زمان : 09 Khordad 1392 - 00:34
شناسه : 70584
بازدید : 14156
 دایی:برگشتم تا با پرسپولیس قهرمان شوم دایی:برگشتم تا با پرسپولیس قهرمان شوم

علی دایی می‌گوید به پرسپولیس برگشته تا این تیم را قهرمان کند.

 سرمربی جدید پرسپولیس در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود در مورد این موضوع که به شکل بدی از پرسپولیس رفت و حالا با شکوه به این تیم برگشته، گفت: «اصلا این طوری نیست. خواست خدا بود که دو سال دور باشم از پرسپولیس. من این را می‌گذارم به حساب باری‌تعالی. من قراردادم تمام شده بود. من بایرن را برای شما مثال می‌زنم. این تیم قبل از اینکه قهرمان شود مربی‌اش را برکنار کرد. ما باید تفکرمان را حرفه‌ای کنیم. تا زمانی که آماتور باشیم به جایی نمی‌رسیم.»

او در پاسخ به این سوال که آقا قول قهرمانی می‌دهد؟ گفت: «هیچ مربی قول قهرمانی نمی‌دهد. اما من برای اینکه قهرمان بشوم برگشتم. با حمایت‌هایی که مدیرعامل انجام می‌دهد و حمایت هواداران، می‌توانیم کار بزرگی انجام دهیم. تمام سعی ما همین است؛ استارت برای قهرمانی.»

دایی در مورد اینکه آیا علی کریمی خداحافظی کرده؟ گفت: «من برای فینال جام حذفی رفته بودم. خود شما رسانه‌ها نوشتید خداحافظی کرده. من امروز آمدم. تا جایی هم که یادم است می‌دانم کریمی خداحافظی کرده. او بزرگ‌تر فوتبال ماست. من همیشه گفتم باید به بزرگان ارج بدهیم. نباید ارزش بزرگان پایین بیاید. این نظر را درمورد مهدوی‌کیا هم دارم. باید بزرگان را با بزرگی حفظ کنیم. علی دایی به تنهایی نمی‌تواند کاری کند. بلکه باید حمایت مدیران و تماشاگران و تمام بازیکنان باشد. به خصوص پیشکسوتان اگر حرف‌های خوبی داشته باشند. من معتقدم که یک کار گروهی باید انجام شود. در فوتبال کسی نمی‌تواند تنهایی کار کند. اصلا تنهایی جواب نمی‌دهد. نقطه مثبت هم پرسپولیس هوادارانش است.»


به گزارش خبرآنلاین؛ دایی در مورد قرارداد سه ساله‌ای که بسته هم گفت: «این برای اولین بار است که پرسپولیس با سرمربی‌اش قرارداد سه ساله می‌بندند. هدف ما این است که گام‌های خوبی برداریم. مطمئن باشید با این کادر فنی، قدم‌های محکم را از همین امسال برمی‌داریم و نیازی به سه سال زمان نیست.»

در این جلسه قرارداد 3 ساله دایی و پرسپولیس هم رسما امضا شد.

 

یزدفردا :بازارگرم سیاسی را با خبری از سال 90 درمورد علی دایی داغ نگهداریم

 

یقه باز علی دایی و قهر رئیس جمهور

 
 به راستی چه اتفاقی در این کشور رخ می دهد که یک نفر به خود اجازه می دهد در اوج اقبال مردم، آداب اجتماعی این کشور مثل طرز لباس پوشیدن را زیر پا بگذارد، راحت در مقابل چشم رسانه ها و افکار عمومی فریاد بزند و یا چرا یک نفر که وابسته به رأی مردم است به راحتی می تواند سمت دولتی اش را چند روز رها کند و انگار آب از آب تکان نخورده باز هم سر جایش باز گردد...؟!

احد نیلوفری در الف نوشت کجای کار ما اشکال دارد که وقتی مردم به کسی اقبال می کنند و به قول عوام، او را بالا می برند، آن آدم بعد از مدتی به راحتی حتی همان مردمی هم که سبب اوج گیری اش شدند را پشت سر می گذارد و هرجور دلش خواست رفتار می کند؟اصلاً بحث امثال علی دایی یا سایرین نیست. ما به نوعی با دولت و برخی مسئولین هم همین مشکل را داریم. در مجلس و در مورد برخی نمایندگان هم به نوعی همین بلیه دامنگیر ماست و برخی از مدیران هم شامل این عیب بزرگ می شوند.

آیا آداب کمرنگ شده اند یا آنچه که رخ می دهد و کسی خبر ندارد این است که ماحصل تمام این رفتارهای زشت پس از اوج روآوری مردم؛ بی تفاوتی خود مردم است.

در واقع شاید مردم بی تفاوت می شوند و آنوقت این قهر بزرگ، سبب تغییر مرام و روش آدم هایی می شود که زمانی در کانون توجه مردم بوده اند.لابد مردم بی تفاوت می شوند که دیگر برای آن آدم های کانون توجه مهم نیست که طرف چه کسی را می گیرند حتی اگر آن آدم بیّن الغیّ است.

حتماً مردم علاقه خود را به فراموشی سپرده اند که مثلاً یک مربی فوتبال هر طوری که دلش خواست لباس می پوشد و هر جوری که مایل تر بود داد و فریاد می کند و عرف و فرهنگ مردم را زیر پا می گذارد و به این نیز افتخار می کند.و همین آدم و همین آدم ها یادشان رفته که مردم همواره کسانی مثل رجایی و تختی را دوست دارند که یکی منهای تمام افتخاراتش همیشه در خاطر مردم یک پهلوان بزرگ مانده است و دیگری همواره نماد خدمت و صداقت.

این نمادها هیچوقت خدشه دار نمی شوند چون نمی خواستند که خدشه دار شوند. در واقع برای رجایی مهم تر از همه آن بود که مقلد امام باشد و فرزند ملت و برای تختی نیز مهم تر از همه چیز مرام پهلوانی اش بود نه هیچ چیزی دیگری و صد البته که مردم هم این احساسات پاک را درک می کنند و در قلبشان به یادگار می گذارند.آدم ها باید بدانند که اگر جامعه ما در زمانی به فردی اقبال می کند نه به خاطر خود او بلکه به سبب اصولیست که آن آدم به این اصول پایبندی نشان می دهد. و لذا ملاک همیشگی برای قضاوت در مورد آن آدم، در هر مقام و رتبه ای این است که چه میزان این پایبندی را حفظ و یا از آن عدول کرده است...؟!مردم همانگونه که خاطرات خوب آدم هایشان را دوست دارند از خاطر بد آنها هم بیزارند.