امیرحسین راد منش:چه خوش سرود ( چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید ) سرعت پرشتاب توجه به ظاهر و عوام پسندی و روزمرگی ما را از دور اندیشی باز می دارد . برنامه ریزی خرد ، ما را از استراتژی کلان باز می دارد.
می آییم!!! باید بیاییم!!! ولی نمی دانیم چرا؟؟ باید بیاییم و می آییم که چه بکنیم؟؟ بدون آنکه بدانیم مخاطبان ما چه کسانی هستند؟؟ این آفتی است که چون موریانه بناهای تصمیم ساز را می خورد قضاوت ما از عملکرد نماینده در ارتقا روستا به شهر و شهر به شهرستان ساخت چند بنا و کلنگ زدن چند پروژه و تخصیص دادن بودجه خلاصه می شود در حالیکه نماینده مجلس باید کلان نگر و یک استراتژیست باشد .
جنجال و هیاهو عشق میکروفن و حضور در صفحه اول روزنامه او را کارآمد در نظر ما جلوه می دهد (لابی گری) ( پارتی بازی) که یقیناً (حق) را مخدوش می کند و به قیمت ویرانی و کسر بودجه جایی دیگر را آباد کردن از آفات عدم کلان نگری است که در نهایت خود آن شهر هم لطمه می خورد.
امروز نگاه ما به شورای شهر که یکی از ملموس ترین جلوهای حضور مردم در تصمیم سازی و تعیین سرنوشت خود به دست خود است از این آفت مبرا نیست محله نگری، قشر نگری و سخن گفتن برای کسب رای ما را از این هدف دور می سازد و شورای شهر را تا سر حد کوچک شورای شهرداری تنزیل مقام می دهد. اگر شاهد دوباره کاری ها و ایجاد طرح های کم بازده و محدود هستیم، اگر تغییر کاربری هایی یا تخفیف ها یا انحصار اجرایی پروژه ها را شاهدیم ناشی از همین کوته اندیشی است و بیان عملی (( نان قرضی )) در دوران انتخابات است.
باعث تاسف است روز بروز این نماد مردم محوری و حضور اندیشه ی مردمی و تبلور حاکمیت مردم بر مردم در صحن شورا به تعیین شهردار و نظارت جزیره ای و سلیقه ای بر شهردار و بودجه آن محصور مانده و هر چه به این طرف می آییم کلان نگری کمتر و کار شورا به روزمرگی و تعیین بودجه محدود تر می شود و از آن بدتر که تراز و عقربه ترازوی سنجش انحصار گرایانه و گروه محور می شود که همین آفت شهرداری را از اوج تعریف و عرش به فرش می اندازد. رقابت در شهرداری به نزدیک شدن و اجرای منویات فردی و گروهی بس خطرناک تر می شود. رسوخ عوام فریبی کسب رای و کارهایی با رنگ و لعاب تظاهر را هر چه بیشتر که به انتخابات نزدیک می شویم بیشتر مشاهده می کنیم به طور مثال تعویض آسفالت بخصوص آسفالتهایی که سالی از آنها نگذشته ، تعویق پروژه تا زمان رای گیری و ندیدن یا غمض عین کارهای اساسی تر یا خیابانهایی که چند سالی است که باید آسفالت آنها عوض شود می توان نام برد. شدت گرفتن این امر در ماههای اخیر شاهد ما بر این مدعا است.( در این ایام که به انتخابات شوراها نزدیک می شویم)
چه خوب است روابط عمومی شورا در بیلانی کارهای اساسی وزیربنایی که ردپای استراتژی و کلان نگری و بخصوص صیغه ی
فرهنگی و زیر بنایی دارد را اعلام کند تا شبهات رفع شود.