پنج شنبه 6 تیرماه 1392؛ ساعت 11 صبح؛ كوچه پس كوچه های جماران برای رقم خوردن اتفاقی بزرگ لحظه شماری می كنند.
اینجا میزبان كسانیست كه سال ها برایمان حرف زده اند، اجرا كرده اند و حتی بعضی وقت ها از حقوق مان دفاع كرده اند. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» كه یك ماه و اندی پیش خبر پرسروصدای ازدواجشان را اولین بار در همین روزنامه تماشا برایتان منتشر كردیم، پنج شنبه به حسینیه جماران رفتند تا حاج سیدحسن خمینی نوه به تعبیر داماد «آن پیر مُراد» خطبه عقدشان را جاری كند تا رسما همسر یكدیگر شوند.
فرزاد حسنی و آزاده نامداری به همراه خانواده هایشان وارد حسینیه جماران میعادگاه عاشقان روح الله شدند و بعد از دقایقی جهت جاری شدن صیغه عقد به دفتر حجت الاسلام حاج سیدحسین خمینی وارد شدند.
فرزاد حسنی و آزاده نامداری كه دلشان پر از شوق و دلهره بود، دقایقی بعد با حاج سیدحسن خمینی روبه رو شدند و بعد از ورود ایشان و خوشرویی همیشگی شان كه موروثی حضرت امام (ره) است، حاج سیدحسن خمینی ابتدا به خوش و بش با فرزاد حسنی پرداخت و از او درباره مشغولیت های این روزهایش پرسید كه آقا داماد توضیحاتی درباره مجموعه رالی ایرانی به تهیه كنندگی سعید ابوطالب خدمت ایشان ارائه كرد.
حجت الاسلام سیدحسن خمینی سپس با آزاده نامداری سلام و علیك كرد و درباره مشغولیت های این روزهای او پرسید كه مشخص شد عروس خانم این روزهای تلویزیون ایران، مشغول تحصیل در رشته روانشناسی است.
بعد از چند دقیقه ای مراسم عقد این دو مجری توانای تلویزیون آغاز شد؛ حاج سیدحسن خمینی وكالت آزاده نامداری را برعهده گرفت و حاج آقا رحمانی وكیل فرزاد حسنی شد تا این مراسم با شكوه ویژه ای انجام شود.
بعد از جاری شدن خطبه عقد با لحن زیبا و روحانی حجت السلام سیدحسن خمینی، ایشان فرمودند: «انشالله كه خداوند این ازدواج را برای این دو جوان امروز ما مبارك گرداند و درهای رحمت و خیر و بركت خود را به روی این خانواده تازه شكل گرفته باز كند.
انشالله خداوند دل های این دو جوان را روز به روز به هم با محبت تر قرار دهد و صفا و صمیمیت را بزرگ ترین سرمایه زندگی آقا فرزاد و آزاده خانم نماید.
انشالله خداوند محبت پیامبر (ص) و اهل بیتش را سرمایه همیشگی این خانواده گرداند و این ازدواج را باعث اتمام رحمت، اكمال نعمت و وسعت رزق قرار دهد.
انشالله خداوند فرزند صالحی به ایشان عطا كند كه نور چشم خود و خانواده هایشان باشد و سربازان خوبی برای امام زمان باشند.
امیدوارم این ازدواج طولانی و همچنین زندگی توام با خلوص نصیب شان كند.»
بعد از پایان فرمایشات حاج سیدحسن خمینی، نوبت فرزاد حسنی بود كه ضمن تشكر از نوه امام خمینی (ره) كه قبول زحمت كردند و پذیرای ایشان، خانم نامداری و خانواده هایشان شدند و خطبه عقد را جاری كردند، بگوید: «همه جا عرض كرده ام و خدمت شما نیز به شكل مستقیم و با واسطه گفته ام كه عُلقه من به حضرت امام (ره)، علقه ای وصف ناشدنیست و جاری شدن صیغه عقد توسط شما امضای مجدد این عهد قلبی و این علقه است.
انشالله كه كلام شما و حضورتان كه ذریه ای نیكو دارید، بركتی باشد برای این زندگی و این آغاز هم بیت الغزل و هم حسن مطلع این مغازله باشد.»
