حسین كاوشی
اوضاع سیاسی كشور در آستانه انتخابات
گسترش منازعات سیاسی در كشور پس از ریاست جمهوری بنی صدر در نهایت رای به عدم كفایت سیاسی وی توسط مجلس شورای اسلامی و عزل وی در اول تیرماه 1360 منجر گردید. ادامه موج خشونت های سیاسی كه چندی قبل از عزل بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران آغاز شده بود با عزل وی شدت گرفت و محمد علی رجایی دومین رئیس جمهور منتخب ایران به همراه محمدجواد باهنر نخست وزیرش در 8شهریور 1360 در بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری به شهادت رسیدند. در پی این ترور و تروهای دیگری كه در ماه های پس از عزل بنی صدر به منظور فروپاشی نظام سیاسی جمهوری اسلامی صورت گرفت امام خمینی با سرعت به شورای ریاست جمهوری تكلیف نمود تا هرچه سریع تر مقدمات انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری را برگزار كنند.
طرح مجدد بحث روحانی بودن رئیس جمهور
مهمترین تحول سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری حضور روحانیت در فهرست كاندیداهای انتخابات بود پیش از این امام خمینی بارها بر عدم حضور روحانیت در مناصب اجرایی تاكید كرده بود در نظر ایشان هدایت امور اجرایی مستلزم ویژگی هایی بود كه روحانیت از آن سررشته ای نداشت. تلاش های جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و شخصیت های نظام نیز برای كسب رضایت ایشان موثر واقع نشد اما در آستانه انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری ایشان با تجدید نظر در این دیدگاه رویه جدیدی در ساختار حكومت بنا نهادند حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
«با مشخص شدن ضعف ها و سستی های متصدیان امور اجرایی كشور و دولت موقت كه عمدتا از جمعیت های ملی گرا بودند حضور تدریجی روحانیون در مسائل اجرایی شكل جدی تری به خود گرفت و حتی مشخص شد كه در بعضی از جاها بدون استفاده از حضور و نفوذ روحانیت امكان پیشرفت كارها وجود ندارد... زیرا از یك طرف اگر روحانیت می خواست در موضع ناظر كه حق قانونی هم نداشته باشد نقش ایفا كند و فقط به نصیحت گران و امر به معروف و نهی از منكر بپردازد آنها كه بر سركار بودند این را تحمل نمی كردند و سرانجامی جز درگیری و اختلاف نداشت از طرف دیگر مردم هم كناره گیری روحانیون از مسائل اجرایی را از ما نمی پذیرفتند زیرا مردم به اتكای روحانیون و اعتماد و اطمینانی كه به آنها داشتند وارد مبارزه شدند و پشت سر روحانیت در تظاهرات و اعتصابات شركت و جانفشانی كردند حالا چطور می توانستند بپذیرند كه ما مسائل آنها را به دست كسانی بدهیم كه بسیاری از آنها را اصلا نمی شناختند و اطلاعی هم از فكر و اندیشه آنان نداشتند و علاوه بر اینها در نظر برخی ها این یك نوع خودخواهی بود كه به خاطر وجیه المله ماندن زیر بار مسئولیت های مشكل دار كه نیاز به پاسخگویی دارد نرویم. به هر حال با گذشت زمان و با رودرو شدن واقعیت های اجتماعی امام نیز كم كم نظرشان عوض شد و فرمودند كه ما به این شكل به اهدافمان نخواهیم رسید تعبیرشان این بود كه ما اشتباه كردیم زیرا نمی شود كه ما حكومت اسلامی داشته باشیم و افراد اسلام شناس را از تصدی امور مهم منع كنیم».
بدین ترتیب پس از ناتوانی گروه به اصطلاح روشنفكر كه نتوانست هدایت جامعه آرمانگرا و انقلابی ایران را به نحو مطلوب انجام دهد و تخطی از اهداف مكتبی و ناآَشنایی با مبانی دینی به تعارض این جریان ها با رهبری انقلاب منجر شد و در شرایط جنگی آن زمان فرصت هیچ گونه خطر پذیری وجود نداشت امام را بر آن داشت تا در نظر خود بازنگری نماید.
