این مناظره را که ابتدا بهمن شریفزاده آغاز کرد از ساعت 14:30 دقیقه تا بیش از سه ساعت به طول انجامید.
شریفزاده در این مناظره اظهار داشت: محور اندیشه احمدینژاد و مشایی بارها از سوی این افراد عنوان شده که همان انسان است یعنی انسان محور تفکر این دو شخصیت است.
وی افزود: احمدینژاد و مشایی بارها در سخنانشان از تکریم انسان و احترام به آن صحبت کردهاند، چراکه انسان و تعریف انسان نقش مهمی در پیدایش تمدنهای بشری داشته است.
شریفزاده ادامه داد: البته اینکه میگوییم تمدن، نمیخواهیم در خصوص مثبت و منفی آن داوری کنیم بلکه تنها بدون داوری در مورد این تمدن صحبت کنیم.
شریفزاده عنوان کرد: با تعریفی از انسان در قرون وسطی روبهرو هستیم و وقتی میگویم انسان، معنایش بیان ظرفیتهای انسانی است.
وی تصریح کرد: در قرون وسطی انسان را کوچک شمرده و او را از بسیاری فرصتها دور میکردند و تمدن قرون وسطی بر اساس کوچک شمردن انسانها به وجود آمد که در آن انسان کوچک شمرده و تحقیر میشد.
وی بیان داشت: با همین تعریف محدود از انسان بود که در قرون وسطی علم رشد نکرد و به دنبال همین عدم رشد علم نهضتی به وجود آمد که پایه آن بازتعریفی از انسان بود و تمدنی را پایهریزی کرد که به آن نو یا مدرنیسم میگویند.
شریفزاده تأکید کرد: رنسانس علمی نیز به دلیل همین فرصتها ایجاد شد، به طوری که بعد از چند سال از مدرنیسم شاهد این علم خارقالعاده در جهان هستیم.
وی خاطرنشان کرد: تعریف روشنفکران و کلیسای قرون وسطی از انسان متفاوت بود و این تفاوت نیز موجب از بین رفتن قرون وسطی شد.
شریفزاده ابراز داشت: تعریف مدرنیسم از انسان شاید از تعریف قرون وسطی از انسان بهتر بود، ولی ضعفهایی نیز داشت. به طوری که طنابی در بین این دو قرار دارد که یک سر آن خدا و یک سر دیگر آن انسان قرار دارد.
وی تصریح کرد: کلیسای کاتولیک بر سر انسان میکوبید و مدرنیسم برای اینکه انسان را تعظیم و تکریم کند، پشت به خدا و کلیسا کرد و روح مادیگرایی بر غرب سیطره پیدا کرد.
شریفزاده عنوان کرد: انسان مدتها در دید اندیشمندان برابر بود با جسم و موجودی که 70 یا 80 سال بیشتر عمر ندارد. اما امروز این تعریف متفاوت شده است.
وی با اشاره به جریان فکری مشایی بیان داشت: مشایی میگوید هم قرون وسطی و هم مدرنیسم به خطا رفته و باید بازتعریفی از منابع دینی و منابع عرفان داشته باشیم.
وی با اشاره به نگاه مشایی به این مسئله یادآور شد: مشایی میگوید وقتی به منابع دینی نگاه میکنیم انسان با ظرفیتهای بیاندازه تشکیل شده و همانطور که میگویم إِنَا لِلّهِ وَإِنَا إِلَیْهِ رَاجِعونَ از بینهایتیم و به بینهایت میرویم.
شریفزاده ادامه داد: مشایی میگوید انسان با این ظرفیت به وجود میآید و دیگر تعارضی بین انسان و خدا وجود نخواهد داشت، در صورتی که در قرون وسطی سر طناب را به سمت خدا کشیدند و در مدرنیسم سر طناب را به سوی انسان، در صورتی که بین انسان و خدا تعارضی وجود ندارد.
