هرچند با جستوجو در رسانهها و فضای مجازی نمیتوان اطلاعات دقیقی در مورد پیشینه فامیل دانشجو به دست آورد اما میدانیم که پدر این سه برادر مسعود کسائیان است که پیش و پس از انقلاب در دادستانی سمنان مشغول به کار بوده است.
همشهری ماه/شماره 92/حسام حمیدی:
نگاهی به زندگی و سوابق فرهاد، خسرو و کامران دانشجو
برادران کارامازوف با حضور لیوبی
پدر این سه برادر مسعود کسائیان است که پیش و پس از انقلاب در دادستانی سمنان مشغول به کار بوده.
وقتی صحبت از چند برادر میشود شاید برخی از ما به یاد رمان برادران کارامازوف اثر برجسته نویسنده بزرگ روس داستایفسکی بیفتیم.
شاید با نام دانشجوها،مثل بچههای دهه شصت افسانه سه برادریادمان بیاید.
وقتی صحبت از چند برادر میشود شاید برخی از ما به یاد رمان برادران کارامازوف اثر برجسته نویسنده بزرگ روس داستایوفسکی بیفتیم. و شاید مثل بسیاری از بچههای دهه شصت افسانه سه برادر به ذهنمان خطور کند.
اما اینبار حکایت سه برادر ما حکایت برادران دانشجوست. کامران، خسرو و فرهاد دانشجو که در یک دهه اخیر پلههای ترقی را به سرعت برق و باد طی کرده و حالا هر یک مسوولیتی در کشور دارند. این برادران متولد شده در شهر دامغان امروز در قلب پایتخت کشور نامهای شناختهشدهای هستند.
تغییر و تحولات سیاسی کشور بعد از شکست و افول اصلاحطلبان که از سال 82 آغاز شده بود به مرور سبب تغییرات گسترده و حضور چهرههای تازه و جوان در مدیریت کشور شد، اما این تحولات به کام هیچکس به اندازه برادران دانشجو شیرین نشد.
در میان این سه برادر، «کامران» چهرهای رسانهای و جنجالیتر است و فرهاد تا پیش از انتخاب ناگهانیاش به عنوان ریاست دانشگاه آزاد بیش از آنکه چهرهای سیاسی شناخته شود، به عنوان یک چهره دانشگاهی شناخته میشد.
خسرو اما برادریست که در میان این سه برادر نقش سایهوارتری دارد. او به عنوان عضو شورای شهر و همچنین در دورانی عضویت در هیأت مدیره استقلال تلاش داشته که کمتر وجهه سیاسی صرف به خود بگیرد و به همین خاطر ما او را با مصاحبههای ورزشیاش بیشتر میشناسیم.
اما به اعتقاد بسیاری نقش او در هموار کردن مسیر ترقی سیاسی دو برادر دیگر انکارناپذیر است.دو سال گذشته برای هر سه برادر سالهای سرنوشتسازی در سوابق سیاسی آنها محسوب میشود.
در این میان بازهم خسرو دانشجو ثبات بیشتری در روند کاری خود داشته است. اما فرهاد و کامران در این دو سال به تناوب نامشان تیتر رسانههای کشور بوده است. میان این سه، حواشی برای کامران بیش از دو برادر دیگر است.
نزدیکی او با محمود احمدینژاد به حدیاست که رئیسجمهور از او به عنوان یکی از چند نیروی به اصطلاح همه کاره خود بهره میبرد. برای آنکه بخواهیم روند ترقی این سه برادر را دنبال کنیم ناچاریم به صورت مجزا به هر یک بپردازیم.
از کسائیان تا دانشجو
هرچند با جستوجو در رسانهها و فضای مجازی نمیتوان اطلاعات دقیقی در مورد پیشینه فامیل دانشجو به دست آورد اما میدانیم که پدر این سه برادر مسعود کسائیان است که پیش و پس از انقلاب در دادستانی سمنان مشغول به کار بوده است.
در نقل قولهای مختلف آمده است که بهدلیل علاقه این خانواده به کسب علم و دانش است که نام فامیل خود را از کسائیان به دانشجو تغییر دادهاند. کامران دانشجو در مراسم تودیع برادرش از ریاست دانشگاه تربیت مدرس عنوان میکند دلیل استعفای فرهاد نیاز به مراقبت از پدر و مادرمان است.
