زمان : 30 Khordad 1392 - 19:50
شناسه : 72579
بازدید : 8589
انصراف عضو موسس انجمن عکاسن یزد با نامه ای سرگشاده انصراف عضو موسس انجمن عکاسن یزد با نامه ای سرگشاده

 


یزدفردا :علی علیزاده عضو هیئت موسس   انجمن عکاسان یزدانصراف خود ار عضویت در این انجمن اعلام کرد.

به گزارش واحد دریافت خبر یزدفردا "متن کامل نامه علیزاده که نسخه ای از آن در اختیار یزدفردا قرار گرفته به شرح زیر می باشد:

رمضان، ماه رحمت های خداوندی ست؛ یادش به خیر، رمضانی که اهالی هنر و علی الخصوص عکاسی و سینما در سالن کنفرانس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد به بهانه ی افطاری جمع شدیم؛ برگزار کننده ی جلسه انجمن سینمای جوان یزد بود. به گمانم اولین سال مدیریت آقای عالیشوندی در ارشاد بود و آن جلسه، برای ایشان جنبه ی آشنایی با ظرفیت ها و مشکلات را داشت. بعدها جلسات هفتگی و کارگاه های نقد عکس انجمن سینمای جوان یزد به پیشنهاد اینجانب تشکیل شد که دوام چندانی نیافت و تعطیل شد.

یادش به خیر، رمضان بعدی؛ باز هم آقای عالیشوندی جمع مان کرد؛ به بهانه ی افطاری و تجلیل از پیشکسوت عکاسی یزد، استاد رحیم خان شیرمحمدی بزرگوار که تنش به ناز طبیبان، نیازمند مباد. آن جلسه در گنجینه ی فرهنگ و هنر یزد برپا شد و آن دوران، دوران اوج شکوفایی جلسات اتاق عکس حوزه هنری یزد بود؛  جلسات اتاق عکس هم به پیشنهاد بنده تشکیل و توسط بنده اجرا  می شد. آقای عالیشوندی در آن جلسه به دوستان عکاس خرده گرفت که چرا جلسه یا پاتوقی ندارید؟ که جواب شنید در حوزه هنری، اتاق عکسی هست. در آن ضیافت، جناب عالیشوندی از تشکل احتمالی عکاسان در یزد، حمایت کرد.

در اتاق عکس حوزه هنری، همه چیز خوب بود و خوب پیش می رفت؛ سفرهای عکاسی می رفتیم . سه نمایشگاه عکس گروهی برگزار کرده بودیم و سی و سه جلسه ی هفتگی و مهم تر این که عکاسان با شور اشتیاق می آمدند و حضور داشتند و فعالیت می کردند؛ گروه خوبی بودیم. هنوز که هنوز است، پس از گذشت حدود چهار سال، دلیل و حکمت آن نامه ی حوزه هنری را ندانستم و نفهمیدم؛ از من خواسته شده بود که تمامی مسئولیت های اتاق عکس را واگذار کنم؛ یعنی واقعا هنوز نمی دانم که چه اشتباه احتمالی را مرتکب شده بودم یا قضیه چیز دیگری بود؟ مگر نامه ای برایم آمده بود و یا چهار چوبی برای کارم مشخص شده بود که از آن عدول کرده بودم؟ هدفمان پیشرفت عکاسی بود؛ همین. در غیاب بنده، اکثر عکاسان، جلسات اتاق عکس حوزه هنری را ترک کردند؛ حتی بارها به آنان توصیه کردم، جلسات را خالی نکنید که مؤثر واقع نشد. فکر کنم، آه آن گربه ی زبان بسته، دامان همه ی ما را گرفت.

