فاطمه نظری نهضت آزادی در برابر رد صلاحیت كاندیداهایش از طرف شورای نگهبان انتخابات مجلس را تحریم كرد. دعوت به تحریم انتخابات با پاسخ مثبت عمومی روبه رو نگردید و این بخش از نیروی لیبرال به طور طبیعی آخرین پایگاه خود را در قدرت سیاسی را به دست خود از دست داد. احتمالا تصور نهضت آزادی این بود كه مردم به تحریم انتخابات اقبال خواهند كرد كه نتیجه عكس تحلیل نهضت بود.
مجلس اول شورای اسلامی از خرداد ماه 1359 تا پایان اسفند 1362 به مدت چهار سال به طورل انجامید. با پایان یافتن مجلس اول دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در فروردین ماه سال 1363 انجام شد و این در حالی بود كه با رد صلاحیت گسترده اعضای اصلی و وابسته به نهضت آزادی ایران از طرف شواری نگهبان عملا جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی به عنوان تنها حزب قدرتمند در صحنه سیاسی كشور می بایست رقابت انتخاباتی را آغاز كند.
نهضت آزادی در برابر رد صلاحیت كاندیداهایش از طرف شورای نگهبان انتخابات مجلس را تحریم كرد. دعوت به تحریم انتخابات با پاسخ مثبت عمومی روبه رو نگردید و این بخش از نیروی لیبرال به طور طبیعی آخرین پایگاه خود را در قدرت سیاسی را به دست خود از دست داد. احتمالا تصور نهضت آزادی این بود كه مردم به تحریم انتخابات اقبال خواهند كرد كه نتیجه عكس تحلیل نهضت بود.(1) جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی پس از وقایع سال 1360 و حذف جریان بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت به یكدیگر همگرایی زیادی پیدا كرده بودند البته دبیركلی آیت الله خامنه ای در حزب جمهوری اسلامی و همزمان با آن عضویت ایشان در جامعه روحاینت مبارز باعث نزدیكی بیشتر این دو تشكل شده بود. این دو تشكل تقریبا در انتخابات مجلس دوم با اختلاف ناچیزی كاندیداهای مشتركی را در تهران معرفی كردند. با توجه به این كه لیست كاندیداهای انتخابات تهران نشانگر جهت گیری احزاب و جناحهای سیاسی نیم بند آن دوره بود می توان به راحتی از روی لیست ارائه شده از سوی این دو تشكل به همگرایی آنها پی برد. از لیست 17نفره تهران در مرحله دوم جامعه روحانیت با حزب جمهوری اسلامی فقط سه اختلاف داشت كه ایشان عبارت بودنداز : محمد اصغری، فضل الله محلاتی، حسین موسویان كه متمایل تر به جناح چپ(2) بودند و در لیست جامعه روحانیت وجود داشتند.