خسرو دانشجو
سونامی آبادگران
آغاز افول اصلاحطلبان را باید از انتخابات دومین دوره شورای شهر دانست. جایی که لیست جمعیت تازهتأسیس ائتلاف آبادگران که شاید چهره شناخته شدهاش تنها دکتر چمران بود بر خلاف همه پیشبینیها همچون سونامی همه لیستهای دیگر را کنار زد و با اقتدار اعضایش را روی صندلیهای شورای شهر تهران نشاند. یکی از آن افراد خسرو دانشجو بود.
کسی که شاید از او باید به عنوان اولین چهره روی کار آمده از برادران دانشجو نام برد. خسرو دانشجو دکترای معماری و شهرسازی از دانشگاه تهران دارد. خسرو دانشجو در سابقه خود سمتهای بسیاری مرتبط با دانشگاه آزاد دارد که مهمترین آن ریاست دانشگاه آزاد واحد تهران سماست.
او البته سمتهایی همچون مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد واحد تهران سما و عضو هیأت رئیسه سازمان مدارس اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی را نیز در کارنامهاش دارد که تجربه حضور در آنها میتواند به فرهاد دانشجو که حالا دیگر رئیس کل این دانشگاه است کمک کند.
از انتخاب شهردار تا سرمربی فوتبال
خسرو دانشجو از جمله کسانی بود که تلاش زیادی برای رساندن محمود احمدینژاد به شهرداری تهران انجام داد و بسیاری او را یکی از عوامل انتخاب احمدینژاد میدانند. مسالهای که بعدها توانست برادر دیگر دانشجوها یعنی کامران را به زیر چتر حمایتی احمدینژاد بکشاند. خسرو دانشجو در انتخابات شورای شهر سوم نیز توانست به پیروزی برسد و عنوان سخنگویی این شورا را نیز در اختیار بگیرد.
اما مسألهای که در مورد این برادر بیش از هر مسأله دیگری به چشم میخورد پرهیز او از حضور آشکار در مجادلهها و منازعات سیاسی است. شاید به همین خاطر است که ما بسیار کم از او مصاحبه و اظهارنظر جناحی و حزبی یا انتخاباتی میبینیم.
اگر عضویت او در هیأت مدیره باشگاه استقلال نبود حتی همین میزان مصاحبه هم از او در اختیار ما قرار نمیگرفت. او در زمان عضویت در هیأت مدیره استقلال نیز یکی از عواملی بود که بهخاطر تعلق خاطرش به فوتبال حتی تا انتخاب سرمربی نیز به صورت جدی مداخله میکرد.
به همین خاطر است که اگر بخواهیم بر اساس مصاحبهها و اظهارنظراتی که از او موجود است شخصیت و علاقهمندیهای او را بسنجیم باید گفت، گویا اولویت اول او فوتبال و اولویت بعدیاش شهرسازی و مسائل مربوط به شهر تهران است.
موافق یا منتقد دولت؟
خسرو دانشجو نیز همانند چمران از جمله افرادی بود که بسیاری گمان میکردند با پیروزی احمدینژاد در انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری از نیروهای اصلی کابینه او باشد. اما او نیز همانند چمران تلاش کرد به جای آنکه خود را درگیر سطح اول سیاست کشور کند به نقش پر رنگ خود در شورای شهر قانع باشد. هرچند او را یکی از مردان پشت صحنه سیاست کشور بهویژه در طیف هواداران احمدینژاد در دوره اول ریاستجمهوری او میدانند.
مسألهای که سبب میشود در این مورد نیز شباهت فراوانی به چمران پیدا کند، هنوز کسی مطمئن نیست او در مجادلات شورای شهر دقیقا از چه موضعی حمایت میکند. این نیز شاید به واسطه روحیه خاص دانشجو باشد که کسی نمیتواند به صورت قطعی تعلقات حزبی و جناحیاش را در منازعات سیاسی امروز کشور متوجه شود. باید پذیرفت که او را میتوان کلید ورود برادران دانشجو به سطح اول مدیریتی کشور دانست.
