زمان : 04 Khordad 1392 - 14:13
شناسه : 70205
بازدید : 3122
جامعه زمینه ساز ، رئیس جمهور اصلح می خواهد.(۲) جامعه زمینه ساز ، رئیس جمهور اصلح می خواهد.(۲) محمد حسین فیاض

بسم الله الرحمن الرحیم

 یکی از وجوه اهمیت شرکت در انتخابات ، به آینده نگری و سهیم بودن هر یک از ما در ساختن آینده به دست خویش  باز می گردد . صفت صالحیت و تأکید بر اصلح بودنِ منتخب ما نیز مستقیماً به آینده مرتبط است، نه به حال و نه به گذشته!

با بررسی ارزش ها و صفات محوری در قرآن و احادیث ائمه اطهار(ع) به این نتیجه می رسیم که  صفت صالحیت و صالح بودن یکی از صفات عالی و کلیدی یک انسان الهی و رشدیافته است. بشر، برای اینکه به رتبه و منزلت صالحین برسد باید ویژگی های دیگری را داشته باشد و واجد صفات و رفتارهای دیگری هم باشد که این صفات شرط لازم و نه کافی برای صالحیت به حساب می آیند.

این ارزشها و صفات در وجود عبد صالح همچون شجره طیبه در جایگاه و شأن خود و مرتبط با هم می باشند.

در این مجال اندک ، ارزشهای لازم در وجود یک کاندیدای صالح را برمی شماریم و بعد از آن ، به رفتار اصلی و کلیدی صالحین می پردازیم.

۱-ایمان : “وقالَتِ اْلأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا ” اعراب نزد رسول الله(ص) می آمدند و به ایشان عرض می کردند که ما ایمان آوردیم! خداوند می فرماید: به آنها بگو ” لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا ” شما ایمان نیاوردید بلکه بگویید ما اسلام آوردیم”. چرا ایمان نیاوردید؟ ” وَ لَمّا یَدْخُلِ اْلإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ ” ایمان باید در قلب وارد شود تا ایمان معنا شود و ثمرات آن عیان گردد. (حجرات ۱۴) . ایمان آن اعتقاد و دانسته ای است (حق یا باطل) که وارد قلب انسان بشود . این اعتقادات آن زمان که وارد قلب انسان بشود در ابتدا امیال و روحیات انسان را تحت تأثیر قرار می دهد . نور ایمان وقتی وارد قلب شد به حدی گسترش پیدا می کند که اخلاق و اعمال انسان را نیز تحت الشّعاع قرار می دهد. انسان صالح یک عبد مؤمن است. او نه تنها نسبت به اعتقادات دینی و معارف الهی و اهل بیتی شناخت و آگاهی دارد بلکه سعی کرده است این اعتقادات را وارد قلب خود کند . صادره های فکری ، کلامی و رفتاری یک شخص صالح از ایمانیات صحیح و مبین او نشأت می گیرد.

رئیس جمهور یک جامعه صالح که قرار است در جایگاه مجری قانون جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد باید به اسلام ناب محمدی(ص) -  نه اسلام تکفیری متحجر و خشن و نه اسلام لائیک و سازشکار-  به انقلاب اسلامی و تفکرات و اهداف بنیانگذار آن و نظام ولایی حاکم بر آن ایمان داشته باشد . ایمانی که نتیجه آن ، صادره هایی در راستای مبانی و اصول همین نظام و تقویت کننده جریان پیش رونده به سوی اهداف آن باشد. رهبرمعظم انقلاب در معرفی بخشی از خصوصیات کاندیدای اصلح فرمودند: “…دوم اینکه این انتخابات منتهى شود به انتخاب یک انسان شایسته‌ى وارسته‌ى باعزمِ مؤمنِ انقلابىِ با همت جهادى”.

عبارت” الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات” حدود ۵۰ بار در قرآن کریم تکرار شده است و این مؤکد این موضوع است که آن نوع عملی در درگاه خداوند مورد تایید است که اولاً از چشمه ایمان سیراب شده باشد و ثانیاً میوه این عملِ ایمانی را بشود در باغهای صالحیت برداشت کرد.