توصیه حضرت امام و دخالت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در انتخابات
در استانه انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی جامعه مدرسین كه از یك سو دستور قبلی امام مبنی بر عدم دخالت در انتخابات را مبنای كار خود قرار داده بود و از سوی دیگر با توجه به جایگاه برجسته دینی و فقاهتی نمی توانست نسبت به بسیاری از لوایح و قوانین و موضوعات مطرح شده سكوت اختیار كند و حتی در پاره ای از موارد با بی مهری برخی شخصیت ها و افراد روبه رو شده بود تصمیم گرفت موضوع را با امام در میان بگذارد. آیت الله یزدی در جلسه جامعه مدرسین می گوید:«درباره مطلب كلی دستگاه و دولت كه دو جناح درگیرند و یك جناح كه فقه سنتی اسلام را یم خواهد مورد بی علاقگی دیگران واقع شدند و دارند كنار می روند و مجبورند كنار بروند و می گویند كه هیچ كس هم به ما كمك نكرد و جامعه مدرسین هم به ما كمك نكرد و یك جناح دیگر كه فقه باز(پویا) را می خواهد و جناح خوبی هم هستند اگر جامعه می خواهد در صحنه سیاست و كار اسلام باشد باید حضور خود را اعلام كند و تمام افراد و دیگران برای هماهنگ كردن نیروها كار می كنند و مجلس آینده را هم می خواهند طوری باشد كه با دولت آینده هماهنگ باشد.(3) پس از طرح این بحث و ارائه نقطه نظرات مختلف در جلسه بعد مقرر می گردد:«آقایان به هر نحو شده بروند خدمت امام و اوضاع سرسام آور گرانی را بیان كنند...و مطالب را مستند بگویند و مورد خلاف ها را به صورت تدوینی بیان كنند... خدمت امام گفته شد كه ما احساس خطر می كنیم».0(4)
در پی این تصمیم آقایان آذری قمی و مهدوی كنی در روز 22 مرداد 1362 خدمت امام رسیده مطالبی راجع به تعاونی ها و كارشكنی های دولت و بیرون كردن نمایندگان امام از شواری اقتصاد و كارهای انتخاباتی آینده و بیرون راندن روحانیت از صحنه و مطالب دیگری مانند قرض از بان و وضع مستضعفین و بدتر بودن حال آنها و نداشتن متخصص در دولت كه فقط دو نفر متخصص اقتصادی داریم مطرح می سازند.امام هم در جواب تاكید می كنند كه شما باید در صحنه باشید و دخالت كنید و در انتخابات آینده هم لازم است دخالت كنید.جامعه مدرسین به دنبال این سخنان تصمیم می گیرد به صورت فعال در انتخابات مجلس شورای اسلامی شركت كرده و از كاندیداهای مشخص حمایت كند.(5) در گام اول نمایندگان فعلی كه واجد شرایط می باشند مرود شناسایی قرار می گیرند كه دو نفر جهت این كار انتخاب می شوند »درباره تعیین افراد و وكلای مجلس و شناسایی انها از جهت استقامت رویه اسلامی و فعالیت آنها در منطقه خود و مقبول بودن آنها از هر جهت توسط آقای یزدی و آقای وافی تصمیم گیری شد. بخش تبلیغات جامعه مدرسین بررسی زمینه های محلی وكلا و طرز فكر آنها را عهده دار است.(6)
در جلسه بعد پیشنهاد می شود علاوه بر گزارش آیت الله یزدی از بررسی وضعیت نمایندگان فعلی نطق ها ی قبل از دستور نمایندگان نیز مورد بررسی قرار گیرد همچنین پیشنهاد می گردد در این رابطه از انجمن اسلامی و از اهالی محل نیز استمداد شود از این رو در پی درخواست انجمن های اسلامی مبنی بر معرفی یك نماینده از سوی جامعه مدرسین برای شركت در جلسات انتخاباتی این تشكل تعیین نماینده ای در انجمن های سالامی جهت همكاری در امور انتخاباتی مورد تصویب قرار گرفت.همچنین در راستای همكاری و تعامل با مراكز حوزوی در این زمینه موضوع نشست مشترك با دفتر تبلیغات اسلامی مطرح می شود كه پس از بحث و بررسی با توجه به دیدگاه متفاوت آنها به تصویب نمی رسد. لازمه ورود به عرصه انتخابات تشكیل ستاد مستقل در جامعه به نظر می رسید از این رو در جلسه ای كه در این رابطه تشكیل برای 5نفر به عنوان ستاد رای گیری شد و با اكثریت تصویب گردید: آقایان یزدی، ابطحی، كریمی، مسعودی و شرعی».(7)
