اگرچه شخصاً به شما رأی نداده ام ولی از این پس بنا بر تأکید مؤکد خودتان و بنا بر قانون اساسی، شما را رئیس جمهور همه ی مردم ایران می دانم و همان طور که گفته بودید که در حکومت علوی رسم آن است که مردم خواسته هایشان را بی لکنت بیان کنند، بنده هم بی لکنت و صراحتاً نکاتی را عرض می کنم.
اول: همان طور که واقفید، ریاست جمهوری پهناورترین عرصه ی اجرایی کشور است و از زمینه های اقتصادی و امنیتی گرفته تا مسائل فرهنگی و سیاسی را در بر می گیرد. طبیعتاً در این مدت حدااقل چهار ساله، حسب دغدغه ی اهالی قلم و دلسوزان نظام، با نقدهای مختلف و مخالفت های گوناگونی مواجه خواهید شد. همان طور که به دفعات از شما شنیده ایم، امید است که ان شاء الله این نقدها را به فرموده امام راحل (ره)، به عنوان مواهب الهی در نظر گرفته و از آن ها در راستای پیشبرد هرچه بهتر اهداف نظام و دولت و رفع هرچه سریع تر مشکلات بهره مند شوید. مبادا در این دولت هم خدای ناکرده همه داعیه ی آزادی بیان در حد مطلق داشته باشند ولی آزادی بعد از بیان در حداقل های ممکن هم نباشد.
دوم: عرصه ی رسانه و نقد، عرصه ای است بس خطیر و پر لغزش. حتماً و قطعاً در دوره تصدی خود، با نقدها و ایرادگیری هایی که شاید نه به نظر جنابتان مشفقانه بیاید و نه حتی به حق، مواجه خواهید شد، اما باید در نظر بگیرید که در احادیث هم آمده که حتی اگر دشمن تو هم عیبی از تو را به تو نمایاند، از آن پند گیر. شاید ما اهالی رسانه و تحلیلگران، نقدی کنیم که وارد نباشد، سخنی بگوییم که بر شما گران آید، حرفی بزنیم که باطل به نظر بیاید، موضعی بگیریم که در آن مصالح را آن چنان که باید و شاید نسنجیده باشیم. عیبی را علنی کنیم که شاید به عقیده ی شما خطا و خلاف مسائل امنیتی باشد. مخالفتی کنیم که شما آن را ناجوانمردانه و مغرضانه قلمداد کنید، صفات یا ویژگی هایی را به شما یا دولتتان نسبت دهیم که به نظرتان مصداق توهین به مسئولان باشد. این ها که عرض شد اگرچه حق قانونی شماست که تک تک شان را پیگیری و حسب قانون با این موارد برخوردهای مقتضی را به عمل آورید، اما در نظر داشته باشید که رویه ی دولت های نهم و دهم نیز همین بود که باعث ایجاد فضای امنیتی و دلهره در اهالی رسانه شد. مستحضرید که مشهودترین و ملموس ترین فضای امنیتی در هر کشور و بارزترین شاخصه ی آزادی بیان در هر جامعه ای، میزان صراحت کلام و روان بودن قلم های تحلیل گران و اهالی رسانه ی آن جامعه در نقد دولت و جریان حاکم است.
سوم: همواره افرادی هستند که با قول لین به صراط مستقم هدایت نمی شوند و قلمشان اساساً کج و گزنده و در عین حال کذب نگار است. جز این قشر خاص که درصد خیلی خیلی اندک و انگشت شمار را از اهالی رسانه و تحلیل گران را شامل می شوند و همچنین جز جاسوس ها و ایادی بیگانگان در داخل، لطفاً در دولت تدبیر و امید، تدبیری بیندیشید که چراغ امید در دل تک تک اهالی رسانه –و نه تنها در قشری که هم نظر شما هستند و از شما حمایت کردند تا بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زدید- روشن شود و هیچ کس هراسی از نقد عملکرد و مواضع شما و افراد نزدیک به شما و دولت و هیأت وزیران شما به دلش راه ندهد.
چهارم: همواره به یاد داشته باشید که اولین قدم انحراف برای هر کشور و هر نظام و هر دولت و هر مسئول و هر شخصی، مصونیت از نقد و تعریف و تمجید شنیدن بدون مطلع شدن از کاستی هاست. پس به عنوان کسی که اکنون شما را رئیس جمهور خود می داند، خواهشمندم تا از همین روز اول به خاطر داشته باشید که اگر بنا دارید مرام دولتتان، حکومت علوی باشد و رویکرد مدیریتی تان مدبرانه، هم چون امیر المؤمنین علی(ع) و مانند مالک اشتر، متملقان و مجیزگویان را از اطرافتان پراکنده کنید و گوش هایتان را تیز کنید تا ببینید بر زبان منتقدانتان چه جاری می شود و مخالفان شما چه ایرادی به شما می گیرند.
