مدتی است، ایران درگیر زد و بندهای سیاسی ، بعضی حرفها یا تحریف می شود و یا انکار،اما برخی زخم هاست که در جسم و جان انسان خواهد ماند.
یادش بخیر انگار همین دیروز بود که با شور و شوق جوانی اولین رای خود را در سال 84 به آقای احمدی نژاد دادم،شخصی که آنروز قرار بود جلوی آقازاده ها و فرصت طلب ها را بگیرد،قرار بود ضابطه جای رابطه را بگیرد،قرار بود دیگر نامی از رانت و رانت بازی نباشد ،همه جا حرف از عدالت بود،همه جا حرف از شکستن برخی عادات بود و اما اکثر این حرف ها در آن روزها باقی ماند و به امروز نرسید ،اولین قدم در راه محقق نگشتن آن حرف ها به کار گماشته شدن بسیاری از افراد حاضر در ستاد انتخاباتی آقای احمدی نژاد بودند،افرادی که پست و مقام گرفتند و جایگزین افرادی از گروه سیاسی قبلی گشتند ، آری این اولین قدم در خود بود یعنی انتخاب اصلحترین ها در میان خودی ها،از همانجا عدالت رنگ باخت و بعد از آن را که همه می دانند و می دانیم....
و اما امروز سخنی کوتاه با رئیس جمهور منتخب
یک روز به خاطر رای نیاوردند هاشمی به احمدی نژاد رای دادم و امروز به خاطر رای نیاوردن کس دیگر به آقای روحانی و اما امیدوارم در پایان ریاست جمهوری شما یکبار دیگر از کرده خود پشیمان نباشم.
آقای روحانی
ایران پر از فرصت هایی است که هر روز نابود میشود، پر از جوانان سر زنده ای است که در عین جوانی برخی به خاطر نبود موقعیت به سوی تباهی، اعتیاد و فساد می روند، قدر این فرصت ها را گروهها در باند و جناح های خود معنی می کنند ، شما بیایید و برای اولین بار بدون خط به افراد نگاه کنید نه سیاه و نه سفید.بیایید این باور را به جامعه القا نمایید که افراد بی خط نیز می توانند باشند و کار کنند.
آقای دکتر
در سالهایی که گذشت، وزیران و مدیران زیادی بر مسند کار نشستند،مسئولین زیادی یک شب تغییر کرده و اما در مسیر قبلی حرکت کردند، برخی با بدون تخصص پست های کلیدی گرفته و سکاندار کشتی پرهیاهوی ایران گشتند،افرادی که اکثرا آدم های خوبی بودند ولی اینکاره نبودند، افراد بی تجربه ای که آمدند و در این سالها با هزینه مردم تجربه اندوختند،و با آزمون و خطا راه را طی نمودند به طور مثال در ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها،مدیران غیر بومی آمدند که نه می دانستند فرهنگ آن دیار چگونه است و نه می دانستند خیابان های آن شهر به کجا ختم می شود ، استفاده از مدیران غیر بومی در مسئله فرهنگ خود ضد فرهنگ هایی را ساخت که سالها باید بگذرد تا جبران مشکلات پیش آمده شود،لطفا شما اینبار به جای مدیران پروازی از مدیران لایق استانی حداقل در حیطه فرهنگ استفاده نمایید تا بدانند آداب و رسوم آن منطقه چگونه است و به حرفهای چاپلوسان اطراف خود بسنده ننمایند،استفاده از مدیران فرهنگی غیر بومی زمان بسیاری را برای شناخت منطقه از مردم می گیرد.
آقای حسن روحانی
سخنرانی قبل از قدرت با بعد از به قدرت رسیدن دنیایی متفاوت است خواهشا اگر می توانید آن سخنان زیبا را عملی سازید و از سخنرانی های دیگر بپرهیزد،مردم در این چند سال سخنرانی زیاد دیده و شنیده اند حال شما عمل نمایید.شعار دادند بسیار راحت تر و شیرین تر از عمل نمودن است شما راه سخت عمل را به جای راه آسان سخنرانی انتخاب نمایید
آقای رئیس جمهور
تورم ، کمر ملت را شکسته است ، هر وقت حرف از گرانی و تورم زده می شود جواب های بچگانه توجیح گر
عملکرد مدیران می شود ، وقتی سخن از گرانی می آید انگار تنها مردم مقصر اصلی هستند و دولت ها در این تورم هیچ گناه و اشتباهی ندارند،اگر به قیمت کالاهای اساسی مردم در این سالها بنگرید خواهید دید که پول یک کیلو پنیر دیروز را امروز یک قالب پنیر می دهند،به بطن مردم بیایید و از نزدیک بنگرید که چگونه مردم با نداری زندگی می کنند ، آقای رئیس جمهور امروز با تورم،گرانی و بی ثباتی قیمت اجناس روبرو هستید، امروز با مردمی روبرو هستید که هر لحظه منتظر گرانی هستند و نان یک ماهشان را اگر بتوانند ذخیره می کنند،شما دیگر مثل گذشتگان آمار تورم ندهید لطفا آن را مهار نمایید.
