چند سال پیش وقتی برخلاف «قاعده» مرسوم و «سنت» جاری، چشمهایش را «نبست» و بر خلاف «مصلحت»، از سه هزار هکتار زمینی که بنام «صنعت» برای فولاد در اردکان در نظر گرفته بودند، خلع ید کرد! و دست وابستگان به قدرت و ثروت را از زمین های متعلق به دولت و مردم کوتاه نمود، نمی دانست که با اینکار «خلاف قاعده»! حکم اخراجش از سازمان جهاد کشاورزی استان یزد را امضاء کرده است، و آنگاه که بعد از انتخابات مجلس، بجای استاندار یزد شدن، ریاست سازمان جهاد کشاورزی استان از او گرفته شد، فهمید که برای مبارزه با فساد و رانت، بجز شجاعت، به چیزهای دیگری هم نیاز است.
و اینک کسی که دردهای مردم و نیازهای شهر را می شناسد و در سنگر مدیریت دانشگاه پیام نور و جهاد کشاورزی استان یزد، از خود عملکرد بسیار خوبی به جا گذاشته، آمده است تا خود را در معرض انتخاب مردم یزد بگذارد، و اما آیا مردم یزد، برای تغییر وضع موجود شهر و پیشرفت و توسعه عقلانی شهر یزد، به «دکتر حسین ابرقویی» و انسانهایی چون او، که وابسته به باندهای ثروت و قدرت نبستند رای خواهند داد!؟ و یا اینکه همچون گذشته ...
تبصره اول: یک کارخانه کوچک فولاد در اردکان کوچک، به چند متر و چند هکتار زمین نیاز دارد!؟
تبصره دوم: چه کسانی و چگونه و بر اساس کدام منطق و قانون، برای فولاد اردکان سه هزار هکتار زمین گرفته بودند!؟
تبصره سوم: چرا ابرقویی از سازمان جهاد کشاورزی استان یزد کنار گذارده شد؟!
تبصره چهارم: