مشرق؛ در گزارش پیشین به مبانی برند سازی و برند سازی رسانه های بیگانه از هاشمی رفسنجانی پرداخته شد. در این میان سعید جلیلی که در رسانه های داخلی به عنوان نماینده گفتمان مقاومت مطرح شده بود در رسانه های بیگانه با عبارت Close to Khamenei معرفی شد.
در واقع رسانه های خارجی سعی کردند جلیلی را تحت نام مقام معظم رهبری معرفی کنند.
از مهمترین ویژگی های برند رهبر انقلاب سازش ناپذیری، عدم تسلیم و مقاومت تا بالاترین حد آن است و اگرچه جلیلی به خوبی توانسته این ویژگی ها را در مذاکرات هسته ای به نمایش بگذارد اما برندسازی از جلیلی در رسانه های بیگانه در کنار ایجاد هراس از جلیلی در ذهن مخاطبان خارجی و قشر خاکستری مخاطبان داخلی جنبه های دیگری نیز دارد.
رسانه های بیگانه قصد دارند از فضای بوجود آمده که ناشی از حضور چهره های اصولگرا و به خصوص نماینده ای ضدسازش است به عنوان فرصتی برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی و رهبری آن استفاده کنند.
معادله پیچیده ای وجود ندارد، اگر جلیلی تحت برند رهبر انقلاب معرفی شود و از طرف دیگر رسانه های فارسی زبان داخلی و خارجی به تخریب وی پرداخته و تلویحاً از چهره های دیگر اصولگرا حمایت کنند (با علم به اینکه نامزدهای باقی مانده اصلاح طلبان با وجود اجماع و نیز حمایت هاشمی و خاتمی، به لحاظ فردی پایگاه اجتماعی قابل توجهی نداشته و وزنه سنگینی در میدان انتخابات نیستند.) احتمال شکست او در انتخابات قوت می یابد و شکست جلیلی به زعم این رسانه ها برابر است با شکست برند رهبر انقلاب اسلامی.
به طور کلی رسانه های غربی و پیروان داخلی آن ها از یکسو سعی می کنند جلیلی را به عنوان نماینده برند رهبر انقلاب مطرح کنند و از سوی دیگر به تخریب وی و حمایت از سایر کاندیداهای بعضاً اصولگرا در قالب شگردهای رسانه ای زمینه شکست جلیلی را فراهم کنند تا به گمان خود ضربه ای گفتمانی به وجهه نظام اسلامی وارد نمایند.
از دیرباز انسان برای تهیه کالای مورد نظر خود به اعتبار نام و علامت تولیدکننده و یا محل تولید تکیه می کرد، با مطرح شدن برند و نیز گسترش دامنه مصرف گرایی توجه به مارک ها، برند ها و لوگوها قوت گرفت.
برای بیشتر افراد کیفیت حقیقی کالا مطرح نیست و مارک و برند نماینده کیفیت است. برای مثال کم نیستند افرادی که حاضرند پارچه یا لباس ایرانی را با مارک یک کشور خارجی خریداری کنند اما با مارک ایرانی خیر. مشتریان به تصویر ذهنی خود از برندهای مختلف بیشتر از واقعیت اعتماد دارند، تصویری که رسانه های مختلف مبتنی بر سازوکارهای اغواءمحور آن را ساخته اند.
کمتر تبلیغاتی است که مشتری را برای خرید ارشاد کند، بیشتر استراتژی های تبلیغات و بازاریابی بر پایه اغوای مشتریان و تصرف مغز و قلب آن ها از راه ایجاد احساس خوشایند بنا شده است.
با بررسی انواع مختلف آگهی های تبلیغاتی به راحتی می توان فرایند اغوای مخاطب را در آن ها مشاهده کرد که طبیعتاً این نحوه ی جذب در اسلام باطل است. متأسفانه بیشتر انسان ها آنچنان به نام ها و برندها اعتبار می بخشند که گاه حاضر می شوند به راحتی فریب شیادان و سوءاستفاده کنندگان را خورده و کالای بی کیفیت را به صرف داشتن یک علامت تجاری خریداری کنند.
رسانه های همان طور که می توانند از یک برند تصویری مطلوب در ذهن مخاطب ایجاد کنند، به همان ترتیب می توانند تصاویر مخدوش و غیرواقعی نیز بسازند.
در این میان مخاطب همان طور که نسبت به یک برند احساس خوشایندی پیدا می کند نسبت به دیگری احساسی نامطبوع پیدا خواهد کرد. به علاوه یکی از اصول بنیادین در برندسازی و مدیریت برند حفظ جایگاه برند در بازار و در ذهن مشتری می باشد چرا که مخدوش شدن تصویر ذهنی مخاطب باعث آسیب دیدن چهره برند و در نتیجه تنزل جایگاه آن خواهد شد.