علل تجدید نظر امام
امام خمینی در 31 خرداد 1361 علل تجدید نظر در مورد روحانی بودن رئیس جمهور را چنین بازگو نمودند:«... من از اول كه در این مسائل بودیم و كم كم آثار پیروزی داشت پیدا می شد در مصاحبه هایی كه كردم ... این كلمه را گفته ام كه روحانیون شغلشان یك شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود روحانیون می روند سراغ شغلهای خودشان لكن وقتی كه ما آمدیم و وارد معركه شدیم دیدیم كه اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان این كشور به حلقوم امریكا یا شوروی می رود ما تجربه كردیم و دیدیم كه اشخاصی كه در راس واقع شدند و از روحانیون نبودند در عین حالی كه بعضیشان هم متدین بودند از باب این كه آن راهی كه ما می خواستیم برویم و آن راهی كه مستقل باشیم و با نان و جو خودمان بسازیم و زیر فرمان قدرت های بزرگ نباشیم آن راه با سلیقه آنها موافق نبود و لهذا... ما تن دادیم به این كه رئیس جمهور مان از علما باشد... الان هم عرض می كنم هر روزی كه ما فهیمدیم كه این كشور را یك دسته از این افرادی كه روحانی نیستند و آن طوری كه خدای تبارك و تعالی فرموده است اداره می كنند آقای خامنه ای تشریف می برند سراغ شغل روحانی بزرگ خودشان و نظارت بر امور و سایر آقایان هم همین طور ... ما هر روزی فهمیدیم كه این كلمه ای كه امروز گفتیم اشتباه بوده و قاعده اش این است كه یك جور دیگر عمل بكنیم اعلام می كنیم كه اقا این را ما اشتباه كردیم باید این جوری بكنیم ما دنبال مصالح اسلام هستیم نه دنبال پیشرفت حرف خودمان... مسئله یك چیزی نیست كه آقایان بگویند: شما آن روز این جوری گفتید راست است ما آن روز خیال می كردیم كه در این قشرهای تحصیل كرده و متدین و صاحب افكار افرادی هستند كه بتوانند این مملكت را به آن جوری كه خدا می خواهد ببرند آن طور اداره كنند وقتی دیدم كه نه ما اشتباه كردیم آمدند بعضیشان خودشان را به ما جا زدند ما هم كه غیب نمی دانیم و بعضیشان هم خوب بودند لكن رایشان با رای ما مخالف بود ما از حرفی كه در مصاحبه ها گفتیم عدول كردیم و موقتا تا آن وقتی كه این كشور غیر روحانی می تواند اداره كند ... هر چه می خواهند به ما بگویند بگویند كه كشور ملایان حكومت آخوندیسم و از این حرف هایی كه می زنند و البته این هم یك حربه ای است برای این كه ما را از میدان به در كنند ما نه از میدان بیرون نمی رویم ...»(1)
مواضع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
پس از شهادت رجایی و باهنر و در آستانه سومین دوره انتخابات جامعه مدرسین بحث و بررسی درباره نامزدها را در دستور كار خود قرار داد. زمانی كه هنوز امام نقطه نظر خود را درباره روحانی نبودن رئیس جمهوری مطرح نكرده بودند جامعه مدرسین نخستین جلسه خود را با محوریت بحث ریاست جمهوری در 18شهریور 1360 تشكیل می دهد. در این جلسه آیت الله مشكینی بحث روحانی بودن رئیس جمهور را مطرح كرده می گویند:«من اصلا با حذف روحانیت مخالفم من از روز اول هم گفتم آقای بهشتی و اگر جامعه مدرسین بتوانند در این مسئله با امام صحبت نماید و موافقت را بگیرند خوب است مثلا آقای هاشمی و آقای خامنه ای ...»(2)
موضع حزب جمهوری اسلامی
حزب جمهوری اسلامی هم همان روز در جلسه خود به تصمیم می رسد كه بحث روحانی بودن رئیس جمهور را خدمت امام مطرح نمایند حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود می گوید:«...درباره ریاست جمهوری ...بحث شد و باز قرار شد تعقیب كنیم كه امام با روجحانی بودن رئیس جمهور موافقت كنند زیرا كاندیداهایی كه رای طبیعی داشته باشند از غیر روحانیون نداریم شب در دفتر من با آقای مهدوی كنی و رئیس دفتر شورای موقت ریاست جمهوری جلسه ای تشكیل شد... قرار شد با امام مذاكره كنیم كه بپذیرند رئیس جمهور روحانی بتواند باشد اكثر دوستان با نظر امام موافق نیستند و می گویند رئیس جمهور روحانی باشد بهتر است با احمد آقا صحبت كردم كه با امام صحبت كنند»(3)
موافقت امام با روحانی بودن رئیس جمهور
