نجیره صنعت خودرو کشور نیز که این روزها بحرانیترین دوران خود را طی دو دهه گذشته پشت سر میگذارد، چشم انتظار صبح روز 25 خرداد (در صورت نرفتن انتخابات به دور دوم) است تا ببیند سکان سیاست و اقتصاد و ... کشور را در چهار سال آینده کدام یک از هشت کاندیداي رياستجمهوري يازدهم به دست میگیرد.
اهمیت رییسجمهور بعدی ایران برای خودروسازان و قطعه سازان از آن جهت است که این دو صنعت در حال حاضر شرایطی بحرانی را پشت سر میگذارند و با مشکلات مختلفی اعم از «کمبود نقدینگی و تسهیلات»، «تحریمهای بینالمللی»، «تورم داخلی»، «صعود نرخ ارز» و... روبهرو هستند و این مشکلات نه تنها تولید را شدیدا کاهش داده، بلکه قیمتها را نیز در حدی خارج از تصور بالا برده است.
این اوضاع سخت را بیشتر فعالان صنعت خودرو معلول عملکرد سیاسی و اقتصادی هشت سال گذشته میدانند و معتقدند بهتر شدن و بدتر شدن شرایط را دولت آتی رقم خواهد زد. به اعتقاد آنها، میهمان بعدی پاستور هر که باشد، سیاستها و برنامههایش به خصوص در دو حوزه مهم «سیاست خارجه» و «اقتصاد»، بسیار بر آینده «جاده مخصوص» اثرگذار خواهد بود و میتواند حکم مرگ و زندگی خودروسازان و قطعهسازان را امضا کند. اینکه چرا «سیاست خارجه» و «اقتصاد» به عنوان دو مشخصه اصلی در اصلح بودن و نبودن کاندیداها، در ذهن زنجیره صنعت خودرو نقش بسته، به دلیل تاثیرپذیری زیاد شرایط فعلی این صنعت از سیاست و اقتصاد است. نگاهی کلی به اوضاع صنایع خودرو و قطعه کشور از اوضاع نابسامان آنها حکایت دارد، به نحوی که کاهش تولید حدودا 70 درصدی خودرو، تعطیلی برخي واحدهای قطعه سازی و بیکاری هزاران کارگر را باید چراغ قرمز و زنگ خطری برای بزرگترین صنعت کشور بعد از نفت، به حساب آورد.
صنعت خودرو ایران که تا همین دو سال پیش بیش از 5/1 میلیون دستگاه در سال تولید داشت و سودای تولید سه میلیونی را در سر میپروراند، حال با افت تولید و تیراژ روزانه چندصد دستگاه روزگار میگذراند. در صنعت قطعه نیز اوضاع بهتر از خودروسازی نیست، چه آنکه دهها واحد تولیدی تعطیل شده و تغییر کاربری دادهاند و هزاران کارگر نیز خانه نشین شدهاند. از دید فعالان صنعت خودرو و همچنین کارشناسان، سیاست اقتصادی دولت اصلیترین دلیل بروز مشكلات در جاده مخصوص به شمار میرود، سیاستی که البته ریشه در روابط بینالملل دارد. این رابطه نامناسب که بخشي از آن معلول مناقشه هسته ای ایران با غرب است، تحریمهایی را متوجه اقتصاد کشور کرده که در جای خود اثرات غیرقابل انکاری را بر صنایع کشور به خصوص خودروسازی و قطعه سازی گذاشته است.
نه تنها زنجیره صنعت خودرو بلکه بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند بحران جاده مخصوص ناشی از اثری است که سیاست خارجه دولت بر اقتصاد کشور گذاشته و ترکشهای آن بر تن صنایع داخلی به خصوص خودروسازی نشسته است.
با این شرایط، حالا همه خودروسازان و قطعه سازان منتظر صبح روز 25 خرداد هستند و اینکه رییسجمهور بعدی چه نسخهای از سیاست و اقتصاد را برای آنها خواهد پیچید. آن طور که فعالان زنجیره صنعت خودرو میگویند، پشت سر این زنجیره، ظرفیتی حدودا هشت میلیون نفری برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری خوابیده و این «ظرفیت هشت میلیونی» مال کسی است که برنامه بهتر و جامع تری برای بخش صنعت و به خصوص خودروسازی، ارائه بدهد. اینکه کدام یک از هشت کاندیدای موردنظر، برنامه مدونتری برای اقتصاد داشته باشد، کدامیک تولیدمحورتر باشد، کدامیک بتواند روابط سیاسی ایران را با غرب بهبود ببخشد و...، همه و همه بر مسیر رای چند میلیونی خانواده صنعت خودرو در انتخابات یازدهم تاثیری مهم و تعیین کننده خواهد داشت.