برادر پشت برادر/ کامران برای فرهاد، فرهاد برای خسرو
مجلس اول یکی از نمونه های حضور همزمان برادران در عرصه سیاستگذاری بود. به حضور عباسعلی، احمد و علی اکبر ناطق نوری در این مجلس می توان اشاره کرد. عباسعلی ناطق نوری برادر بزرگتر که سیاسی تر هم بود، در جریان بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید، احمد ناطق نوری در سایه نام برادر تا همین مجلس هشتم در مجلس ماند و علی اکبر ناطق نوری برادر کوچکتر نیز رئیس مجلس چهارم و پنجم شد، اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 77 از کارهای اجرایی سیاست کنار کشید و به ریاست دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری منصوب شد. بعدها در مجلس چنین اتفاقاتی بازهم تکرار شد. محمدرضا باهنر در سایه نام برادر بزرگترش محمد جواد باهنر که در جریان انفجار بمب در دفتر نخست وزیری به شهادت رسیده بود، در انتخابات مجلس دوم پیروز انتخابات شد و در ادوار مختلف مجلس هم از تاثیرگذارترین چهره ها بود و هست.
وقتی حبیب الله عسگراولادی به پشتوانه همان یکسال حضورش در بازار، از مجلس اول به عنوان وزارتخانه بازرگانی قدم می گذارد، برادرش اسدالله نیز به اتاق بازرگانی می رود. حاج حبیب الله که پیش از انقلاب هم عرصه سیاست را بر عرصه اقتصاد ترجیح می داد به حوزه مورد علاقه اش بازگشت ولی اسدالله در حوزه بازرگانی و تجارت ماند.
دانشجوهای مدیر
حالا حکمی که کامران دانشجو در جایگاه وزیر علوم برای برادرش فرهاد امضا کرد و حکمی که فرهاد دانشجو برای خسرو صادر کرد سنتی دیرینه را در ساختار سیاسی، اجتماعی کشور احیا کرده است. فرهاد دانشجو وقتی حکم ریاست دانشگاه آزاد را از دست برادرش کامران گرفت، خسرو دانشجو را که عضو شورای شهر تهران هم هست به عنوان نماینده و قائم مقام خود در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه آزاد منصوب کرد. این انتصاب خود با انتقادهایی مواجه شده است.در دیگر ساختارهای کشور هم می توان چنین ردی را جستجو کرد. حسن واعظی معاون دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است و برادرش محمود معاون مرکز تحقیقات مجمع.
مسئولان قوا
هر چه باشد در هیچ مقطعی دو برادر بر کرسی اداره دو قوه در کشور تکیه نزده بودند که علی و صادق لاریجانی بر مسند قوه قانونگذاری و قضائی نشسته اند. هر چند وقتی مجلس ششم در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی روی کار آمد، بنا به آنکه برادر رئیس جمهور وقت، محمدرضا، رای اول تهران را آورده بود انتظار می رفت که ریاست مجلس را همو بگیرد و اگر چنین می شد پیش از لاریجانی ها، خاتمی ها می توانستند ریاست دو قوه را به عهده بگیرند. همزمان با حضور ِآیت لله صادق آملی لاریجانی در دستگاه قضا، برادر بزرگتر، محمد جواد که چند پیراهنی بیشتر از دیگر برادرها در میدان سیاست پاره کرده است، بر یکی از حساس ترین بخش های قوه قضائیه گمارده شد. برادر کوچکتر، با نیم نگاهی بر تجربه محمد جواد در عرصه دیپلماسی، کسی را بهتر از او برای سپردن معاونت حقوق بشر قوه قضائیه پیدا نکرد تا به این ترتیب تصاویر آیت الله صادق آملی و محمد جواد لاریجانی در جلسات قوه قضائیه در یک قاب قرار گیرد.