البته در جلسه بعدی آیت الله كریمی از حضور در این ستاد عذرخواهی كرد آیت الله طاهری خرم آبادی به عنوان عضو ستاد انتخاب می شود. بدین ترتیب با تشكیل ستاد انتخابات فعالیت جامعه مدرسین وارد مرحله تازه ای شد از موضوعات جنجال برانگیز در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در این مقطع بحث و گفتگو پیرامون همكاری و یا عدم همكاری با دفتر تبلیغات اسلامی است . این اختلاف نظرها از دو منظر قابل بررسی است نخست: خط فكری دفتر تبلیغات اسلامی در زمینه های اقتصادی و حكومتی و نكته دیگری كه مخالفان همكاری و تعامل با دفتر تبلیغات به این استناد می كنند تصریح امام به دخالت جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در امر انتخابات سرانجام نتیجه این تبادل نظر به اینجا ختم شد كه بدون ارائه لیست مشترك با دفتر تبلیغات و نیز حزب جمهوری اسلامی و فقط با برگزاری جلسات مشترك موافقت شود. (8)
اما در بهمن ماه 62 شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد دستور حضرت امام به دبیران جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز در زمینه حضور و دخالت در انتخابات مجلس و فعالیت های این دو مركز فضایی را ایجاد كرده بود كه اولا شائبه انحصار طلبی روحاینت و محدود كردن آزادی مردم را تقویت می كرد و ثانیا جریان مقابل را در نهایت ضعف و سستی قرار داده بود این عوامل در كنار شرایط حساس جنگ در آن مقطع سبب گردید امام با دور اندیشی خاص در نظر قبلی خود تجدید نظر نماید. جامعه مدرسین در برابر نظر حضرت امام سر تسلیم فرود آورد و در این دوره انتخابات و دوره های بعدی آن نیز از معرفی كاندیداهای سراسری برای مجلس شورای اسلامی اجتناب نموده تنها به بیان معیارهای كاندیداهای اصلح بسنده نمود.(9)
احزاب و گروههای فعال در انتخابات
در زمان انتخابات جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی دو جریان سیاسی غالب بودند لیكن دو جریان دیگر كه بسیار ضعیف تر از اتحاد دو جریان بالا بودند نیز وجود داشتند این جریانها عبارت بودند از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر كشور(دفتر تحكیم وحدت) سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خود دچار اختلافات درونی ناشی از اختلاف سلیقه ها و جناح بندی درونی به دو جناح چپ و راست بود واز طرفی اعضای برجسته آن غالبا در پست های مختلف دولتی و یا وزارتخانه ها مشغول به كار بودند و یا ان كه در جبهه های جنگ به صورت دواطلب در رده های مختلف نظامی همچنین در سپاه مشغول به فعالیت بودند و به طور كلی از صحنه سیاسی كشور دور بودند از این رو نماینده ولی فقیه در این تشكل یعنی ایت الله راستی كاشانی كه خود از روحانیون منتسب به جریان راست بود و نیز برخی اعضای برجسته این سازمان كه به جریان راست متمایل بودند علیرغم حضور قدرتمند جریان چپ در سازمان حمایت خود از لیست انتخاباتی اصناف و بازار (جناح راست) اعلام نمودند این سازمان در اطلاعیه ای در استانه اولین مرحله انتخابات به طور رسمی از لیست بازار و اصناف حمایت كرد. بنابر آنچه گفته شد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تنها تشكل سیاسی غیر روحانی نیز عملا از جریان راست كه ائتلافی از جناح راست حزب جمهوری و جامعه روحانیت مبارز بود حمایت نمود در این میان جریان مستقل دانشجویی بدون ائتلاف با جناح قدرتمند راست لیستی از نیروهای سیاسی جوان و ارمانگرا كه غالبا از دانشجویان پیرو خط امام و روحانیون جناح چپ تشكیل می شد ارائه نمود و به صورت مستقل وارد صحنه انتخابات شد لیست دانشجویان به علت آن كه در برگیرنده تمامی عناصر مستقل از جناح راست بود با استقبال بی نظیر جناح چپ حزب جمهوری اسلامی ، دولت میر حسین موسوی و بالاخره روحانیون جناح چپ جامعه روحانیت مبارز مواجه گشت.