در ادامه فرزاد حسنی از حاضران خواست برای شادی روح امام خمینی (ره) و خانم ثقفی همسر گرانقدر امام و حاج احمد خمینی و شهدای هفت تیر بالاخص شهید بهشتی فاتحه ای قرائت كنند و در پایان حجت الاسلام سیدحسن خمینی حاضران را مورد تفقد قرار داد و با عروس و داماد و خانواده هایشان عكسی به یادگار گرفت و دیوان اشعار امام را امضاء و به عروس و داماد هدیه كردند.
بد نیست بدانید فرزاد حسنی بارها در گفت و گوها و اجراهای تلویزیونی اش به علاقه وصف ناپذیرش به حضرت امام خمینی (ره) اشاره كرده بود و به همین دلیل علاقه بسیاری داشت تا مراسم ازدواجش را در حسینیه جماران و منزل آن حضرت برگزار كند.
بعد از پایان مراسم، فرزاد حسنی و آزاده نامداری به منزل امام خمینی (ره) رفتند و بعد از حضور چند دقیقه ای در آن خانه متبرك و مطهر و ذكر فاتحه ای برای روح آن بزرگوار، دست در دست یكدیگر قدم زنان كوچه های جماران را طی كردند و به همراه خانواده هایشان راهی شدند.
میگوید نمیتواند بین رادیو و تلویزیون یكی را انتخاب كند، بنابراین نمیتواند بینشان فرق بگذارد! او از جمله مجریان باسابقه و البته با دانش صداو سیماست كه هم بازیگری میكند، هم اجرا، هم ترانه میگوید و هم فیلمهای سینمایی را نقد میكند.
جدا از حضور چهرههای سرشناس ورزشی و سینمایی هنگام سال تحویل در شبكههای گوناگون، امسال، حضور یك نفر بیشتر از بقیه جلب توجه میكرد.
«فرزاد حسنی»، مجری باسابقه رادیو و تلویزیون كه با نحوه اجرایش آشنا هستید، امسال با حضور در شبكه 3، لحظات خاطرهانگیزی را رقم زد.
او كه طی سالهای اخیر با حضور در تلهفیلمها، تلهتئاترها همچنین اجرای برنامههای تخصصی سینمایی در رادیو،نشان داده دوست دارد تواناییهایش در این عرصه را نیز به رخ بكشد، اخیرا با ایفای نقش در فیلمهای «شش نفر زیر باران» و «آمین خواهیم گفت»، قصد دارد جدیتر دنیای بازیگری را تجربه كند، با مجری پرطرفدار «كوله پشتی» (كه هنوز هم تعصب خاصی روی آن دارد)، درباره دوری چندسالهاش از تلویزیون، حضور در سینما و دلایل زیاد صحبتنكردنش سخن گفتیم.
سال 89 سال بسیار خوب و پرباری برای من بود، چراكه نخستین سال سینمایی من به حساب میآمد و از نیمه دوم آن، درگیر كارهای سینماییام بودم. ممكن است مخاطبانی كه اجراهای مرا در تلویزیون دیدهاند، وقتی با من در قالب یك نقش سینمایی روبهرو شوند، برایشان قابل هضم نباشد كه فرزاد حسنی بازیگر را هم بپذیرند، درحالیكه كار اصلی من بازیگری است اما چون 4-3 سال پیش اجراهای زیادی در تلویزیون داشتم و حضورم در بازیگری كمرنگ بوده، بیشتر با اجراهایم من را میشناسند تا بازیگری.
در این 4-3 سالی كه از تلویزیون دور بودم، خودم را بیشتر در بازیگری محك زدم كه ماحصلش حضور در چند تلهفیلم، تلهتئاتر و نمایشهای رادیویی بود و سال 89 هم كه به حضور در فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به كارگردانی سامان سالور منجر شد.
وقتی یكی مثل سامان سالور پیشنهادی به من میدهد، به نظرم بسیار عاقلانه و هنرمندانه است چون فكر میكنم در كارش بسیار متبحر است و نه در سطح داخلی بلكه در سطح جهانی امتحان پس داده بههمین دلیل احساس كردم ارزشش را دارد موهای سرم را بتراشم و با وجود اینكه 3-2 پیشنهاد دیگرم را به دلیل این كار از دست دادم اما از اینكه در «آمین خواهیم گفت» ایفای نقش كردهام، بسیار خوشحالم. قسمتهایی از این كار را دیدهام و مطمئنم كار بسیار خوبی خواهد شد و مردم دربارهاش قضاوت خواهند كرد.