مسئولان دفتر
در دوره دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، یکی از برادران خاتمی که کمتر سیاسی و بیشتر اقتصادی بود نیز به رسما به حوزه سیاست قدم گذاشت. محمد خاتمی، برادر دیگرش علی را به ریاست دفتر خود منصوب کرد. برادر به عنوان مسئول دفتر برادر در عرصه سیاسی کشور موضوع چندان غریبی نیست. نمونه فعلی آن را هم می توان در جمع برادران هاشمی جستجو کرد و از محمد هاشمی یاد کرد که مسئول دفتر، برادرش ِآیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. این نصب و انتصاب های برادرگونه، نه به دولت هاشمی و نه به دولت خاتمی محدود نمی شود. محمود احمدی نژاد وقتی به پاستور رفت برادرش داوود را هم به ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری گماشت. داوود رسم برادر پشت برادر را شکست و پس از افشاگری هایش درباره جریان انحرافی از دولت کنار گذاشته شد.
کم نیستند نمونه برادرانی که همزمان در حاشیه قدرت، برای یکدیگر قدرت ساخته اند. حال گاه در سطح مدیران بالایی و گاهی در سطح مدیران میانی!
برخلاف فتحاللهزاده اهل مصاحبه نیست...
اگر عضویت خسروخان در هیأت مدیره باشگاه استقلال نبود حتی همین میزان مصاحبه هم از او در اختیار ما قرار نمیگرفت.
کلیدی که در باز میکند
خسرو دانشجو را میتوان کلید ورود برادران دانشجو به سطح اول مدیریتی کشور دانست.
فرهاد دانشجو
ناگهان پرده برانداخت
فرهاد دانشجو برادر دیگری است که شاید تا همین هفته پیش به گمان بسیاری بدون حاشیه در نقش یک چهره علمی مشغول به کار بود. او دارای رتبه استاد تمام در رشته مهندسی سازه و مهندسی زلزله از گرایشهای رشته مهندسی عمران در دانشگاه تربیت مدرس است.
مدرک کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد مهندسی سیستمهای اطلاعات از دانشگاه Queen Mary College انگلستان را داراست و همچنین دکترای خود را در رشته مهندسی عمران در گرایش مهندسی سازه و مهندسی زلزله از دانشگاه Westminister University Central London Polytechnic کشور انگلستان دریافت کرده است.
او نیز همانند برادرش کامران بهخاطر اعتراض به انتشار کتاب آیات شیطانی و به تبعیت از حکم حضرت امام خمینی(ره) اقدام به آتش زدن فروشگاه انتشارات پنگوئن کرد که به همین دلیل از انگلستان اخراج شد. دانشجو با خروج از انگلستان پس از زمانی کوتاه در یونان از پایاننامه خود دفاع و مدرک خود را دریافت کرد.
رایحه خوش 84
فرهاد دانشجو تا پیش از سال 84 و پیروزی محمود احمدینژاد در سابقهاش سمتهایی همچون معاون آموزشی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه تربیت مدرس (سال 1369)، نماینده تامالاختیار وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری در برنامهریزی آموزشی طرح ایران 1400 در سالهای 1374 و 1375 و عضویت در هیأت امنای چندین موسسه و دانشگاه به چشم میخورد.
او نیز با روی کار آمدن محمود احمدینژاد توانست پست مهمتری دریافت کند که البته با توجه به سوابق او امر غیرطبیعیای به نظر نمیآمد. او در سال 84 به سمت ریاست دانشگاه تربیت مدرس انتخاب شد. سمتی که تا خرداد 89 در اختیار داشت.
اما این برادر کم حاشیه و ظاهراً غیرسیاسی، با قطعیشدن تغییر جاسبی از ریاست دانشگاه آزاد همواره نامش به عنوان یکی از نامزدهای جانشینی جاسبی بیان میشد. اما او همیشه با رد این مسأله تأکید داشت که حاضر به پذیرش این سمت نیست.
ولی در جلسه هیأت امنای این دانشگاه نام او به عنوان رئیس پیشنهادی به شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد و در تاریخ 27 دیماه امسال با رای این شورا بعد از سی سال به ریاست جاسبی پایان یافت.
دوری فرهاد دانشجو از فضای سیاسی و رسانهای کشور به حدی بود که بسیاری از سایتها در روزهای اول به اشتباه گمان میکردند کامران برادر دیگرش که چهره رسانهای و شناختهشدهتری است به این مقام رسیده است کمااینکه تا همین امروز نیز اگر نام او را در فضای وب جستوجوکنیم مشاهده میشود که برخی از سایتها عکس کامران دانشجو و سوابق او را به اشتباه به جای فرهاد دانشجو نوشتهاند.