صبح روز پنجشنبه آقایان خامنه ای ، هاشمی رفسنجانی و خزعلی خدمت امام می رسند در این جلسه امام موافقت خود را با برداشتن قید روحانی نبودن اعلام می دارند البته ایشان تصریح می كنند كه از روی اضطرار و مصلحت این كار را انجام می دهند امام در این دوره به دلیل حوادث و فضاسازی های انجام شده بیش از پیش بر حضور حداكثری مردم و بالا بردن آرا تاكید داشتند و این در حالی بود كه نامزدهای غیر روحانی آنگونه كه باید مقبول و دارای رای نبودند. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می نویسد:«برای ساعت یازده با آقای خامنه ای و احمد آقا در دفتر امام به خاطر بحث در موضوع ریاست جمهوری آینده قرار گذاشته بودیم احمد آقا اطلاع داد كه امام به طور اصولی با روحانی بودن موافقت كرده اند همراه آقایان خامنه ای ، خزعلی، مهدی شاه آبادی و احمد آقا به حضور امام رفتیم قبل از ما هم آقای موسوی اردبیلی رفته بودند و همین مطلب را مطرح كرده بودند امام صریحا موافقت كردند ولی گفتند «چون اضطرار است و افراد دیگر كه مطرحند رای طبیعی ندارند می پذیرند»(4)
مطرح شدن آیت الله خامنه ای برای نامزدی انتخابات
به دنبال كسب نظر موافق امام در این باره بهترین گزینه آیت الله خامنه ای به شمار می رفت اما تنها اشكال در ضعف جسمانی ایشان پس از حادثه 6تیر و انفجار مسجد ابوذر بود كه تردیدهایی را به میان می كشید. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می نویسد:«..در همان دفتر امام با احمد آقا و آقای خامنه ای درباره رئیس جمهور صحبت كردیم بیشتر آقای خامنه ای مطرح بودند ولی كسالت و ضعف ایشان تردیدی ایجاد كرده و آقای مهدوی كنی به عنوان فرد دوم مطرح شد قرار شد فعلا هر دو اسم بنویسند تا بعدا تصمیم بگیریم»(5)البته آیت الله خامنه ای شخصا نبست به روحانی بودن رئیس جمهور نظر موافقی نداشت (6) افزون بر اینكه به دلیل ضعف جسمانی و از كارافتادگی یك دست زیر بار این مسئولیت نمی رفتند.
جلسه جامعه مدرسین در مورد انتخابات
اعضای جامعه مدرسین عصر روز جمعه 19شهریور 1360 گردهم آمدند و پیرامون مسائل ریاست جمهوری بحث و تبادل نظر كردند در این جلسه ابتدا آقای خزعلی در مورد سخنرانی خود در منبر فیضیه مربوط به اینكه امام فرمودند اگر شما صلاح بدانید این قید روحانی نباشد را بر می داریم صحبت فرمودند. آقای یزدی گفتند من صبح با آقای احمد آقا صحبت كردم و ایشان فرمودند كه امام این قید را برداشته و بالاخره باید جامعه نظر خود را بدهد كه آیا باید روحانی باشد یا نه؟»(7)
در این جلسه با توجه به این كه امام از روزی مصلحت و با انگیزه مشاركت بالا مردم با برداشتن این قید موافقت كرده اند «كه روی روحانی بودن تكیه كرده باشند و از سوی دیگر ضعف جسمانی آیت الله خامنه ای به عنوان نامزد مطرح و مقبول تردیدهای اساسی را به وجود آورده بود پس از بحث و گفتگوی بسیار به این جمع بندی رسیدند كه از یك كاندیدای غیر روحانی كه دارای رای بالا می باشد حمایت كنند در پایان این جلسه بحث رای گیری به عمل آمد كه به جز آقایان طاهر شمس و آذری و فاضل همه رای دادند بر اینكه روحانی نباشد.(8) از وسی دیگر حزب جمهوری توانست آیت الله خامنه ای را برای قبول این مسئولیت متقاعد سازد. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می نویسد:«آقای خامنه ای بعد از ظهر به دفتر من آمد ایشان را برای پذیرفتن ریاست جمهوری قانع كردم ایشان معتقد نبود كه روحانی رئیس جمهور شود و از طرفی مریض هستند و از یك دست نمی توانند استفاده كنند كاندیدای مناسبی غیر از ایشان نداریم عصر هم در جلسه شورای مركزی حزب روی همین تصمیم تاكید شد».(9) بدین ترتیب حزب جمهوری به صورت رسمی از كاندیداتوری آیت الله خامنه ای حایت كرده و وارد عرصه تبلیغات انتخاباتی شد نكته ای كه در این مقطع رخ داد گلایه برخی از اعضای جامعه مدرسین از قادام شتابزده و بدون مشورت شورای مركزی حزب جمهوری بود چرا كه در دو دوره قبل حزب جمهوری تمام تصمیمات خود را پس از كسب نظر جامعه مدرسین به مرحله اجرا می گذاشت.