خودمان جلسات هفتگی تشکیل دادیم؛ با تک تک اساتید و عکاسان تماس گرفتیم و از آن ها خواستیم در جلسات شرکت کنند که بعضی آمدند و بعضی نیامدند. هدفمان ایجاد یک تشکل مستقل عکاسی بود که تعدادی از دوستان پیشنهاد دادند، انجمن عکاسان را تأسیس کنیم، بهتر است. هیئت مؤسس انجمن عکاسان را مشخص کردیم و جلساتی برای ساختار و تدوین اساسنامه برگزار شد. از آن طرف صحبت هایی کرده بودیم با آقای دکتر ابویی، مدیریت آسایشگاه سالمندان نشاط مهریز، بابت برپایی نمایشگاه عکس گروهی با موضوع سالمندان که موکول شد به بعد از رمضان؛ تعدادی از عکاسان را انتخاب کردیم و برای عکاسی از سالمندان مستقر در آسایشگاه به مهریز بردیم که ماحصل آن شد اولین نمایشگاه گروهی کلوب عکس پارس که با مشارکت آسایشگاه سالمندان نشاط مهریز به مناسبت روز جهانی سالمند عصر 6 آبان 1389 در نگارخانه ی مجتمع فرهنگی و هنری امام علی(ع) یزد افتتاح شد. کلوب عکس پارس را هم به اتفاق امین نادی عزیز در 25 خرداد 1389 تأسیسش کردیم. در افتتاحیه ی همان نمایشگاه بود که آقای عالیشوندی از ما خواست تا جلسات هفتگی انجمن عکاسان را به سالن اجتماعات مجتمع فرهنگی و هنری امام علی (ع) ببریم و در همان جلسه ی افتتاحیه بود که آقای عالیشوندی از تشکیل انجمن عکاسان در یزد، حمایت  کرد؛ حتی بعدها در افتتاحیه ی اولین نمایشگاه گروهی انجمن عکاسان هم حمایت خود را اعلام کرده بود. جلسات هفتگی انجمن را مرتب برگزار می کردیم؛ اما در کار ثبت انجمن کوتاهی ها می شد و وقفه هایی پیش می آمد که این ها تعمدی بود و آخرش هم کار به نزاع و اختلاف کشیده شد.

باز آقای هم عالیشوندی، عکاسان را فراخواند؛ درخواست خودمان بود؛ یادش به خیر؛ باز هم رمضان بود؛ ظهر رمضانی در سالن کنفرانس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد برای حل اختلاف ها و تشکیل هیئت مؤسس جدید؛ چون که هیئت مؤسس قبلی مورد پسند بعضی ها نبود. رأی گیری شد و هیئت مؤسس جدید مشخص شد. صورت جلسه شد و همه ی حاظران امضایش کردند و عده ای بر عهد خود پایبند نماندند که نماندند. الان حدود دو سال است از آن روز گذشته. جلسات هفتگی انجمن هم پس از آن، چند جلسه ای تشکیل شد و بعد تعطیل شد.

و حالا چشم به هدایت و حمایت مدیر کل فعلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد، آقای بهرام عبدالحسینی و سایر مسؤلان و متصدیان فرهنگ و هنر استان یزد داریم.

و باز هم رمضان در پیش است؛ قدر رمضان هایی که گذشت را ندانستیم؛ بیایید خودمان باشیم و برای خودمان کاری بکنیم.

اینجانب با احترام به آقای عالیشوندی و جناب آقای عبدالحسینی و دوستان هیئت مؤسس قبلی و فعلی انجمن عکاسان یزد و کلیه ی عکاسان یزدی این روند را مطلوب و مؤثر برای عکاسی یزد و در نهایت عکاسی ایران نمی دانم و بر این باورم که بار کج به منزل نخواهد رسید یا اگر هم برسد، دوام و قوام نخواهد داشت؛ به دلایلش نمی پردازم؛ می دانم که می دانید . . .؛ شاید من بدبینم که خدا کند این گونه باشد. به هر حال با احترام به همه عزیزان، انصراف خود را از هیئت مؤسس انجمن عکاسان یزد، اعلام می دارم و اگر قصوری از جانب بنده بوده، از همه پوزش خواسته و حلالیت می طلبم.

حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست      زین میان گر بتوان به که کناری گیرند