مشکلات و وعدهها
دانشجو گرچه هنوز بهطور رسمی وارد دفتر ریاست دانشگاه آزاد نشده است اما در همین چند روز با کوهی از پیشنهادها و درخواستها مواجه شده است. بخشی از تندترین حامیان احمدینژاد که از روز اول ریاستجمهوری او به دنبال کنار زدن جاسبی بودند معتقدند دانشجو باید با شیوهای هجومی کار خود را آغاز کند و همه ردپاهای جاسبی را از این دانشگاه محو کند از طرفی دانشجویان این دانشگاه نیز امیدوارند مسأله گرانی شهریهها با آمدن او مرتفع شود.
ضمن اینکه در همان ساعات اولیه اعلام انتخاب فرهاد دانشجو چند نفری از او خواستند در اولین اقدام دست به اصلاحات و تصفیه اساتیدی بزند که به اعتقاد آنان مسألهدار هستند.
اما دانشجو تلاش کرده در این روزها با آرامش منتظر ابلاغ حکم خود باشد تا کار خود را آغاز کند. مسوولیتی که میداند به همان اندازه که عنوان بزرگی دارد با کوهی از مشکلات روبهرویش خواهد کرد.
او ولی در اولین اظهارنظرها در یک برنامه رادیویی وعده بزرگی داد و اعلام کرد در دومین سال ریاستش شهریههای این دانشگاه را تا بیستدرصد کاهش خواهد داد. وعدهای که در صورت انجامش شاید او را با محبوبیتی فوقالعاده روبهرو کند.
حواشی یک حکم
گرچه با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به نظر میرسد مسأله ریاست فرهاد دانشجو قطعیست اما تا زمانی که آیتاللههاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس هیأت امنای این دانشگاه حکم را به او ابلاغ نکند او بهطور رسمی نمیتواند کار خود را آغاز کند.
گرچه به گفته کامران دانشجو که او نیز عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد است، برادرش فرهاد گزینه پیشنهاد جاسبی در جلسه اول هیأت امنا برای تصدی ریاست دانشگاه آزاد بود اما بسیاری معتقدند جاسبی حاضر نیست بهراحتی این پست را در اختیار او بگذارد.
این شایعات سبب شد بهمن یزدیصمدی عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد در گفتوگو با گروه خبرگزاری فارس، در واکنش به این اخبار بگوید: تنها شایعههایی درباره عدم ابلاغ حکم فرهاد دانشجو توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی شنیدهام و اخبار دیگری ندارم.
وی همچنین گفته است: «در این خصوص باید بزرگترها پادرمیانی کنند». یزدیصمدی در پاسخ به این سؤال که شما هم یکی از بزرگان هیأت امنای دانشگاه آزاد هستید و آیا به این جمعبندی رسیدهاید که به این بحث ورود پیدا کرده و پادرمیانی کنید، گفت: «باید دیگر بزرگان دراینباره پادرمیانی کنند».
از سوی دیگر پس از رسمیشدن حکم فرهاد دانشجو بر ریاست دانشگاه آزاد از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، رسانههای این دانشگاه اخبار این واقعه را در صفحات خود منتشر کردند اما براساس برخی اخبار مدیران رسانهای و روابط عمومی این دانشگاه از چند روز پیش به این رسانهها دستور دادند تا هیچ خبری از فرهاد دانشجو در این رسانهها درج نشود. البته همه این اخبار در حد شایعه باقی مانده است و خود دانشجو معتقد است نباید عجله کرد چرا که حکم او قطعاً امضا خواهد شد.
او در اظهار نظری معنادار ضمن آنکه گفت «با شناختی که از آیتالله هاشمیرفسنجانی دارم، مطمئن هستم وی قانونمدار بوده و طبق نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی عمل خواهد کرد»، اعلام کرد: «تحت هیچ شرایطی از ریاست دانشگاه آزاد عقبنشینی نمیکنم».