ملاقات آیت الله یزدی با امام
تصمیم قطعی حمایت حزب جمهوری از آیت الله خامنه ای و نیز عدم مشورت با جامعه مدرسین از یك سو و مصوبه قبلی جامعه مدرسین مبنی بر حمایت از كاندیدای غیر روحانی از سوی دیگر سبب شد در راستای جلوگیری از بروز اختلاف و تشتت در عرصه انتخابات لزوم حمایت از شخص خاص در این دور مورد خدشه قرار گیرد. چون با جامعه هیچ گونه مشورتی نشده در انتخاب و اینكه نظر اكثریت جامعه رای بر عدم روحانی بودن در مقام ریاست جمهوری دادند آیا حمایت رسمی بشود یا نه ؟ در این جلسه آیت الله كریمی پیشنهاد می دهد كه در آن جلسه حساب مخالفت با روحانیت در این مقام نبود و مسئله فقط مصلحت اندیشی بود و اكنون هم باید مصلحت را دنبال نمود و سكوت مصلحت امروز جامعه ایران نیست و اكنون دو نفر مامور شوند و با امام و مسولین صحبت نمایند و در صورتی كه با نظر جامعه توافق شد اقایان مهدوی كنی و خامنه ای كناره گیری نمایند و در صورتی توافق نشد در ان صورت برای همین كاندیدا یعنی اقای خامنه ای رای بدهند. اعضای جلسه پیرامون این پیشنهاد به تبادل نظر پرداخته و در نهایت مقرر می گردد آیت الله یزدی با امام ملاقات و نظر ایشان را درباره موضوع روحانی بودن یا نبودن و نقل قول های مختلف آن ضعف جسمانی آیت الله خامنه ای و حضور حداكثری مردم و داشتن رای بالا جویا شوند. روز 27 شهریور این ملاقات صورت می گیرد ایت الله یزدی در جلسه جامعه مدرسین در این باره چنین گزارش می دهند : من حسب الامر آقایان امروز رفتم خدمت امام و استدلا ل هایی كه در جلسه شده بود كلا خدمت امام عرض نمودم یكی اینكه عرض نمودم كه آقایان جامعه مدرسین خیلی روی مساله زیاد بودن آرا تكیه ندارند و دوم مسئله ضعف مزاجی آقای خامنه ای را مطرح نمودم البته اگر مسئله آرا اصل باشد هیچ شكی نیست كه آقای خامنه ای بالاترین آرا را دارند. به امام عرض كردم كه آقایان خدمت شما دو سمع نقل شده یكی اینكه شرط روحانی نبودن را به خاطر ضرورت برداشته و یكی دیگر اینكه نقل كردند كه روی روحانیت تكیه فرمودند این نظر آقایان هست و می خواستم ببینم نظر شما چیست؟ ایشان دقیقا گوش نمودند و دیگر گفتم آقایان می گویند كه چرا باید همیشه این فهرست بسته باشد؟ آقا فرمودند كه من نظر م این است كه آرا بالا باشد و در خارج این مسئله خیلی مهم است برای جمهوری اسلامی البته من نظر خاصی ندارم ولی اكنون هم نظرم بالا بودن رای می باشد.