۲-تقوا: ” أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ تَقْوی‏ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ … . آیا کسی که بنیانش را بر تقوای الهی و خشنودی او بنا کرده بهتر است یا ….(۱۰۹ توبه) در این آیه جایگاه تقوا  زمینه و زیربنا است. ساختمان دینداری و زندگی ، اجرای قانون و خدمت رسانی یک رئیس جمهور باید بر شالوده مستحکم و قوی تقوا بنا شود. زیربنایی ترین نیاز یک شخص صالح ؛ تقوا است.

از نگاهی دیگر تقوا لباس است. ابزاری مناسب برای پوشش ، دفاع و جهاد. “… وَ لِباسُ التَّقْوی‏ ذلِکَ خَیْرٌ”. رئیس جمهور بی تقوا پوشش خدایی برای حضور در صحنه و عرضه اندام را ندارد . آرامش روحی و روانی و قدرت تشخیص حق از باطل و تصمیم گیری های مناسب را ندارد . او اگر متقی نباشد در میدانهای جهاد اکبر و مبارزه با شیطان بزرگ و ایادی اش بی زره و سپر است و چه سریع و آسان در جنگ نرم دشمن از پا در می آید . رئیس جمهور صالح ؛ با تقوا است و جزو متقین است .

۲-احسان : صادره های یک انسان اگر اعمال خوب و نیکی باشد اصطلاحاً احسان گفته می شود و واجدان این اعمال ، با واژه محسنین یاد می شوند. محسن یعنی کسی که مقید به حسنات است. یک شخص محسن کیست؟ بنده مؤمنی است با تقوا که اعمال نیک را نیکو انجام می دهد. یعنی علاوه بر اینکه تمام وجودش ایمان محض است و بنیاد اعمالش را بر تقوا گذاشته است تمام اعمالش، حسنات و بلکه احسنات هست یعنی بهترین حسنات. یک فرد صالح حسنات را به خوبی می شناسد و به آن مقید است . احسان و نیکوکاری او در پیچ و خم زندگی و طی زمان دچار سستی و ضعف نمی شود. او قبل از تصدی پست ریاست جمهوری ، در حین تبلیغات و انتخابات ، چه  بعد از پیروزی و چه در شکست ، و چه در عرصه ریاست و چه در پایان ریاست و مقامش ، مقید به احسان است.

۳-اصلاح: عبد محسن حسناتی را فرا می گیرد و سالها به آن ها مقید می شود، اگر بعد از مدتی به او سر بزنید می بینید که مشغول انجام دادن همان اعمال و رفتار سالهای پیش است ، هیچ رشد و تغییر جدیدی در برنامه های او ایجاد نشده است. ولی عبد صالح اینگونه نیست؛ ضمن اینکه شدیداً به حسنات مقید است ، به دنبال کسی و مسیری می گردد که در او تحول ایجاد کند ، روش ها و نیز موضوعات و مصادیقی را بیابد که در وجود او و در رشد او و در پیشرفت و ارتقاء محیط و جامعه پیرامون او اثر زیادی بگذارد . به چنین شخصی صالح گفته می شود. محسن جریان ندارد، صالح جریان دارد، چون مدام در حال ارتقاء است. عبد صالح از نگاه قرآن یعنی عبدی که به شدت طالب دگرگونی است ، طالب اصلاح است. اصلاح نشأت گرفته از ایمانیات صحیح و الهی و بر پایه تقوا.

با این تفاسیر ، رئیس جمهور صالح کیست؟ کسی که علاوه بر مؤمن و متقی و محسن بودن ، دنبال اصلاح وضعیت موجود به وضعیت مد نظر خداوند است . او وضعیت مطلوب را در قرآن و عترت جستجو می کند و در اجرا و پیشبرد برنامه ها ، خود را با ولیّ از جانب خدا هماهنگ می کند و مُجری و مَجرای خواست و برنامه های ولیّ فقیه زمان خویش است.

رئیس جمهور صالح در حین واجد بودن صفات و ارزشهای مطرح در قرآن ؛

  ۱- اهداف عالی و برنامه های نظام مقدس جمهوری اسلامی را می شناسد. ۲- به این برنامه ها و راهبردها ایمان دارد. ۳- خود و جامعه پیرامون خود را با این برنامه ها هماهنگ می کند . ۴- مدافع و مجری این برنامه ها می شود. ۵- در دفاع و اجرای این برنامه ها اهل سرعت و سبقت است و در ایمان و اصلاح در مسیر رسیدن به اهداف نظام ، جزو السابقون است.

 صالح به وضعیت موجود راضی نیست ، او به ارتقاء و رشد خود و جامعه اش می اندیشد . صالح دغدغه آینده دارد، دغدغه اصلاح آینده. او بر اساس ایمانیات و قلبیات وجودش که از ثقلین نشأت گرفته است ، طالب اصلاح آفاق و انفس به احسن الحال و بهترین وضعیت است و در این مسیر قدم بر می دارد.

البته از نگاه یک بنده صالح ، دایره اصلاح نه فقط وجوه اجتماعی و سیاسی فرد و اجتماع ، معیشت و آسایش و رفاه مردم را در بر می گیرد بلکه اعتقادات و ایمانیات ، روحیات و امیال ، اخلاق و صفات و رفتارها و به معنای کامل تر فرهنگ جامعه را نیز شامل می شود. اصلاح فرهنگی و تصحیح و رشد و ارتقاء فرهنگ بشریت از اولویتهای صالحین است.

اطاعت ؛ حداقل رفتار صالح

در سوره ی شعراء ۸ بار این عبارت و این مفهوم تأکید می شود : “فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطیعُونِ” .چرا؟ رسولان (ع) اقوام خود را به دو مقوله دعوت می کردند. ۱٫ تقوا   ۲٫اطاعت از رسول و هادی الهی. یعنی اول تقوا داشته باشید ؛ بعد براساس تقوایتان ، از رسول خدا اطاعت کنید. نتیجه تقوا باید اطاعت باشد. اگر کسی باتقوا بود ولی در مقابل ولی خودش مطیع نبود آن تقوا سرافرازش نمی کند. می شود گفت: حداقل رفتار صحیح در قبال ولیّ از جانب خدا ، اطاعت است. “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ “. ای کسانی که ایمان آورده‏اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید. الاسلام هو التسلیم . اسلام یعنی تسلیم اوامر خدا و والیانِ از جانب خدا بودن و اطاعت یعنی حرف شنوی بر اساس تقوا.

چه بسیار سراغ داریم ، در تاریخ و در زمان خودمان ، انسانهای باتقوایی که در مواجهه با ولایت، اهل اطاعت نبودند . یعنی انسانهای متقی ، ولی سرکش و حرف نشنو! اینگونه افراد به ظاهر تقوا دارند لیکن تقوایشان آنها را به اطاعت از ولایت نکشانده است. مقام ریاست جمهوری ، فرد با تقوای غیرمطیع نمی خواهد.

آیا تقوا و اطاعت برای صالح کافی است؟ آیا ارزشی بالاتر از این دو معرفی نشده است که یک نماینده با تقید به آن بیشتر و مطمئن تر در مسیر صالحیت قدم بردارد؟

تبعیت ؛ ارزش محوری صالحین و بهترین رفتار در قبال ولایت

ابراهیم(ع) می فرماید “فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنّی ” هرکس از من تبعیت کند ، از من است. شخص صالحی که رئیس جمهور یک جامعه ولایت محور است، شخصی که قصد دارد در جمع صالحین مجری قوانین باشد و نقشی مؤثر ایفا کند ؛ خود باید اهل تبعیت باشد . صالح ؛ متّبع ولیِّ امر است ؛ یعنی نه فقط اهل تقوا و اطاعت بلکه اهل تبعیت است . ثمره تبعیت، منّا شدن است. این یک راهکار ابراهیمی(ع) است. امام صادق(ع) می فرمایند: هرکدام از شما که تقوا بورزد و اصلاح نماید، او از ما اهل بیت است. این کلام ابراهیم است که”فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنّی” . امام حسین(ع) می فرمایند:”  أشباه الناس , فهم شیعتنا و هم موالینا و هم منّا ولذلک قال إبراهیم (ع) : ”فمن تبعنی فإنه منّی “. أشباه الناس شیعیان ما هستند و ایشان از ما هستند و به ما شبیه اند و از این جهت إبراهیم (ع) گفت: فمن تبعنی فإنه منّی. شیعه حقیقی، پیرو و متبّع حقیقی است . شیعه نه فقط متقی و محّب و مطیع است بلکه اهل مودّت و تبعیت از ولایت است . به شرطی میتوان به یک رئیس جمهور، صفت ولایتمدار و به یک دولت، صفت ولایی را داد که آنها اهل تبعیّت محض از ولایت جاری از جانب خدا باشند و این یک معیار خدایی و اهل بیتی است.