در این مرحله از انقلاب برای اولین بار پس از وقایع سال 1360 دو جناح سیاسی داخل حكومت به طور شفاف تری به صف بندی در مقابل هم پرداختند در یك سو جناح بازار و اصناف و غالبا موتلفه اسلامی كه هنوز در حزب جمهوری فعالیت می كردند ، جناح راست حزب جمهوری (غالبا اعضای موتلفه) جناح راست سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بالاخره جناح راست جامعه روحاینت مبارز تهران قرار داشتند. و در سوی دیگر دفتر تحكیم وحدت ، جناح چپ حزب جمهوری اسلامی(مجتمع در دولت میرحسین موسوی) جناح چپ جامعه روحانیت مبارز و بالاخره جناح چپ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی قرار داشتند. البته این جناح بندی كه اشاره شد به هیچ عنوان به صورت علنی از سوی مقامات رسمی در میان مردم مطرح نمی شد و همه بر عدم وجود هرگونه اختلاف نظر در بین مسئولین نظام تاكید داشتند.(10)
در لیست جناح راست (جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی و اصناف و بازار) افرادی چون محمد یزدی، محی الدین انواری، حسن روحانی، جلا الدین فارسی، بادمچیان، موسی زرگر، سید رضا زوراه ای ، عسگر اولادی، نیك روش و مریم بهروزی حضور داشتند. در حالی كه در لیست جناح چپ (دفتر تحكیم وحدت) كسانی چون مصطفی معین، عاقه رجایی، نجفقلی حبیبی، حسین موسویان، محسن میردامادی، عباس دوزدوزانی، ابراهیم اصغرزاده، كتیرایی و گوهر الشریعه دستغیب حضور داشتند. كه غالبا از دانشجویان پیرو خط امام كه در تسخیر سفارت امریكا در سال 58 دخالت داشتند یا از اساتید دانشگاه و انجمن اسلامی معلمان بودند حضور داشتند. صف بندی بین دو جناح زمانی شدت یافت كه عده ای از روحاینون و وزرا و نمایندگان مجلس در یك اقدام بی سابقه از لیست دفتر تحكیم وحدت حمایت نمودند اسامی افرادی كه طی اعلامیه ای در مرحله دوم انتخابات مجلس دور دوم از لیست دفتر تحكیم وحدت حمایت نمودند بسیار جالب بتوجه است. این افراد عبارت بودند از سید محمد موسوی خوئینی ها، صادق خلخالی، مهدی كروبی ، اسدالله بیات ، حسین هاشمیان، محمود دعایی، حمید زاده، مجید انصاری، محمدعلی صدوقی، محسن نوربخش، محمدعلی نجفی، حسن شاهچراغی، محمدتقی بانكی، عطاء الله مهاجرانی، صباح زنگنه، بهزاد نبوی، حسین نمازی، فخرالدین حجازی و عباس علی زالی.(11)
اختلافات جناحی در آستانه انتخابات مجلس دوم
با توجه به موقعیت جنگی آن دوره و عدم وجود اختلافات اساسی مابین دو جناح و البته حضور فعال نیروهای معتدل دو جناح در راس امور به ندرت اختلاف سلیقه ها به تضاد و تخریب منجر می شد و به همین دلیل انتخابات دوره دوم كمتر به جنجال كشیده شد اما نمی توان كتمان نمود كه اختلاف سلیقه ها دو دیدگاه موجود در حزب جمهوری از همان سال 60 وجود داشت یكی بر سنت گرایی و احترام به آزادی اقتصادی مردم و نهادهای سنتی چون بازار و اصناف و روحانیت سنت گرا تاكید داشت و دیگری به عدالت اجتماعی ، روشنفكری دینی، كنترل دولت بر امور اقتصادی برای استقرار عدالت اجتماعی و همچنین بر ایجاد نهادهای مدرن و دموكراتیك مصرح در قانون اساسی نظیر شوراها تاكید می نمود با این توصیف دیدگاه اول در بین روحانیون و بازارایان سنت گرا و محافظه كار و دیدگاه دوم در بین جوانان و علی الخصوص دانشجویان ایده آل گرا طرفداران زیادی پیدا كرد. در آستانه انتخابات عده ای از روحانیون جناح راست بر این عقیده بودند كه مساله انتخابات جز مسائلی است كه مجتهدین واجد شرایط حق اظهار نظر و معرفی افراد شایسته به مردم را دارند و از دخالت دانشجویان و تشكل های دانشجویی در انتخابات چندان راضی نبودند و حتی برخی از ایشان مساله را پنهان نمی كردند و صریحا در داشنگاه و در بین دانشجویان آنان را از حضور در صحنه های سیاسی برحذر می داشتند آنها به این بهانه كه ممكن است ورود دانشجویان به مسال سیاسی وقایع تلخ چند سال قبل را به وجود آورد مانع ورود آنها به صحنه می شدند.