بههرحال برادر کمحاشیه و کمسروصدای دانشجوها گرچه دیرتر از دو برادر دیگر وارد سطح اول مدیریتی کشور شده است اما در مقامی قرار گرفته که هم نگاههای بیشتری به آن است و هم خط مقدم بسیاری از منازعات سیاسی کشور محسوب میشود. و باید دید فردی که تا کنون تجربه چنین جدلهای سیاسی را نداشته آیا میتواند وظیفه خود را بهدرستی اجرا کند. مسألهای که برای انجام آن بیشک تجربیات سیاسی دو برادر دیگر نیز به یاری او خواهد آمد.
شهریهها را چهکسی ارزان میکند؟
فرهاد نیز مثل کامران در اعتراض به انتشار آیات شیطانی، اقدام به آتش زدن فروشگاه انتشارات پنگوئن کرد.
دانشجویان دانشگاه آزاد امیدوارند مسأله گرانی شهریهها با آمدن فرهاد دانشجو مرتفع شود و ارزانی رخ نماید.
به گفته کامران دانشجو که او نیز عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد است، برادرش فرهاد گزینه پیشنهاد جاسبی در جلسه اول هیأت امنا برای تصدی ریاست دانشگاه آزاد بود.
کامران دانشجو
از اخراج تا وزارت
همانطور که گفتیم کامران دانشجو چهره جنجالی برادران دانشجوست. او دارای مدرک دکترای مکانیک با گرایش هوا و فضا از دانشگاه امپریال کالج لندن است که در سال 1368 این مدرک را اخذ کرده و دارای مرتبه علمی استاد تمامی در دانشکده مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران است.
روزهایی که کامران به همراه برادر بزرگتر خود فرهاد، در انگلستان مشغول به تحصیل بودند همزمان میشود با پیام تاریخی امام خمینی(ره) در رابطه با ارتداد سلمان رشدی و فرهاد و کامران به همراه چند دانشجوی دیگر به جرم آتش زدن فروشگاه انتشارات پنگوئن از انگلستان اخراج میشوند و به تهران بازمیگردند.
مسألهای که سبب شد وقتی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم به مجلس معرفی شد در زمان گرفتن رای اعتماد از مجلس با اعتراض برخی نمایندگان مواجه شود که به مدرک تحصیلی او ایراد گرفته بودند.
این مسأله اما با دخالت ریاست مجلس ختم شد و لاریجانی اعلام کرد کامران دانشجو چند روز پیش از زمان تعیین شده برای دفاع از تز دکترای خود از انگلستان اخراج شده که بلافاصله بعد از برگشت به ایران با هماهنگی وزارت علوم و اساتید هیأت علمی طی جلسهای ویژه از پایاننامه خود دفاع کرده و موفق به اخذ مدرک دکترا شده است.
کامران دانشجو در زمانی که صحبت از معرفی او برای سفارت ایران در انگلستان بود با ذکر این مسأله متذکر شد که او از سوی دولت انگلستان از ورود به خاک آن کشور و تمامی کشورهایی که شامل ویزای شینگن میشوند منع شده است.
در انتظار صدای کامران
اما شاید مهمترین چالش برای کامران دانشجو نه جلسه اخذ رأی اعتماد از مجلس بلکه زمانی بود که به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مسوول برگزاری انتخابات شد. شاید کمتر کسی از مردم ایران باشد که در زمان اعلام نتایج به انتظار شنیدن صدای او که آرای نامزدها را در تلویزیون میخواند دقایق پر استرسی را نگذرانده باشد.
با نگاهی به با روی کار آمدن محمود احمدینژاد ورق روزگار برای کامران دانشجو چرخید و او در سال 1384 از طرف وزیر وقت کشور (مصطفی پورمحمدی) به سمت استاندار تهران منصوب شد.
مسوولیتی بزرگ که منتقدانش نقش برادرش خسرو را در آن برجسته میدانند. البته داستان آشنایی کامران دانشجو و احمدینژاد شاید به زمان شکایت از روزنامه سلام برگردد که هر دو از شکات سلام در آن زمان بودند.