رییسجمهور مطلوب صنعت خودرو کیست؟
اما دل خودروسازان و قطعه سازان با کدام کاندیداها است؟ جاده مخصوصیها کدام کاندیدا را برای میهمانی چهار ساله در پاستور مناسب تر میدانند؟ رای زنجیره صنعت خودرو به کدام کاندیداهاست؟
برای پاسخ به این پرسشها به سراغ فعالان و کارشناسان صنعت خودرو رفتیم و از آنها پرسیدیم دلشان با کدام کاندیدا است؟ موضوعی که همه آنها بر آن تاکید میکنند، تولیدمحور بودن رییسجمهور بعدی است، چه آنکه صراحتا میگویند: به کسی رای میدهند که نگاهش به «تولید داخل» ویژهتر بوده و در حل مشکلات و معضلات اقتصادی نیز عملگراتر باشد. فعالان صنعت خودرو همچنین بر سیاست خارجه رییسجمهور بعدی نیز تاکید داشته و معتقدند چون حل مشکل اقتصاد کشور راهکار سیاسی دارد، رییسجمهور آینده باید توانایی بهبود بخشیدن به روابط سیاسی ایران و غرب را داشته باشد. حال بی آنکه نامی از آنها بیاوریم، نگاهی میاندازیم به کاندیداهای موردنظرشان؛
یکی از خودروسازان: «اگر سه میلیون شاغلی که مستقیم و غیرمستقیم در زنجیره صنعت خودرو فعالیت دارند با خانوادههایشان به حساب بیاوریم، حدودا هشت میلیون رای در این زنجیره خوابیده است. رای این زنجیره به کاندیدایی است که بتواند تحریمهای داخلی و خارجی صنعت خودرو را بشکند؛ کسی که استراتژی اقتصادیاش «تولیدمحور» باشد و تولید را مبنا قرار دهد نه بازرگانی و واردات را؛ او البته باید بتواند روابط ایران را با کشورهای اروپایی بهبود ببخشد تا از این راه، تحریمها کمتر شده و اقتصاد تکانی بخورد. به نظر من، آقای «علی اکبر ولایتی» بیش از سایر کاندیداها به مشخصههای مدنظر فعالان صنعت خودرو نزدیک است و پس از او نیز آقای «حسن روحانی»؛ البته آقای «محمدباقر قالیباف» هم گزینههاي مناسبی از نظر ماست، اما وی بیشتر در سیاستهای داخلی جواب میدهد تا سیاست خارجه.
یکی از مسولان صنعت خودرو: «بنده آقای «روحانی» را گزینه مناسبی میدانم، چون نسبت به سایر کاندیداها معتدل تر است و فراجناحیتر عمل میکند. او از نیروهای کارآمد در دولت خود استفاده خواهد کرد و این موضوع میتواند به کمک صنایع کشور بیاید، کما اینکه در این هشت سال شاهد کنار گذاشتن کارآمدها بودیم و نتیجه اش این شد که میبینید. در بین دیگر کاندیداها آقای «محمدرضا عارف» را هم معتدل میبینم و اولویت دومم است، اما آقای قالیباف را به خاطر اظهارنظرش در مورد خودروهای داخلی که آنها را فرغون خوانده بود، تایید نمیکنم. از دیگران نیز برنامه خاصی برای صنعت و تولید ندیده ام.
یکی از مسسولان صنعت قطعه: «در بین کاندیداها، سیاست آقای «سعید جلیلی» را شبیه سیاستهای آقای احمدینژاد (رییسجمهور فعلی) میبینم، بنابراین گزینه من ایشان نیست. آقای «محسن رضایی» را بد نمی دانم اما بعید است او بتواند در مرحله عمل، هوای صنایع را داشته باشد، هرچند که اقتصادی تر از دیگران صحبت میکند. در مورد آقای «غلامعلی حداد عادل» هم باید بگویم با وجود رفاقت دیرینه ای که با او دارم، بعید است روحیه اش اجازه دهد چندان درگیر مسائل بخش صنعت شود. آقای «محمد غرضی» هم خوب در مورد تولید داخل اظهارنظر میکند، اما در اینکه پای عمل هم بتواند به همین خوبی باشد، تردید دارم. از نظر من، آقای ولایتی بهترین گزینه است، چون آدم معقول تری به شمار میرود و تسلط زیادی در سیاست خارجه دارد. این تسلط بالا میتواند رابطه ما را با سایر کشورها بهبود ببخشد و از مشکلات اقتصادی مان بکاهد.