همان طور که اشاره شد جلیلی از نیروهای انقلابی است اما شکست او پس از مطرح شدن وی به عنوان نماینده برند رهبر انقلاب تنها یک شکست سیاسی نخواهد بود، بلکه بر زندگی بسیاری از مردم جامعه تأثیرگذار خواهد بود. اکثریت جامعه ایرانی تصویری مطلوب(با درجات مختلف) از رهبر انقلاب و جایگاه ولایت دارند، در طول سال های گذشته همواره دشمن سعی کرده این تصویر که به شکل روزافزون در حال ارتقاء جایگاه در قلب و مغز مخاطب است را مخدوش نماید.
حال اگر جلیلی به عنوان نماینده برند رهبرانقلاب مطرح شده، در این جایگاه تثبیت شود و آن گاه در میدان انتخابات شکسته بخورد، تصویر ساخته شده از برند بالادستی او نیز در ذهن مخاطبان اعم از مؤمنان و یا قشر خاکستری ضربه خواهد دید. چرا که افراد تصور می کنند ابهت و شکوهی که از ولایت در ذهن خود ساخته بودند، بدون پشتوانه بوده و امامی که نماینده و سمبل او در انتخابات شکست بخورد، در واقع از اساس نیروهای وفادار کمی داشته پس مشروعیت و حقانیت او با چالش مواجه است. و این همان هدفی است که رسانه های بیگانه از مطرح کردن جلیلی تحت برند رهبرانقلاب به دنبال آن هستند.
برای جلوگیری از این آسیب لازم است برای مردم جامعه یادآوری شود که در حکومت اسلامی که برپایه مردم سالاری دینی بنا شده لزومی ندارد رهبری فردی را به عنوان نماینده خود وارد انتخابات کند. از طرف دیگر حامیان جلیلی نیز نباید در این دام بیفتند و او را نامزد نظام و رهبری معرفی کنند.
از طرف دیگر رهبرانقلاب بارها تأکید کرده اند که در انتخابات تنها یک رأی دارند که آن را نیز به کسی نمی گویند و هرکس از قول ایشان درباره حمایت از فردی نقل کند گزافه گفته است:
*رویهی ثابت رهبرانقلاب نیز در این ملاقاتها آن است كه پس از شنیدن سخنان نامزدها به بیان نكاتی دربارهی مسائل كلان كشور در افق آینده میپردازند و با تأكید بر اینكه نفیاً یا اثباتاً نظری دربارهی كاندیداتوری افراد ندارند جملهای را با مضمون زیر خطاب به همهی این افراد میفرمایند: «نه میگویم بیایید، نه میگویم نیایید و تكلیفی نمیكنم.
*رهبر انقلاب اسلامی بارها درباره سخنانی كه به ایشان منتسب میشود فرمودهاند كه: «مبادا كسى تصور كند كه رهبرى يك نظرى دارد كه برخلاف آنچه كه به عنوان نظر رسمى مطرح ميشود، در خفا به بعضى از خواص و خلّصين، آن نظر را منتقل ميكند كه اجراء كنند؛ مطلقاً چنين چيزى نيست. اگر كسى چنين تصور كند، تصور خطائى است؛ اگر نسبت بدهد، گناه كبيرهاى انجام داده. نظرات و مواضع رهبرى همينى است كه صريحاً اعلام مي شود؛ همينى است كه من صريحاً اعلام ميكنم.(۱۳۸۹/۰۵/۳۱)»
*درباره موضع رهبرى در مورد انتخابات، گمانه زنى و شايعه و اينها هميشه بوده و خواهد بود. بنده يك رأى دارم، آن را در صندوق مىاندازم. به يك نفرى رأى خواهم داد، به هيچكس ديگر هم نخواهم گفت كه به كى رأى بدهيد، به كى رأى ندهيد؛ اين تشخيص خود مردم است. بنده گاهى از دولت حمايت میكنم، دفاع میكنم؛ بعضى سعى میكنند براى اين كار معناى نادرستى جعل و ابداع كنند. نه، من از دولتها هميشه دفاع میكنم؛ منتها اگر دولتى بيشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس كردم حملات غير منصفانه اى میشود، بيشتر دفاع میكنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من میگويم بايد منصف باشيم. رفتارها را نگاه كنيم؛ اين ربطى به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بى انصافى است. حمايت كردن از خدمتگزاران در كشور، وظيفهاى است كه هم من دارم، هم همه دارند؛ اين مربوط به اعلام موضع انتخاباتى نيست. (بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1/1/1388)
بنابراین با یادآوری و تبیین مواضع رهبرانقلاب در قبال نامزدها و انتخابات های گذشته می توان تصویر ارائه شده از جلیلی و هر نیروی انقلابی دیگری را از تصویر ولایت و امام امت جدا کرد. نه تنها در این حوزه بلکه در سایر موارد نیز باید به تفکیک قوای سه گانه، افراد و گروه ها با جایگاه ولایت برای عموم جامعه پرداخت تا هر از چندگاهی دشمن و رسانه های آن سعی نکنند از طریق تخریب چهره افراد و یا بازتاب عملکرد نادرست، بی کفایتی، سوء مدیریت و اشتباهات آن ها زمینه تخریب جایگاه ولایت فقیه و امام امت نزد مردم را فراهم نمایند.