دلیل جدایی
استانداری تهران تنها سرآغاز اوج گرفتن کامران دانشجو بود. برخی معتقدند یکی از عوامل اختلاف نظر رئیسجمهور با وزیر کشور وقت، کامران دانشجو بوده که در نهایت منجر به برکناری پورمحمدی و روی کار آمدن علی کردان دوست صمیمی احمدینژاد به عنوان وزیر کشور شد.
در سال 1387 کردان او را به عنوان قائم مقام وزیر کشور و معاونت سیاسی این وزارتخانه منصوب کرد. پس از سلب اعتماد از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با حکم محمود احمدینژاد به عنوان سرپرست وزارت کشور ایران منصوب شد. بعد از انتخاب محصولی نیز او مسوولیت ستاد انتخابات کشور را در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری بر عهده داشت.
اصرار برای حضور در کابینه
زمانی که لیست پیشنهادی رئیسجمهور برای کابینه جدید خود در حال جمع شدن بود. صحبتهایی به گوش میرسید مبنی بر اینکه کامران دانشجو اصرار دارد در این کابینه در قامت وزیر به میدان بیاید.
اصراری که بدیهی بود از سوی احمدینژاد رد نمیشود و به همین خاطر نام او در مقابل گزینه وزارت علوم به مجلس هشتم ارائه شد. او برای گرفتن رأی اعتماد از این مجلس کار آسانی نداشت.
همانطور که گفتیم مسأله مدرک او برای برخی از نمایندگان شبهه ایجاد کرده بود که اگر دخالت علی لاریجانی و توضیحات او نبود امکان داشت دانشجو به سرنوشت مرحوم کردان دچار شود.
اما در نهایت در جلسه علنی روز پنجشنبه مجلس در تاریخ 1388/6/12، وی از میان286 رای مأخوذه با کسب 186 رأی موافق، 75 رأی مخالف و 25 رأی ممتنع، از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت و رسماً بهعنوان وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری دولت دهم کار خود را آغاز کرد.
پلکان برادری
بههرحال داستان برادران دانشجو نه از ائتلاف آبادگران و پیروزی احمدینژاد در انتخابات سال 84، بلکه از کوچهپسکوچههای شهر دامغان آغاز میشود. برادرانی که تا امروز با حمایتهای بهموقع از یکدیگر همچون پلکان دیگری را به خانهای بالاتر رساندهاند. برادران دانشجو نه اولین برادران سیاسی ایران هستند و نه آخرین آنها خواهند بود.
مهم نیست که آیا چتر حمایتی برادری در اوجگیری سیاسی آنها نقش داشته یا نه، اما حقیقت آنجاست که در فضای شایعهخیز کشور ما وقتی افرادی با نسبتهایی فامیلی چهره میشوند و حرف و حدیث برای آنها بیشتر خواهد شد.
بنابراین نمیتوان به شایعاتی اینچنینی بیتوجه بود که که اگر خسرو دانشجو را مسوول ترقی کامران بدانیم این روزها که فرهاد برادر سوم در آستانه نشستن بر مسند دانشگاه آزاد است بسیاری نقش دو برادر دیگر در این انتخاب را قطعی میدانند.
حمایت برادران از هم البته نهتنها بههیچوجه مسألهای غیرقانونی نیست بلکه نشان از اتحاد و صمیمیت میان این برادران دارد. امری که با توجه به اختلافات رئیسجمهور با برادرش در روزهای اخیر شاید در دولت او جلوه بیشتری به خود بگیرد.
سوابق
مهمترین سوابق کامران دانشجو تا پیش از پیروزی احمدینژاد در انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری به شرح زیر بوده است:
رئیس ستاد انتخابات ریاستجمهوری دهم
شاید مهمترین رسالت کامران دانشجو، مسوولیت برگزاری انتخابات دهم بود.
استانداری تهران تنها سرآغاز اوج گیری کامران دانشجو است برخی معتقدند یکی از عوامل اختلاف نظر رئیسجمهور با پورمحمدی، کامران بود.
داستان برادران دانشجو نه از ائتلاف آبادگران و پیروزی احمدینژاد در انتخابات سال 84، بلکه از کوچهپسکوچههای شهر دامغان آغاز میشود.