خبر ازدواج آزاده نامداری و فرزاد حسنی پس از انتشار سروصدای زیادی به پا کرد و حضور این زوج هنری در ارکستر فرزاد فرزین نیز هوادارانشان را به شور انداخت.
وی به خبرنگار شوک میگوید: «از شکست استقلال ناراحت نیستم، در نبود مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، ساموئل و مجیدی این تیم دوم استقلال بود که مقابل پرسپولیس بازی کرد و همین که 80 دقیقه از حریف جلو بودیم نشان میدهد هنوز با ما فاصله دارند! من از اینکه استقلال صاحب توپ و زمین بود، ولی پرسپولیس روی سه اتفاق به پیروزی رسید ناراحت شدم، در حقیقت بهخاطر جدول بود که اعصابم بهم ریخت. با این پیروزی استقلال خود را در بالای جدول حفظ میکرد و با گامهای محکم به سوی قهرمانی میرفت وگرنه شکست تیم صدرنشین از تیم هفتم جدول چندان اتفاق مهمی نیست و پیش میآید!»
فردا: آن پوشنده چادرهای قهوه ای و روسری های رنگارنگ، آن که خیلی راحت بود و مخالف قواعد دست و پاگیر و تنگ! آن دارای مدرک کارشناسی مدیریت صنعتی از دانشگاه شهید بهشتی تهران، آن که مردی سه زنه در برنامه اش آمد، در میان بهت همگان! آن مجری برنامه غیرمنتظره و جمع ما، آن که تیکه کلامش بود قربان شما و عزیزم و اِ وا !آن مجری برنامه شب نشینی از شبکه جهانی جام جم، آن که چپ شد میزش در حالی که بر صندلی داده بود لم! آن که سرو صدا کرد برنامه اش «خانمی که شما باشی!»، آن که هر جا بود در کنارش بود جنجال و حواشی! آن که حاشیه ساز شد درباره شیوه تفکیک جنسیتی، آن که مدعوینش را خجل می کرد بی هیچ محدودیتی! آن که مشهور بود به هیجان زیاد و پرکاری، مولاتنا آزاده خانم نامداری!
زاده استان کرمانشاه بود و حکایت ممنوع التصویری اش همچون ماهی، گیر افتاده در قعر چاه بود و انتقاد دیگران بر دوشش سبک تر از برگ کاه بود و پس از شهرت اوضاع مالی اش رو به راه بود و نصیب بینندگان از شیوه اجرایش انگشت گزیدن و آه بود!
نقل است که قدرت تخربیش بسیار بالا بود به طوری که در هر برنامه ای حاضر می شد، می ترکاند! از میز و صندلی خودش و میهمانان گرفته ، تا سخن گفتن با مردی سه زنه! عجیب بترکانی که او بود!
از او سوتی های بسیار نقل است! از جمله اینکه از کودکی حاضر در برنامه اش پرسید: « آیا میدانی که طلاق عاطفی چیست؟!!»
و به پزشکی مبتلا به بیماری ام اس فرمود: « چه جالب! شما بیماری ام اس دارید و پزشک هستید؟!!» تا این حد خوب قانون علیت را درک کرده بود!و فرموده بود: «من میدانم چیزی بیش از آنچه در زندگی روزمره میگذرانیم، وجود دارد، ولی نمیدانم چه چیزی! از این نظر من یک قدم از بقیه جلوتر هستم!»
آورده اند که مولاتنا درباب اجرای برنامه در تلویزیون گفته بود: « من در برنامه زنده و آنگاه که روی آنتن هستم، خیلی حواسم جمع این نیست که چه حرفی بزنم و چه کنم!» و این سخنی بود که دوست و دشمن آن را بی کم و کاست تایید بکردند!!!
از او نقل است روزی صندلی یکی از میهمانان خانمش دفعتا بشکست و میهمان بخت برگشته در برنامه ای زنده نقش بر زمین شد و مولاتنا نامداری چندین بار از کارگردان برنامه خواست تا تصویر را قطع کرده و میان برنامه ای پخش کند، و خودش در این حین برای کمک به میهمانش از جایش بلند نشد، که نشد!!! تا این حد به تقسیم وظایف اعتقاد داشت!!!
نقل است روزی پلیسی او را به خاطر سرعت غیر مجاز و رد شدن از چراغ قرمز نگاه داشت! پس بلیس را گفت: «من آزاده نامداری هستم! مجری معروف تلوزیون که بارها از خطوط قرمز رد شده ام و کسی مرا نگاه نداشته است! این که چراغ قرمز است!» پس سروانی او راگفت: «من نیز سروان محمدی هستم! و معروف تر از تو را نیز جریمه کرده ام! گواهینامه دارید؟!» پس مولاتنا آزاده او را گفت: «بگذار داشبوردم را ببینم، شانس بیاری که داشته باشم و کارت راه بیفتد!» تا این حد به کارش ایمان داشت!
نقل است که برخلاف ظاهرش بسیار تودار بود و هیچگاه با کسی درد و دل نمی کرد. پس مریدان علت این امر از او جویا شدند و فرمود: «این روزها دیگر آدم جرات ندارد با کسی دردودل کند! زیرا تا طرف مقابل بهت ثابت نکند که از تو بدبخت تر است، ول کن ماجرا نیست!» پس مریدان جملگی این ماجرا تایید بکردند!
آورده اند که مریدان او را مستجاب الدعوه بدانستند زیرا در ابتدای سال دعا کرده بود که میخواهم سال 91 برایم، سالی توام با آرام و قرار باشد! پس با ممنوع التصویری اش صدق نفسش را بر مریدان ثابت بکرد! رفیقِ بی کلک!
آزاده نامداری درباره میزان مشارکت در نگارش سوالات برنامه به عنوان نویسنده و همچنین ویژگیهای برنامه جدید «خانمی که شما باشی» برای نوروز 92 توضیح میدهد.