این امر در جراید و در میان طرفداران دیدگاه دوم (جناح چپ) انعكاس وسیعی یافت و آنها را به عكس العمل واداشت حتی این مساله برخورد شدید امام را برانگیخت ایشان به طور واضح این نظر جناح راست را مردود دانستند و بر دخالت دانشجویان در تمام صحنه های سیاسی و اجتماعی تاكید نمودند ایشان در تاریخ 9/12/62 در این باره چنین فرمودند:
«انـتـخـابات در انحصار هیچ كس نیست و مال همه مردم است از امورى كه لازم است امروز تـذكـر بـدهـم شاید بعد دیر بشود، قضیه انتخابات است . همانطورى كه مكرر من عرض كـرده ام و سـایـریـن هـم گـفـتـه انـد انـتـخابات در انحصار هیچ كس نیست ، نه در انحصار روحـانـیـوین اسـت ، نـه در انـحـصـار احـزاب اسـت ، نـه در انـحـصـار گروه هاست انتخابات مـال هـمـه مـردم اسـت . مـردم سـرنـوشـت خـودشـان دسـت خـودشـان اسـت و انـتـخـابات براى تـحـصیل سرنوشت شما ملت است . از قرارى كه من شنیده ام در دانشگاه بعضى از اشخاص رفته اند گفته اند كه دخالت در انتخابات ، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است ... دانشگاهى ها بدانند این را كه همانطورى كـه یـك مـجـتـهـد در سـرنـوشـت خـودش بـایـد دخـالت كـند، یك دانشجوى جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت كند. فرق ما بین دانشگاهى و دانشجو و مثلا مدرسه اى و اینها نیست ، هـمـه شـان بـا هـم هـسـتـنـد. ایـنـكه در دانشگاه رفتند و یك همچون مطلبى را گفتند، این یك توطئه اى است براى اینكه شما جوان ها را ماءیوس كنند. باید همه توجه كنید و گول اینها را نخورند و در انتخابات به طور فعال همه دخالت كنید»(12)
برگزاری انتخابات
دو رقیب این دوره از انتخابات حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز تهران كه در ائتلافی اعلام نشده با هم وارد عمل شده بودند از یك سو و دفتر تحكیم وحدت و جریان چپ موجود در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جریان چپ حزب جمهوری اسلامی از سوی دیگر بودند . لیست جامعه روحانیت عبارت بودند از: حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، مهدی ربانی املشی، موحدی كرمانی، عباس شیبانی، مهدی شاه آبادی، قربانعلی دری نجف آبادی، سید محمد اصغری محی الدین انواری، محمد یزدی، مهدی كروبی، عسگراولادی، سید رضا زوراه ای ، جلا الدین فارسی، حسن روحانی، ابراهیم اسرافیلیان، حسین كمالی، هاشم رهبری، سید علی غیوری، محمد علی هادی، فضل الله محلاتی، محسن ربانی، كمال الدین نیك روش، سعید امانی، سید حسین موسویان، مرضیه دباغ، عاتقه رجایی، محسن مجتهد شبستری، سید محمود دعایی.
