- ایمان به آیات 6- ایمان به ملائكه 7- ایمان به كتب 8- ایمان به قرآن(ایمان به قرآن با ایمان به آیات و ایمان به كتب تفاوت دارد) 9- ایمان به رسول الله(ص) 10- ایمان به نبوت او 11- ایمان به غیب  12- ایمان به رسولان(ع) 13- ایمان به انبیاء 14- ایمان به آنچه كه بر انبیاء‌ نازل شده است 15- ایمان به آنچه كه به رسولان و انبیاء(ع) ایتاء شده است.

حداقل به لحاظ ایمان به غیب ، ایمان به یوم الاخر و ایمان به آیات ، ما باید این مقولات را بشناسیم ، به آن ایمان بیاوریم و رفتار مناسب در قبال آنها انجام دهیم .

در قسمت بعد به طور مجزا به مصادیق ایمان می پردازیم.

 


[1] الاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَأُوْلئِكَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا، سوره فرقان، آیه 70

[2] إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا فَأُولئِكَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ شَیْئًا، سوره مریم، آیه 60

[3] وَ إِنّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا ثُمَّ اهْتَدی ،سوره طه، آیه82

 [4]لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیّ‏ِ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ،سوره بقره،آیه 256

[5]َ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَیْكَ الْمَصیرُ

[6] قُولُوا آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلی‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ اْلأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی‏ وَ عیسی‏ وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ سوره بقره، آیه 136

[7] إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقّ‏ِ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، سوره عصر، آیه 3