یکی از مدیران پیشین صنعت خودرو: «به نظر من آقای قالیباف گزینه مناسبی برای جامعه صنعت به شمار میرود چون مثل بولدوزر کار میکند و مدیری اجرایی است. البته آقای روحانی را هم مناسب میدانم، به دلیل آنکه سیاست خارجه ای قوی دارد و میتواند از این راه مشکلات سیاسی و در نتیجه معضلات اقتصادی را نیز بهبود ببخشد. ما خودروسازان میخواهیم کسی رییسجمهور شود که در مسائل سیاسی و اقتصادی از خرد جمعی استفاده کند و عملش عادلانه باشد.
یکی از مسوولان قطعهسازی: «کسی را به عنوان رییسجمهور میخواهیم که صنعت خودرو را پشتیبانی کند و برای نجات آن برنامه داشته باشد. در این بین، آقای رضایی برنامههای اقتصادی ارائه کرده، اما برای صنعت برنامهای نداده است. آقای غرضی هم 30 سال از صنعت دور بوده و آقای قالیباف هم که ما را فرغون ساز میداند. با این اوصاف، من معتقدم آقایان روحانی و ولایتی بهترین گزینهها هستند، چون صریح تر در مورد «تولید ملی» اظهارنظر میکنند.
یکی از مدیران پیشین صنعت خودرو: «طبعا هرکس برنامه مدون تری ارائه بدهد و تیمی حرفه ای تر بچیند، بیشتر به درد اقتصاد و صنعت کشور میخورد. هر کدام از این کاندیداها خصوصیات مثبت و منفی خاص خود را دارند؛ مثلا آقای «ولایتی» معتدل است و احتمالا از همه گرایشهای سیاسی در دولتش استفاده خواهد کرد و این سبب میشود تنش کمتری به وجود بیاید. یا مثلا آقای «قالیباف» در کارهای اجرایی بسیار توانمند است، اما ما بحث سیاست خارجه و استراتژی را هم داریم که به نظرم آقای «روحانی» در این مورد میتواند کارها را بهتر پیش ببرد. آقای عارف هم همین طور؛ در مورد آقای رضایی هم باید بگویم برنامههای اقتصادی شان خوب است. آقای حداد هم قطعا در مباحث پژوهشی بسیار قوی هستند اما رییسجمهور بعدی باید استراتژی قوی و قدرت اجرایی بالایی داشته باشد. نکته مهم دیگر این است که رییسجمهور بعدی باید کمترین تنش را از خود بروز بدهد و در بین کاندیداها آقای ولایتی از این مشخصه برخوردار است.
یکی از کارشناسان اقتصادی کشور: «من آقایان عارف و روحانی را بهترین گزینهها برای ریاست جمهوری میدانم، چون توانایی بهبود سیاست خارجه کشور را دارند و این یعنی بهتر شدن وضع اقتصاد. وضع اقتصاد که خوب شود، صنایع از جمله صنعت خودرو نیز از آن منتفع خواهند شد و تولید داخل از شرایط بحرانی امروز بیرون خواهد آمد.
یکی از مدیران مالی صنعت خودرو: «هیچ کدام از این هشت کاندیدا کار اجرایی به خصوص در اقتصاد و صنعت نداشته اند بنابراین بعید است بتوانند برای حل مشکلات کلان بخش صنعت کاری از پیش ببرند. البته در بین آنها، آقای «رضایی» نشان داده که برنامههای اقتصادی برای دولت خود دارد، هرچند باید دید در عمل چه خواهد کرد. ما رییسجمهوری نمی خواهیم که در این شرایط حساس سیاسی و اقتصادی از عرفان و فلسفه صحبت کند، بلکه باید کسی باشد که سیستم پولی کشور را ساماندهی کند. برای ما صنعتیها، اصلح کسی است که مسیر نقدینگی را مشخص کند، موانع پرداخت تسهیلات بانکی را بردارد، با نظام هماهنگ باشد و گرههای تولید را باز کند. نمیخواهم از کاندیدای خاصی نام ببرم، اما به نظر من کلید حل مشکلات صنعت در سیاستهای پولی کشور است.