بالاخره پس از برگزاری مرحله اول مرحله دوم انتخابات در تاریخ 27/2/1363 برگزار گردید و در تاریخ 1/2/63 نتایج انتخابات تهران اعلام شد. نتایج انتخابات حاكی از توفیق نسبی هر دو جناح به یك اندازه در این انتخابات بود به طوری كه جناح چپ 12كرسی و جناح راست 18كرسی را در تهران بدست آورد. اما با توجه به نتایج كلی آرائ در كشور چنین به نظر می رسید كه جناح چپ به یك موفقیت نسبی دست یافته است. پس از برگزاری انتخابات در تاریخ 1/2/63 افرادی كه از هر دو جناح حائز اكثریت شدند به ترتیب عبارت بودند از : حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، مهدی كروبی، مهدی ربانی املشی، عباس شیبانی، موحدی كرمانی، سید محمود دعایی، سید محمد اصغری، گوهر الشریعه دستغیب، حسین كمالی، مهدی شاه آبادی، ، جلا الدین فارسی، حسن روحانی، ابراهیم اسرافیلیان، كمال الدین نیك روش،، عسگراولادی، فضل الله محلاتی، مرضیه دباغ، مریم بهروزی، سعید امانی، حسین موسویان، موسی زرگر، محمدعلی هادی، محی الدین انواری، فخرالدین حجازی، محسن مجتهد شبستری، محمد یزدی، هادی غفاری، عاتقه رجایی. كه از این میان ده نفر متعلق به جناح چپ و بیست نفر از جناح راست بودند لیكن آن چه مسلم بود در مجلس دوم اكثریت نسبی با جناح چپ بود البته افرادی مستقلی كه وارد مجلس شده و حامی دول موسوی بودند نیز به ایجاد اكثریت جناح چپ در مجلس كمك می كردند در طول مجلس دوم قوه قضائیه، مجریه و مقننه به طور كامل در اختیار جناح چپ بود.(13) انتخابات این دروه ز مجلس در امنیت كامل برگزار شد و شاید حضور آیت الله خامنه ای برای رای دادن در مسجد ابوذر یعنی جاییی كه پیش از آن با ترور ناموفق ایشان در 6تیر 1360 همراه بود نمادی از آن باشد كه انتخابات در امنیت كامل و محیطی سالم برگزار می گردد.(14)
منابع:
1ـ غلامرضا خواجه سروی، رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص298ـ 297
2ـ در این دور طیف بندی جدید نیروهای سیاسی كشور كه با حذف گروه های مخالف شكل جدیدی پیدا كرده بود چالش های جدیدی را ایجاد كرده بود جریان اسلام گرای مكتبی كه با حذف اسلام گرایان لیبرال قدرت را در اختیار داشتند به تدریج دچار اختلاف فكری شدند در قالب دو جریان فكری چپ و راست با یكدیگر به رقابت برخاستند. در حزب جمهوری اسلامی به فاصله چند ماه پس از انفجار دفتر مركزی حزب هنوز دو گروه عمده وجود داشت كه با هم كار می كردند اول جناح راست كه شالوده اصلی آن جمعیت موتلفه تشكیل می داد و از افرادی چون جلال الدین فارسی، عسگراولادی، حسن آیت، علی اكبر ولایتی و .. . تشكیل شده بود .دوم جناح چپ كه شالوده آن را هواداران سازمان مجاهدین انقلاب و جریان تحصیلكرده و روشنفكر مذهبی حزب تشكیل می دادند اعضای برجسته این جناح میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی، محمد كاظم موسوی بجنوردی، محمد علی هادی و ... بودند همین انشعاب در درون جامعه روحانیت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز پیش آمد.
3ـ صورت مذاكرات و مصوبات جلسات جامعه مدرسین ، 7/5/1362
4ـ همان،13/5/62
5ـ سید محسن صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا كنون، ج2، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص715
6ـ صورت مذاكرات و مصوبات جلسات جامعه مدرسین ،25/5/1362
7ـ همان، 22/7/62
8ـ صالح، پیشین، ص718ـ 717
9ـ همان، ص719
10ـ عباس شادلو، تكثر گرایی در جریان اسلامی، تهران: نشر وزرا، 1381، ص32
11ـ كیهان، 25/2/63
12ـ صحیفه امام ، ج18، ص352.
13ـ شادلو، پیشین، ص38ـ 37.
14ـ جمهوری اسلامی، 27/1/63