یزدفردا
پایگاه خبری و تحلیلیهمهي مديران و مسئولان در معرض اشتباه هستند و هر فرد مي‌تواند با رعايت احترام و حفظ شخصيت و كرامت ديگران از نحوه عملكرد دولتمردان، نمايندگان مجلس و از جمله اعضاي شوراي نگهبان انتقاد نمايد. همان گونه كه در راي‌گيري شركت مي‌كند و به يكي از كانديداهاي معرفي و تاييد شده راي مي‌دهد.
بديهي است طبق قانون، مصوبات و تصميماتي كه از سوي قانونگذار اتخاذ مي‌گردد قابل اجرا مي‌باشد و بايد بدان عمل كرد. به عنوان نمونه هر گاه حداقل نيمي از تعداد نمايندگان حاضر در مجلس شوراي اسلامي باضافه يك نفر، قانوني را تصويب نمودند آحاد شهروندان از جمله نمايندگان مخالف نيز ملزم به رعايت و اجراي آن مي‌باشند.
در سال‌هاي 1360 و 1364 شرايطي براي داوطلبان رياست جمهوري تعيين گرديد از جمله اين كه حداقل سن آنان 30 سال باشد اما اعضاي شوراي نگهبان با تصويب لايحه‌هاي مورد بحث مخالفت و اعلام نمودند آنچه در اصل 115 آمده بايد ملاك قرار گيرد يعني: رييس جمهور از ميان رجال مذهبي و سياسي ايراني‌الاصل، تابع ايران، مدير و مدبر داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور باشد.
نگارنده در نظر دارد در اين مقاله از نحوه پاسخگويي و به كاربردن ضرب‌المثل و جملاتي كه آيت‌ا... محمد يزدي درباره رد صلاحيت زنان بيان نمود انتقاد كند و نظر خوانندگان آيينه را به مطالب ذيل جلب نمايد:
عموم مردم و فعالان سياسي در جريان رد صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري دوره يازدهم هستند. تعدادي از علما، نمايندگان مجلس، روحانيان، دانشگاهيان، روزنامه نگاران، گروههاي سياسي و غيره با نوشتن نامه و مقاله و سخنراني از رد صلاحيت آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني اعلام نظر يا انتقاد نموده‌اند. بعضي هم كه به جاي دادگاه صالح حكم مفسد في‌‌ا‌‌لارض و دست نشانده بودن ديگران را صادر مي‌كنند، از اينكه شوراي نگهبان از جهنمي شدن هاشمي جلوگيري كرده اظهار رضايت نموده و يا بعضي گفته‌اند: ملت از اين اقدام شاد و خوشحال شده و ابراز شادماني مي‌نمايد.
اينك سخنان محمد يزدي پيرامون رد صلاحيت خانم هايي كه به عنوان كانديداي رياست جمهوري ثبت نام نموده‌اند.
«رييس جامعه مدرسين حوزه با اشاره به ثبت نام بانوان، گفت: در بين افرادي كه ثبت نام كرده‌اند، ده، دوازده خانم‌حضور دارند؛ يكي از آنها گفته كه "اگر من رييس جمهور شوم، نيمي از كابينه‌ام خانم‌ها و نيم ديگر آقايان خواهند بود؛مثل معروفي هست كه كسي مي‌خواست وارد روستايي شود، اصلا راهش نمي‌دادند وارد روستا شود، اما مي‌گفت "خانه كدخدا كجاست؟!؛ قانون اجازه رييس جمهور شدن را به خانم‌ها نمي‌دهد، حالا چطور اين فرد تركيب كابينه را هم مشخص كرده است! ».1
در اسلام شناخت شخصيت و تعيين ارزش و عظمت انسان‌ها به زن و مرد بودن نيست خداوند مي‌فرمايد: «اي مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و تيره‌ها و قبيله‌ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد ولي گرامي‌ترين شما نزد خداوند با تقوا ترين شماست»2
عالمان،فقها و دانشمندان هم اگر در مسير ايمان و تقوا و ارزش‌هاي اخلاقي قرار نگيرند اسلام براي آنها اهميتي قائل نيست. بلال سياه پوست سخنگو و اذان گوي پيامبرگرامي اسلام (ص) مي‌شود و برده آزاد شده با دختري از قبيله قريش ازدواج مي‌كند.