در ادامه این مناظره علی رمضانی در پاسخ به مباحث مطرح شده از سوی شریفزاده در خصوص نگاه جریان فکری وی و مشایی به انسان بیان داشت: دوست داشتم شریفزاده هم که در لباس مقدس روحانیت است ناقد اندیشههای مشایی باشد چراکه صدتا مشایی باید بیایند و بگویند که روحانیت چه میگوید نه اینکه روحانیت بگوید مشایی چه میگوید.
وی در پاسخ به نگاه شریفزاده و مشایی به انسان افزود: تا گفته میشود حلقه انحرافی، میگویند کجاست در صورتی که انحراف هم در شکل و هم در افکار و هم در اندیشه افراد ایجاد میشود و روشن است که منظورمان از حلقه یا گروه کوچک انحرافی که نمیتوان نام جریان را بر آن نهاد انحراف از اسلام ناب، امام و انقلاب است.
رمضانی عنوان کرد: در خصوص نسبت محمود احمدینژاد با حلقه انحراف سه موضوع مطرح است. برخی میگویند محمود احمدینژاد انحرافی نیست برخی دیگر وی را رأس انحراف میدانند ولی بنده نکته سوم را قبول دارم که میگوید احمدینژاد حزباللهی و مؤمنی که حلقه انحراف او را به گروگان گرفته است، وی امروز زبان جریان انحرافی است.
وی عنوان کرد: البته این مباحث و طرح آن به معنای نادیده گرفتن خدمات دولت خصوصاً دولت نهم نیست، چراکه ابعاد ارزشمند معنوی این دولت غیرقابل انکار است. بنده هم در سال 84 و 88 مانند دورهگردها به این شهر و آن شهر میرفتم تا برای احمدینژاد رأی جمع کنم ولی امروز انحراف گریبان احمدینژاد را گرفته و هیچ دفاعی از این موضوع نمیتوان کرد.
رمضانی تأکید کرد: مدرنیته آنقدر به انسان بها داد که انسان از آن سوی بام افتاد ولی شما میگویید اندیشه مشایی خیر است البته ما منکر منطق اسماء الهی نیستیم، اما نه اینکه انسان را همسطح با خدا و یا خود خدا قرار دهیم.
وی خاطرنشان کرد: یکی از اشکالات مشایی از میان هزاران مشکل این است که در رابطه با حوزهای صحبت میکند که در آن موضوع تخصص ندارد. مشایی میگوید انسان کرامت دارد که قرآن هم آن را بیان میکند، ولی مشایی و اومانیستها مانند کنت دین و خدا را نفی و انسان را در عرض خدا و به جای خدا مینشانند که این خود انحراف است.
رمضانی با تشریح برخی از گفتههای مشایی در خصوص خدا و انسان مطرح کرد: مشایی میگوید مأموریت انسان در زمین این است که جانشین خدا باشد و به جای خدا تصمیم و به جای خدا نیز اراده کند.
وی افزود: یعنی انسان در طول خدا نیست، بلکه در عرض است و این همان مصداق اومانیسم است.
وی تصریح کرد: به گفته مشایی، خدا ظرفیت خدا شدن را در اختیار انسان گذاشته است و در تمام این افکار اومانیسم موج میزند و در افکار مشایی آنقدر ابعاد این انحراف زیاد است که در یک یا دو ساعت نمیتوان به تشریح آن پرداخت.
پس از پایان وقت نخست رمضانی در این مناظره بهمن شریفزاده بیان داشت: مشایی میگوید اومانیسم روح مادیگرایی انسان را بزرگ ندید بلکه بزرگتر از قرون وسطی دید و جامعه غرب را با بحرانهایی روبهرو کرد تا از مدرنیسم گام به پستمدرنیسم بگذارند و نزدیک به 25 سال دنیای غرب بُعد فرامادی انسان را باور کرده است.
وی افزود: امروز در پستمدرنیسم انسان بزرگتر دیده شده و فرصتهای پیشروی او نیز بیشتر شده است.
شریفزاده بیان داشت: 15 سال پیش از پروفسور موسوی منفرد شنیدم که در کانادا مراکز ورد و ذکر درمانی ایجاد شده به طوری که با خواندن این اذکار و وردها هرمونهایی در بدن ترشح میشود که میتواند برای مقابله با بیماریها مؤثر باشد.
وی تأکید کرد: اشکالی که آقای مشایی وارد میکند، اشکالی است که به این موضوع نیز وارد است، چرا که انسان در مدرنیسم بزرگ نشده بلکه کوچک شمرده شده است.
شریفزاده تأکید کرد: مدرنیسم با ندیدن خدا و کلیسا و سیطره مادیگرایی انسان را آنگونه که بود، ندید.
وی در خصوص طرح موضوع مأموریت انسان روی زمین که از سوی مشایی بیان شده بود، عنوان کرد: مشایی نگفته مأموریت هر انسان این است و یزید و معاویه نیز همین مأموریت را دارند، بلکه بیان کرده از همه بازخواست میشود که چرا با توجه به ظرفیتی که به آنها داده شده به سمت کامل شدن سیر نکردند و این موضوع را همه روایات نیز تصدیق میکنند.
شریفزاده با بیان اینکه باید حرف مشایی را دقیق مشاهده کرد، افزود: خداوند انسان را آفرید تا خود را در آن ببیند و ظرفیت خود را زمانی میشناسیم که ظرفیت یک انسان کامل مانند امام زمان (عج) را دیده باشیم و همین آفریدگان هستند که میتوانند خدا را بشناسند.
وی ادامه داد: مشایی میگوید چون انسان دارای کرامت است نباید به آن بیاحترامی کرد و اینجا محل بحث است نه محل حکم دادن که شما مشایی را محکوم میکنید.
پس از پایان صحبتهای شریفزاده در خصوص کرامت انسان رمضانی عنوان کرد: این دروسی که شما فرمودید شخص شما تدریس میکنید اما مشایی هم در خصوص فلسفه و عرفان درس خوانده یا تدریس کرده است، وی الکترونیک خوانده و نمیتواند در خصوص فلسفه این صحبتها را بیان کند.
رمضانی افزود: منتقد مشایی افراد بزرگی همچون علامه جوادی آملی، آیتالله مصباح یزدی و فیاضی هستند نه من که میگویید علمش را ندارم.
وی بیان داشت: برای کمک به انسان باید گفت که میتوان با ظرفیت بندگی انسانی را در حد انسان کامل دانست اما این به آن معنا نیست که انسان را همسطح خدا قرار دهیم. پس انسان در ابتدا عبد است و بعد فرستاده ولی مشایی میگوید معاویه و یزد هم میتوانند به سمت خدا شدن حرکت کنند در صورتی که این افراد تنها میتوانند انسان کاملی باشند نه اینکه خود خدا.
وی بیان داشت: اصلاً چه اصراری است که یک مهندس الکترونیک این اظهار نظرها را در خصوص فلسفه و عرفان و یا دین انجام دهد و یک روحانی نیز مقلد حرفهای او شود.
رمضانی خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) واژههای اسلام، خدا و انقلاب را بیش از پیش به کار میبرد ولی صحبتهای مشایی مملو از اومانیسم است و در بین این جملات چند نکته درست را هم میگوید تا دستش رو نشود.
وی ابراز داشت: مشایی در حدی نیست که بخواهد حرف امام را بزند مشایی همین که درست حرف بزند تا شریفزاده مجبور نباشد از تهران به این سو و آن سو برود تا حرفهایش را تفسیر کند، کافی است.
رمضانی خاطرنشان کرد: وقتی احمدینژاد قهر کرده و خانهنشین شد مقام معظم رهبری در سخنرانی خود فرمودند تا من زنده هستم نمیگذارم انقلاب منحرف شود و نام حلقه انحرافی نیز از همینجا مطرح شد.
وی همچنین با اشاره به اظهار نظرهای مشایی در خصوص پایان دوره اسلام گرایی عنوان کرد: مشایی با بیان این حرفها به روشنی گفت که دوره امام، انقلاب، اسلام و ولایت به پایان رسیده است.
پس از پایان وقت رمضانی در این قسمت از مناظره شریفزاده عنوان کرد: از این کلمات ذوقی به وفور در جملات امام خمینی (ره) و سایر عرفا وجود دارد مانند شعر فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم که در این بیت انا الحق یعنی خدا اما اینها نه کفر است و نه شرک بلکه عین توحید است و قسمتی از آن ذوقی بوده و قسمتی منطق را در پس خود دارد که هیچ ارتباطی با اومانیسم ندارد.
وی با اشاره به برخی مطالب مهدی نصیری عنوان کرد: برخی میگویند امام پیش از انقلاب با امام پس از انقلاب متفاوت است، اما همین امام بود که عرفان را در بین مردم بیان میکرد.
شریفزاده بیان داشت: مقام معظم رهبری برای پیریزی تمدن اسلامی عنوان کردند که باید نظام را بازخوانی کرده و به آن نمره بدهیم که طرح این سؤال سدی را شکست که ما باید بازخوانی و در پیریزی تمدن نوین جهانی بکوشیم.
وی خاطرنشان کرد: نزد برخی متدینین این اشتباه وجود دارد که انسان برای دین است اما این موضوع غلط است و دین برای انسان آمده تا او را به سعادت برساند.
پس از طرح این مباحث علی رمضانی عنوان کرد: امروز بزرگترین مخالف جریان انحرافی آیتالله مصباح است و مهدی نصیری یک مکتب فکری دارد که ما نمیخواهیم درباره ایشان صحبت کنیم.
وی افزود: امام هیچ کجا نگفتند که انسان میتواند خدا باشد و به جای خدا تصمیم بگیرد اما حلقه انحرافی بر این موضوع تأکید میکند.
رمضانی بیان داشت: انا الحقی که امام خمینی فرمودند توضیح و تفسیر دارد و معنایش این نبوده که ما خدا هستیم.
وی بیان داشت: مگر مشایی عرفان خوانده که این طور حرف میزند و از عرفان دم میزند اما امام خمینی هیچ کجا به جای خدا حرف نزده و حتی زمانی که خرمشهر آزاد شد ایشان فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد و این یعنی توحید افعالی.
در ادامه بهمن شریفزاده با بیان یک حدیث قدسی عنوان کرد: امروز اجازه نمیدهند ویژهنامههایی آقای مشایی چاپ شود چرا که ایشان بحث انسان تا خدا را در این ویژهنامهها به صورت کامل تشریح کرده و مؤسسات قم نیز پیوسته این مباحث آقای هاشمی را از ما مطالبه میکنند.
وی افزود: مشایی معتقد است که باید خطکشی بین انسانها را از میان برداشت.
وی عنوان کرد: باید حرف را نگاه کرد و با اینکه چه کسی حرف را زده کاری نداشته باشیم حالا چه میخواهد مهندس الکترونیک باشد و یا علامه.
شریفزاده تأکید کرد: اینکه فردی در حوزه درس نخوانده و این مباحث را مطرح میکند بر اهمیت وی میافزاید و در مراسم حوزه نگاه به من قال وجود ندارد بلکه آزاده بودن در حوزه موج میزند.
وی ابراز داشت: ما هیچ وقت برای لباس امتیاز قائل نیستم بلکه برای حرف حق ارزش قائلیم حال این حرف ممکن است توسط یک روحانی بیان شود یا یک کت و شلواری.
در ادامه رمضانی بیان داشت: مشایی نمیتواند در خصوص مباحث عرفانی و دینی اظهار نظر کند ما بحث لباس و مدرک را نمیکنیم بلکه بحث تخصص افراد را در نظر داریم که وی نیز از این تخصص بیبهره است.