من عرض كردم كه این رای بالا كه می فرمایید چه رئیس جمهور روحانی باشد چه نباشد مردم به جمهوری اسلامی آنچه كه می خواهند می گویند ایشان فرمودند كه : رای كم مثلا با دومیلیون رای زشت است برای جمهوری اسلامی و موجه ای است دست دشمن. عرض نمودم كه نه هیچ كس نظرش روی این رای كم نیست حتی با هفت یا هشت میلیون هم راضی نیستند ولی مثلا با ده میلیون رای غیر روحانی و 15میلیون رای روحانی این را آقایان می گویند دومی بهتر است سپس احمدآقا نظر جامعه را تایید نمودند و مخصوصا روی توانایی فعلی آقای خامنه ای تاكید فوق العاده ای نمود در این جا در حالی كه در امام تاثیری دیده می شد فرمودند:من نظر خاصی ندارم و ایشان فرمودند بروید با آقایان صحبت كنید و بعد از توافق مصلحت را عمل فرمایید بعد امام كمبود وقت را اشاره فرمودند و باز روی بالا بودن رای تكرار داشتند. در پایان عرض كردم به خاطر اینكه نظر امام برای ما روشن باشد بفرمایید فقط نظرتان بالا بودن رای است بدون در نظر گرفتن جهات دیگر و آیا در نظر گرفتن جهات دیگر با آوردن 10، 11 میلیون رای راضی هستید؟ امام باز فرمودند كه : من نظر خاصی ندارم ولی روی بالا بودن رای نظر دارم و باز ایشان اشاره فرمودند كه من اول هم گفتم روحانی نباشد به خاطر شرایط خاصی بود و الا روحانی هم می تواند و هم باید بكند.(10)
ملاقات آیت الله یزدی با آیت الله خامنه ای
پس از این ملاقات آیت الله یزدی با آیت الله خامنه ای دیدار كرده نقطه نظرات اعضای جامعه مدرسین و نیز ملاقاتی كه با امام داشته را با ایشان مطرح می سازند»از منزل امام رفتم منزل آقای خامنه ای و به ایشان عین جریان ملاقات با امام را نقل نمودم و نیز نظر آقایان را به ایشان گفتم سپس آقای خامنه ای فرمودند كه: آن روز كه خدمت امام رسیدیم اصلا برای این كار نرفتیم و می رفتیم كه این مسئله را توجیه كنیم كه روحانی ریاست جمهور نباشد و من خودم از كسانی هستم كه موافق نیستم ما به جماران رفتیم كه با احمدآقا صحبت كنیم كه روحانی نباشد و آنجا كه رفتیم آقای خزعلی بودند و به ما هم كفتند كه بفرمایید و ما هم رفتیم خدمت امام و ابلاخره آقای خزعلی جو را به گونه ای كرده بودند و بالاخره ما كه رفتیم آقای خزعلی مسئله ریاست جمهوری را مطرح نمودند و آقای هاشمی هم دنبال قضیه را گرفتند و امام بدون نظر خاصی نظر عمومی خود را مبنی بر داشتن شرط اعلام فرمودند و من خودم چون خیلی فكر می كردم كه آیا وظیفه من هست با خیر و در همین افكار موقعیت همه را سنجیدم و روحانی و غیر روحانی را بررسی نمودم دیدم هیچ یك از این افراد آن كفایت سیاسی كامل را ندارند البته آقای ولایتی بد نیست ولی خیلی كار می خواهد تا ایشان بین مردم جای بازكنند. ایشان فرمودند كه اكنون هیچ طوری نشده و آگر آقایان معتقدند كه من در این تشخیص كه دادم اشتباه نمودم بدانید كه من هیچ گونه به حیثیتم لطمه نمی خورد و من خیلی راحت از این كار كناره گیری می نمایم ولی با آقای هاشمی شما حتما صحبت كنید. من گفتم چه بهتر بود كه اقای هاشمی یك مقدار هم برای آقایان قم حساب باز می كردند و با ایشان مشورت می نمودند پس از ارائه گزارش این دیدار جلسات مشتركی با حزب جمهوری و برخی دیگر از مراكز برگزار گردید و تصمیم گرفته شد كه با نهادها، حزب، سپاه ، مجاهدین انقلاب و دفترتحكیم وحدت تماس گرفته شود .(11)
وحدت نظر در مورد آیت الله خامنه ای
به دنبال این تصمیم جلسه مشتركی روز 30شهریور بین اعضا جامعه مدرسین و آقایان هاشمی رفسنجانی و آقای خامنه ای و نیز نماینده سازمان مجاهدین انقلاب تشكیل و پس از بحث و بررسی همگی در مورد آیت الله خامنه ای به وحدت نظر می رسند. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این باره می نویسد:«با آقایان خامنه ای ، مهدوی كنی و محمد یزدی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری مذاكره كردم عصر عده ای از اعضای جامعه مدرسین آقایان احمد آذری قمی، كریمی، راستی و ابطحی آمدند و نماینده سازمان مجاهدین انقلاب هم آمد پس از مذاكره همگی در مورد آقای خامنه ای توافق كردیم. « در این جلسه اعضا جامعه مدرسین گلایه خود را از حزب جمهوری مبنی بر عدم مشورت و اتخاذ تصمیم شتابزده به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی منتقل كردند ایشان دراین باره می گوید:...گله لطیفی هم داشتند كه چرا قبل از تصمیم گیری در موراد مهم آنها را در جریان نمی گذارم و آنها در مقابل عمل انجام شده قرار می گیرند جواب هم روشن بود و هم قابل قبول كارها به قدری فوری و مستعجل است كه فرصت مشاوره نمی گذارد شرایط استثنایی و اضطراری و خطرناك كشور و انقلاب را برایشان توضیح دادم»(12) فردا صبح جلسه فوق العاده جامعه مدرسین تشكیل و نمایندگان جامعه گزارش جلسه روز قبل با حزب جمهوری و سازمان مجاهدین را ارائه می دهند كه با عنوان ثانوی و كمبود وقت و دیگر مسائل مسئله تعیین شدن آقای خامنه ای دومین مساله مسئله انتشار نظر جامعه مدرسین است كه فردا صبح 1/7/60 انتشار خواهد یافت سومین مساله حضور جناب آقای مهدوی كنی در صحنه می باشد كه بنابر این شد در اعلامیه ای كه به نفع جناب آقای خامنه ای داده می شود به نحوی از جناب آقای مهدوی احترام شود كه اهانت به ایشان نشود و در این زمینه اعلامیه ای نیز نوشته شد.(13)
ویژگیهای انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری
مهمترین عناصر و شاخصه های برگزاری این دوره از انتخابات ریاست جمهوری را می توان حاكمیت فضای ترور و انفجار، جدا شدن جناح لیبرال از بدنه سیاسی نظام، نامزد شدن روحانیت برای ریاست جمهوری و حاكمیت یكپارچه احزاب و گروهها از یك نامزد دانست. این دروه از انتخابات دارای صفاتی است كه تا كنون بی نظیر باقی مانده است نسبت به آرای رئیس جمهور منتخب به كل واجدین شرایط 94/67% بود كه پس از آن دیگر تكرار نشده است آیت الله خامنه ای از مجموع 16میلیون رای با 2/15 میلیون رای حدود 95% به پیروزی رسید.
اوضاع سیاسی كشور
پس از تنشهای سیاسی فراوان و فروكش كردن ناآرامی های گسترده كه سرتاسر كشور را فراگرفته بود و در یك شرایط نه چندان مطلوب در حالی كه باقی مانده عناصر سازمان مجاهدین خلق در تهران و شهرستانها در حال فار به خارج از كشور یا دستگیری توسط نیروهای انقلاب بودند و اندكی پس از شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری در طی كمتر از دوسال پس از پیروزی انقلاب انجام گرفت. با انزوای نیروهای جبهه ملی و نهضت آزادی كه به لیبرالها موسوم ده بودند و حذف بنی صدر و نیروهای سیاسی چپ گرر چون فدائیان خلق، مجاهدین خلق، حزب توده، جامما، جنبش مسلمانان مبارز و ... از صحنه سیاسی كشور این دومین دوره ریاست جمهوری بود كه رقبای آن همگی از جریان مذهبی تشكیل شده بودند. از حوادث آستانه انقلاب ترور هاشمی نژاد و حمله به مراكز سپاه و مردم عادی توسط منافقین و سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی در حوالی تهران بود.