«خداوند «زن» را با كرامت خلق كرده است... زن بايد در مقدرات اساسي مملكت دخالت كند... زن آدمساز است؛ زن مربي انسان است... زن نقش بزرگي در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج مي‌رود. دامن زن محل تربيت بزرگ زنان و بزرگ مردان است... زنان در عصر ما ثابت كردند كه در مجاهده همدوش مردان بلكه مقدّم بر آنانند. زنان ايران، هم مجاهدات انساني عظيم كرده‌اند و هم مجاهدات مالي. اين طبقه محترم زنها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در ساير شهرها هستند، همين خانم‌هاي محجبه، همين‌ها كه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هم پيشقدم. ايثار كردند جواهرات و طلاهايي كه دارند، براي مستضعفين، عمده در اين امور آن قصد پاك است... خواهرهاي ما كه در عصر نهضت شركت داشتند ارزش اعمال آنها بيشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پردههاي عفاف بيرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پيروزي را تحصيل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند براي مستمندان دادند. اين ارزش دارد... زن و مرد ايران نمونهاند در علم و در عمل.»3
در جلسه شصت و چهارم و شصت و پنجم مجلس بررسي نهايي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مورخ بيستم آبان ماه 1358 هنگام بررسي صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري عده‌اي در موافقت و يا مخالفت با اينكه رييس‌جمهور هم مي‌تواند از زنان باشد سخن گفته و در نهايت اصل 115 به صورت كنوني به تصويب اكثريت اعضا رسيد.
«كلمه رجال جمع رجل و به معناي مردان است ولي اين كلمه اصطلاحاً علاوه بر معناي اصلي خود يعني مردان در برابر زنان مخصوصاً وقتي همراه با يك وصف مثبت، به كار مي‌رود فارغ از جنسيت به مفهوم شخصيت نيز استفاده مي‌شود وقتي گفته مي‌شود رجال سياسي، رجال مذهبي، رجال شعر و ادب منظور شخصيت‌هاي سياست كه در عالم سياست دين و ادبيات نمود و ظهوري دارند و هر چند ممكن است بيشتر مصاديق را مردان تشكيل دهند، ولي عنايت به جنسيت نيست و مي‌تواند شامل زناني نيز كه به اين اوصاف شناخته شده‌اند باشد.
در قرآن كريم مي‌توان گفت: كلمه رجال در هر دو معناي: مردان در مقابل زنان و شخصيت‌ها فارغ از جنسيت بكار رفته است. در آيه 37سوره نور و يا آيه 23 سوره احزاب كه در مقام توصيف ويژگي‌هاي اشخاص مومن كه داد و ستد و خريد و فروش، آنها را از ذكر خدا غافل نمي‌كند و يا در پيماني كه با خدا بسته‌اند راستگويند بيان شده، مي‌تواند عنايت به جنسيت خاص نداشته باشد و شامل كساني كه داراي وصف ايمان و صداقت هستند اعم از زن و مرد بشود. هنگام طرح اين اصل در مجلس بررس نهائي قانون اساسي در خصوص قراردادن شرط مرد براي داوطلب رياست جمهوري برخي ظاهراً رياست جمهوري را مشمول عنوان ولايت ممنوعه نمي‌دانستند و زن را نيز صالح براي احراز مقام رياست جمهوري مي‌دانستند و جمعي هم به هر دليل لزومي براي آوردن قيد مرد در زمره شرايط رياست جمهوري نمي‌ديدند و به هر حال ابتدا كه اين اصل به راي‌گيري گذاشته شد و صريحاً «مرد» بودن نيز جزء شرايط بود، راي كافي نياورد و تصويب نشد. سپس اصل 115 با تنظيم جديدي به همين صورت فعلي يعني با عنوان: «رييس جمهور از ميان رجال مذهبي و سياسي» به راي گذاشته شد و با راي اكثريت تصويب شد»4.
با عنايت به مطالب فوق هر يك از مسئولاني كه به مسائل اسلامي و حقوقي آگاهي دارند بايد نه از موضع قدرت و با عصبانيت، بلكه با آرامش و سعه صدر، با صرف چند دقيقه وقت و بيان مطالبي توضيحات لازم را ارائه نموده و بگويند اعضاي شوراي نگهبان را عقيده بر اين است كه مصداق رجال در اصل 115 مردان هستند و بهانه به دست مخالفان و يا معاندان و دشمنان نظام ندهند تا مكرر جملاتي را از قول بعضي از مديران نظام بازگو ننموده و دست‌آويز خود قرار نداده و سخن پراكني ننمايند. و از همه مهمتر مورد انتقاد جامعه زنان در كشور قرار نگيرند.
مديرمسئول
پي نوشت‌ها:
1- خبرگزاري مهر، 26/2/92
2- ترجمه آيه 13 سوره حجرات
3- «صحيفه امام خميني (ره)»، صفحه 300(جلد 6 ) و صفحه340 و 342 (جلد 7)
4- «مختصرحقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران»، دكتر حسين مهرپور، صفحه 288 و 289