آقای منتخب مردم
بسیاری که قرار بود امروز با صندوق های رای قهر کرده و دیگر نیایند، بار دیگر با امیدی تازه به پای صندوق ها آمده و شما را برای فردا انتخاب کردندو ثابت نمودند مشکلی با نظام نداشته و با مدیران نالابیق مشکل دارند، قدر این قدرت را بدانید و همچون گذشتگان، فردا برای امروز غبطه نخورید.رای که ملت یک روز به رئیس اصلاحات داد و او نتوانست از این رای استفاده نماید شما استفاده نمایید،باور کنید مردم کمکتان خواهند کرد، قدرت مردم را باور کنید و شما بیراهه برخی گذشتگان را دیگر نروید لطفا آقای رئیس جمهور راهی نو بسازید.
آقای رئیس جمهور
بسیاری از اهل قلم در این سالها نوشتن را به قلم به مشتان سپرده و به خاطر شرایط موجود ننوشتن را بهتر از نوشتن دانسته اند،خبرنگارانی که دیگر خود سانسور شده و باور کرده اند که نوشتن آنها هیچ سودی جز زیان به همراه نخواهد داشت،من نیز سالها قبل در نامه ای به آقای احمدی نژاد برخی دردها را نگارش نمودم که جوابش این بود"متن نوشته شما اسحاسی بوده است!" آقای روحانی شما به نگارش های احساسی نیز توجه نمایید شاید دردی از مردم در آن نهفته باشد.آقای رئیس جمهور با اندک جستجو می توانید این خبرنگاران را بیابید لطفا قبل از محو گشتن ، آنها را به عرصه رسانه بازگردانید.
آقای روحانی
می دانم در شلوغی امروز شما ، بسیاری دیگر جای نخواهند داشت،می دانم در روزهای پر شور رئیس جمهوری اطرافیان نخواهند گذاشت بسیاری از حرف ها را شنیده و بسیاری از دردها را ببینید،پشت این دوستان نزدیک مردمی زندگی می کنند که سالها از درد و رنج خود گفتند اما این دیوار پیشرو نگذاشت حرف و دردشان به گوش مسئولین برسد،شما با تیزبینی نگذارید هیچ گروه و حزب و فردی جلوی دیدتان را بگیرد،نگذارید هیچ شعار موافقی جلوی شنیدن صدای مخالفتان را بگیرد.کوته بینان و تنگ نظران خطی را از اطراف خود دور کنید ، مردم دیگر از این خط و خط بازی ها متنفر گشته اند.آقای رئیس جمهور لطفا به آمارهایی که چاپلوسان می دهند اعتماد نکنید و قیمت گوجه را خود پیدا کنید.
آقای دکتر
ایران و ایرانی همیشه سر بلند و سرفراز بوده و خواهد بود، قرار نیست به آمدن و رفتن ها نابود شود،قرار نیست در کش و قوس های سیاسی محو گردد، این ملت رئیس جمهورهای خدوم و خائن را دیده است،درد و رنج،لذت و اوج را حس کرده است،نگذارید شما نیز مثل گذشتگان تنها در تاریخ ایران به نام یک رئیس جمهور بمانید، امروز بیایید و برای فردای خود خادمی همیشگی در تاریخ این مرز و بوم بسازید.
آقای رئیس جمهور
دعواهای بسیاری را در این سالها دیده ایم،خط و نشان های فروانی را برای هم کشیده ایم،دیگر همه ایران یا انگ سیاهی دارد یا سفیدی،به جامعه به جای نگاه فرهنگی نگاهی امنیتی می شود،فرهنگ ایران را مخلوط کرده اند،آقای رئیس جمهور بار دیگر نشاط و آزادی بیان را یادمان بیاورید و به جای مسائل کوچک به مشکلات بزرگ ایران امروز به بپردازید، لطفا اگر می شود به جای گشت ارشاد گشت فرهنگ به راه بیاندازید.
آقای روحانی
فیلم های زیادی در این سالها ساخته و برخی توقیف شد، صنعت سینمای ایران در حال نابودی است،سینماهای بسیاری در ایران چراغشان خاموش و آپاراتشان خاک گرفته است،دیگر کمتر کسی برای دیدن فیلم به سینما می آید،لطفا اگر می توانید بار دیگر رونق را به سینمای ایران بازگردانید،خاک نشسته بر پیکر سینما را بزدایید و نگذارید گروه ها سلیقه ای جلوی اکران فیلمی را بگیرند،به قانون و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدرت را بازگردانید.
آقای رئیس جمهور امروز به جای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حزب ها برای سینمای ایران تصمیم می گیرند. لطفا اگر می توانید حزب ها را بر سر جای خود بنشانید.
آقای دکتر
می دانم و می دانید که می شود،باور دارم که شما می توانید با قدرتی که مردم به شما داده اند تمام مشکلات امروز ایران را حل نمایید،آقای رئیس جمهور وقت زیادی برای کار ندارید، از فردا حزب ها و گروه ها،خود را به شما می چسبانند و اگر دیر شود خود شما را نیز مصادره می کنند، پس تا زمان باقی است و فرصت دارید،تنها به خاطر ایران و ایرانی،به خاطر اعتماد ملت،به خاطر رای بالای خود،بدون حزب و گروه تنها افرادی را بر سر کار گذارید که خود را خادم ملت می دانند نه خادم حزب خویش و نگاهشان به مردم نگاه اربابی نباشد،شعار خدمت ندهند و خادم گونه برای ملت کار کنند تا فردا من و امثال من به رایی که به شما داده ایم افتخار کنیم.
آقای رئیس جمهور بعد از قفل،چراغ های بسیاری در انتظار روشن شدن هستند،چراغ خانه،سینما،رسانه و ..... لطفا آنها را روشن نمایید.