كاندیداهای دوره سوم انتخابات ریاست جمهوری
برای این دوره پنج نفر ثبت نام كردند آیت آلله سید علی خامنه ای، آیت الله مهدوی كنی، علی اكبر پرورش، سید رضا زواره ای و حسن غفوری فرد. آیت الله خامنه ای دبیر كل حزب جمهوری اسلانی و نماینده امام در سپاه بود همچنین چندی بود كه به امامت جمعه تهران منصوب شده بود علی اكبر پرورش عضو جمعیت موتلفه و معلم مدارس اصفهان بود كه در دولت شهید باهنر وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت. سید رضا زواره ای حقوقدان و عضو جمعیت موتلفه بود كه با روحانیون جامعه روحانیت مبار زتهران از جمله آیت الله مهدوی كنی و آیت الله یزدی و دیگر اعضای موتلفه اسلامی قرابتی خاص داشت حسن غفوری فرد نیز استانداری سابق خراسان و عضو انجمن اسلامی دانسجویان در امریكا بود و دكترای رشته الكترونیك را از امریكا اخذ كرده بود وی چندی به عنوان وزیر نیرو در كابینه شهید باهنر مشغول به كار شده بود و بعدها به عنوان استاد یكی از دانشگاههای فنی تهران به تدریس پرداخت. او نیز چون زواره ای و پرورش عضو موتلفه بود و همگی در قالب حزب جمهوری اسلامی كه دبیركلی ان را . آیت الله خامنه ای برعهده داشت فعالیت می كردند در واقع چهار نفر از اعضای یك حزب به رقابت انتخاباتی با هم پرداخته بودند آیت الله مهدوی كنی مدتی بعد از رقابت انتخاباتی كناره گیری كرد.
حامیان آیت الله خامنه ای
جامعه روحانیت مبارز تهران، حزب جمهوری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، انجمن اسلامی بازار و اصناف، انجمن اسلامی معلمان و دفتر تحكیم وحدت از كاندیداتوری آیت الله خامنه ای حمایت نمودند از شخصیتهای برجسته نیز محسن مجتهد شبستری، هاشمی رفسنجانی، آیت الله مهدوی كنی، اسدالله بیات، بهزاد نبوی، عسگراولادی، محمد یزدی، میرحسین موسوی، سید رضا زواره ای، عبدالمجید معادیخواه و رشیدیان از كاندیداتوری آیت الله خامنه ای حمایت كردند.
تلاش برای جلوگیری از رئیس جمهوری كاندیدای حزب جمهوری اسلامی
هاشمی رفسنجانی از حركتهایی برای جلوگیری از رئیس جمهور شدن كاندیدای حزب جمهوری سخن می گوید:احتمالا منظور وی حمایت عده ای از اعضای موتلفه یا دیگران از آیت الله مهدوی كنی كه عضو حزب نبود و چهره معتدلی به شمار می رفت می باشد:«شب 19/6/60 آقایان موسوی اردبیلی و مهدوی كنی تلفن كردند و درباره شخص رئیس جمهور صحبت كردند به نظر می رسد كه حركتی در كار است كه رئیس جمهور از حزب نباشد ولی ضعف بنیه آقای خامنه ای بهانه است... معلوم شد كه مساله كاندیداتوری آقای خامنه ای برای ریاست جمهوری دچار مشكلاتی شده است در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عده ای معتقدند كه روحانی نباید باشد و آقای مهدوی كنی هم احتمالا ممكن است كه نخواهد در نامزدی خود به طور جدی بماند با امام و احمدآقا در این خصوص صحبت كردم امام گفتند با آقایان قم و آقای مهدوی كنی مساله را حل كنیم كه آرا متفرق نشود و همبستگی محفوظ باشد...
جاماندن علی اكبر ولایتی
در انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری علی اكبر ولایتی نیز قصد شركت داشت كه به علت ماموریت خارج از كشور و ارسال مدارك توسط شخص دیگری آن هم دیرتر از موعد نامزدی او مورد پذیرش قرار نگرفت ولایتی از اعضای برجسته حزب جمهوری بود كه در ان زمان برای ماموریت به بین المجالس كشورهای اسلامی رفته بود و در كشور حضور نداشت البته حضور وی نیز چندان تاثیر قابل توجهی نمی توانست بر نتیجه انتخابات داشته باشد.
پی نوشتها:
1ـ صحیفه امام، ج16، صص350ـ 351
2ـ صورت مذاكرات و مصوبات جلسات جامعه مدرسین18/6/1360
3ـ علی اكبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ص277
4ـ همان
5ـ همان، ص278
6ـ همان، ص279
7ـ صورت مذاكرات و مصوبات جلسات جامعه مدرسین1819/6/60
8ـ سید محسن صالح، جامعه حوزه علمیه قم از آغاز تا كنون(1357ـ 1384)، جدوم، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص680
9ـ علی اكبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران،ص279
10ـ صالح، پیشین، صص682ـ 683
11ـ همان، ص683
12ـ هاشمی، پیشین، ص293
13ـ صالح، پیشین،ص685