احساس كردم باید زمانی وارد سینما شوم كه كمی آمادگی در خودم احساس كنم و فكر میكنم این آمادگی تا حدودی برای برداشتن گامهای اولم در این عرصه، بهوجود آمده است.
بهنظرم سینمای ما به همه نوع فیلمی نیاز دارد، یعنی هم فیلم تجاری باید ساخته شود، هم فیلم معناگرا (كه بین مخاطبان عام جدیدالولاده است!) و هم فیلم فرهنگی. فقط با این شرط كه اگر قرار است فیلم تجاری ساخته شود، فیلم «خوب تجاری» ساخته شود، بقیه حوزهها نیز همینطور. اگر قرار باشد در فیلمی بازی كنم، حتما باید خوب باشد تا پیشنهاد بازی در آن را قبول كنم.
بازیگری یعنی بازی كردن. تمام جوایز، سیمرغها، نخلهای طلا، خرسها و شیرهای نقرهای و...، اینها همه بهوجود آمدهاند كه ما به درست بازی كردنمان فكر كنیم، آنها مشوق درست بازی كردن ما هستند. نباید هدفمان باشند بلكه باید انگیزهمان باشند برای درست بازی كردن، اینها توشه راه هستند، نه مقصد.
برای سومینبار است كه ویژهبرنامه سال تحویل را من اجرا میكنم. مسلما ترجیح اول من هنگام سال تحویل، در كنار خانواده بودن است اما كار ما هم مانند خیلی از مشاغل دیگر، مقتضیات خاص خودش را دارد و دیگر به آن عادت كردهایم. اكثر كسانی كه در این استودیو حضور دارند، از دوستان قدیمیام هستند كه بارها در برنامههای مختلف تلویزیونی با یكدیگر همكاری كردهایم و خاطرات خوبی با هم داریم. فرق من با دوستان پشتصحنهمان در این است كه حداقل خانواده من به واسطه تلویزیون، میتوانند من را ببینند اما خانواده این دوستان، نه! به همین دلیل فكر میكنم هنر اینها از من بیشتر است و كارشان هم از من سختتر.
بهنظرم جامعه، اخلاقها و رفتارهای اجتماعی امروز ما به صراحت احتیاج دارند، البته این صراحت یا رك بودن، نباید با ركیك بودن اشتباه گرفته شود! صراحت یك مجری یا منتقد باید در حد عریانكردن حقایقی باشد كه احتیاج به عریان شدن دارند، صراحت برای تبیین مناسب یك موضوع است. وقتی خود من مثلا در برنامه رادیویی «نمای نزدیك» جشنواره فیلم فجر قصد دارم با كمك دیگر اساتید یك فیلم را در حضور كارگردانش نقد كنیم، بهعنوان یك منتقد، نباید از انجام آن اِبا داشته باشم یا بترسم! در كل، همواره سعی كردهام آنچه حقیقت است را برای مردم بازگو كنم و انعكاس دهم و احساس میكنم هم مردم این شیوه را میپسندند، هم مسئولان دوست دارند حقیقت به خاطر حقیقت بودنش بیان شود و از این شیوه استقبال میكنند.
حضور در رادیو و تلویزیون را تقریبا همزمان شروع كردم، رادیو و تلویزیون مثل پدر و مادرم هستند، بنابراین نمیتوانم بین آنها فرقی بگذارم و بگویم این یكی را از آن یكی بیشتر دوست دارم چون نمیتوانی بگویی پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را. اما جفت اینها را از سینما بیشتر دوست دارم، حتی فضای سریالهای تلویزیونی را به سینما ترجیح میدهم.
همواره معتقدم یك مصاحبهكننده خوب و یك موضوع جذاب باید وجود داشته باشد كه آدم بخواهد مصاحبه كند، شاید بد نباشد گاهی اوقات آدم برای مدتی صحبت نكند، به همین دلیل زیاد اهل مصاحبه نیستم.
خصلت خاصی دارم كه تا مطمئن نباشم كاری كه میخواهم انجام دهم خوب از آب درمیآید، سمتش نمیروم، حالا چه در اجرا باشد، چه ترانهسرایی، چه بازیگری و....