مبادا روزی فرا رسد که هنگام مواجهه با خبرنگاران و پرسشگران منتقد خود، بگویید ما بهترین دولت تاریخ انقلاب و آزادی بیان در این دولت بی مثال و مناعت طبع ما بیش از همه است.
دولت تدبیر و امید درد دیدگاه بنده، یعنی این که حاج شیخ حسن آقای روحانی، با تدبیر در مدیریت و عملکرد و همت جهادی در پیشبرد برنامه ی توسعه ی پنجم، روح امید را در کالبد جامعه بدمد و خودش را هر لحظه و در هر مکان، همواره در معرض نقد و پرسشگری و پاسخگویی قرار دهد تا هر عیبی که قابل حل است، بدون تعصبات حزبی و تعلقات گروهی، شناسایی و با گزینش بهترین راه کار، حل شود.
در همین راستا برای شما پیشنهادی دارم؛ در قدم اول و به عنوان اثبات حسن نیت خود و نگرش متفاوت و راه گشای خود به جایگاه منتقد و تحلیل گران و اهالی رسانه، جایزه ای به عنوان کلید طلایی را نام گذاری کنید و این کلید طلایی را هر سال یا هر فصل یا هر ماه، متناسب با بسترهای موجود و صلاحدید جنابتان، در عرصه های مختلف اعم از اقتصاد، فرهنگ، سیاست، بین الملل، جامعه و مذهب، هنر و دیگر عرصه ها، به برترین منتقد که توانسته بهترین نقد را مطرح کند یا بهترین راهکار و راه حل را برای حل هر مشکل ارائه دهد، تقدیم کنید.
این اقدام، نماد تحقق اساسی ترین شعارهای شما خواهد بود و تبدیل به جایزه ای خواهد شد تا همگان باور کنند که در جمهوری اسلامی ایران، جایگاه منتقد چقدر منزلت یافته است و اهالی رسانه و تحلیل گران که پیش از این به زحمت می توانستند به برخی عرصه ها ورود کنند، حال با طرح مسأله و مشکل یا ارائه ی راه حل یا هر دو، جایزه ای دریافت می کنند. دریافت این جایزه از دستان عالی ترین مقام اجرایی کشور، تبلور آزادی بیان در ایران اسلامی عزیزمان و شاخصی برجسته در جهت اثبات عمل گرایی شما، محسوب خواهد شد.
پنجم: ان شاء الله که در دولتتان بتوانید هر آن چه قفل هست را با یافتن یا ساختن کلیدهای مناسب، بگشایید. ولی یک قفل هست که به عنوان یک تحلیل گر و فعال رسانه ای، از شما درخواست دارم تا همواره بسته بماند و آن قفل زندان ها و برخوردهای امنیتی با قشر و صنف ماست. تاکنون ما چوب دو سر طلا بوده ایم. جنابتان را مکدر نسازیم، ولی در هر دولتی که تاکنون بر سر کار بوده و مخصوصاً دو دولت اخیر، دلسوزترین قشر و درعین حال، مظلوم ترین قشر همین تحلیل گران و فعالان رسانه های مکتوب و مجازی بوده اند. از طرفی حسب دغدغه و رسالت رسانه ایشان، نمی توانسته اند سکوت اختیار کنند و امر به معروف و نهی از منکر را مسکوت بگذارد، و از طرف دیگر وضعیت امنیتی و نظارت های بعضاً تنگ نظرانه و سخت گیرانه در انتشار و بررسی تولیدات خبری-تحلیلی، موجب شده بود تا با دستانی لرزان قلم به دست گیریم و با دلی نگران بنگاریم. تازه نه دقیقاً آن چه را که باید و شاید، بلکه تنها سایه ای از بایدها و شایدها را. پس لطفاً این قفل باز شده که کلیدش در دستان بسیاری از کسانی است که شایستگی آن را ندارند، ابتدا قفلش را عوض کنید و سپس کلیدش را در گاو صندوقی امن قرار دهید تا فقط و فقط در زمان ضروری و در معدود دفعات واجب از آن استفاده فرمایید.