اولین درس، خداوند به آدم و بنی آدم تبعیّت از هدایت است. تبعیّت یعنی چه؟ تبعیت یعنی شما میل ، رضایت و خواست ولیّ خودت را کشف کنی و خود را با آن هماهنگ نمایی.

امام حسین(ع) زمانی که از ایشان مسائلی را در مورد یاورانشان می پرسند، در جواب مخاطب می فرمایند: “أَمْرُهُمْ أَمْری وَ رَأْیُهُمْ رَأْیی” یعنی یاوران من نظرشان، نظر من است و رأی شان، رأی من است و به جز آن موضوعی که من مد نظر دارم هیچ موضوع دیگری برایشان مطرح نیست .این معنایی است برای تبعیت. جامعه حسینی(ع) اینگونه جامعه ای است .

در همه زمانها و همه مکان ها ؛ اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنهُمْ زاهِقٌ

 آنها که در فتنه سال ۸۸ عَلم مخالفت و دشمنی برداشتند که هیچ ؛ حتی برخی خوبان و بزرگان ما در ماجرای انتخابات چندین ماه از ولی امر خود ، از همراهی با رهبرمان عقب ماندند، سکوت کردند و هیچ  نگفتند. یعنی ولی فقیه ، هفت ماه تنها بودند و خون دل خوردند ،صبر کردند و اصلاح نمودند. بنا را بر صالحیت، تقلیل بحران و جذب گذاشتند. آنقدر صحنه عجیب ، غریب و غبارآلود بود و آنقدر حق و باطل ممزوج که حتی بعضی با تقواترین ها هم برایشان سؤال بود که : چرا مقام معظم رهبری اینگونه رفتار می کنند، اگر این اقدام را بکنند بهتر نیست؟ اگر اینگونه صحبت کنند بهتر نیست! به جای تبعیت محض از ولایت ،از نفس و علم و تجربه خودشان تبعیت نمودند! اینها اهل تبعیت نیستند ولو اینکه محّب مقام معظم رهبری باشند. حتی آقا را به عنوان مقام ولایت دوست داشته باشند ولی رفتار در قبال ولایت را درست انجام ندادند. اینگونه افراد ؛ شیعه اهلبیت(ع) نیستند ولو اینکه محبان ایشان باشند. ما عبرت بگیریم. در انتخابات ریاست جمهوری شخصی را انتخاب کنیم که بنا را بر تبعیت محض از ولایت فقیه گذاشته باشد . آینده خود و کشورمان را اینگونه بیمه کنیم . نگذاریم در ادامه مسیر آقایمان احساس تنهایی و غربت کنند که تبعات این ماجرا بس سخت و غیر قابل جبران است.

تبعیت یعنی همراهی در تبیین ها و تفکرات، حال و هواها، نتیجه گیری ها و امیال که البته آسان هم نیست. اتفاقاٌ هر کس یک مقدارعلم، سواد، موقعیت اجتماعی ، حزبی و.. داشته باشد این همراهی هم مشکلتر میشود. کلام اهل بیت(ع) در این زمینه چیست؟ اَلّفُلْکِ الْجارِیَةِ، فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأمَنُ مَنْ رَکِبَها، وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَها، اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنهُمْ زاهِقٌ وَ اللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.

 اکنون ؛ خود بسنجید. با این همه معیار ، اصلح از بین این هشت نفر کاندیدای محترم ،کدام است؟

والسّلام علی من اتبّع الهدی