رمضانی بیان داشت: یک عالم اسلامی و روحانی هم به جز شخص آقای شریفزاده وجود ندارد که از حلقه انحرافی حمایت کند و این مهم دلیل روشنی بر همسو نبودن این حلقه با دین است.
وی ادامه داد: امام خمینی (ره) اسرائیل را به عنوان یک غده سرطانی معرفی کردند اما امروز مشایی میگوید که با ملت این رژیم غاصب دوست است و مشکلی ندارد در صورتی که این ادبیات انقلاب، امام و ولایت نیست.
رمضانی خاطرنشان کرد: امروز اسلام بیش از هر زمان دیگری قلل جهان را فتح میکند و باید این مسئله را با افتخار گفت نه اینکه دوران اسلامگرایی پایان یافته است.
وی ابراز داشت: حتی کروبی نیز در دوره ریاست خود در مجلس فرمان مقام معظم رهبری را به دیده منت اجرا میکرد ولی در این دولت کاری کردند که نامه معظمله هفت روز بر زمین بماند و آخر هم مشایی استعفا داده و به یک مقام دیگر منتقل شود که این مسئله عین انحراف است.
رمضانی خاطرنشان کرد: مشایی نمیتواند درست بیندیشد چرا که انحرافی فکر میکند و انحرافی در حال عمل است.
در ادامه شریفزاده خطاب به رمضانی بیان داشت: از شما در این مناظره جز فحاشی چیزی ندارم و امیدوارم در آینده دوره این فحاشیها به پایان برسد.
وی افزود: اسلامگرایی چند معنا دارد که یکی از معنایی سیاسی آن یعنی عرضه دین با تفکر تحکم.
شریفزاده بیان داشت: در عرصه سیاسی این اسلامگرایی را استکبار به راه انداخت و با علم کردن طالبان که مشی آن اعمال دین با تحکم است سعی کردند تا اسلام غیر واقعی طالبانی را به مردم جهان معرفی کنند تا نفرت از آن بیشتر شود.
وی بیان داشت: مشایی میگوید عدهای در دنیا میکوشند تا اسلام را با خشونت رواج دهند ولی اسلام اینگونه نیست بلکه اسلام دین رأفت و محبت است نه دین شمشیر.
شریفزاده تصریح کرد: آقای مشایی این مطالب را به پاپ هم گفته است و عنوان کرده که دوره اسلامگرایی و مسیحیگرایی دیگر تمام شده همانطور که شیوه فتح دیگر منسوخ شده است.
وی تصریح کرد: روش اسلام این نیست که اول بگوییم مسلمان شدیم و سپس با حقایق آن آشنا شویم بلکه درست این است که در ابتدا با حقایق آشنا شده و سپس بگوییم که مسلمان شدیم. اگر آل الله در دوره زعامت خلفای دیگر در رأس حکومت بودند قطعاً روش اشاعه دینشان روش فتح روم و ایران به شیوه نظامی نبود.
شریفزاده عنوان کرد:امروز میگویند امام زمان (عج) دین را حاکم میکند ولی این منطق اشتباه است چرا که تا مردم به این سطح نرسند امام زمان (عج) ظهور نخواهد کرد و اگر مردم او را نخواهند علت غیبت که همان جهالت مردم است، باقی خواهد ماند.
اما در ادامه رمضانی در آخرین بخش صحبتهای خود در این مناظره عنوان کرد: آقای شریفزاده بیان کلمه در رفتن فحش نیست بگذارید بگویم فحش چیست آنجایی که مشایی در پاسخ به سرلشکر فیروزآبادی که در خصوص مکتب ایرانی مطالبی را گفته بودند ایشان را به نفهمی و طرفداری از شیطان متهم میکند، فحش و ناسزا است.
وی افزود: گفتمان سوم تیر را شما تباه کردید که زبان رأس فتنه امروز بلند است و توهین و فحش این مطلب است.
رمضانی عنوان کرد: پاسختان در مورد اسلامگرایی پاسخ نیست اگر منظور آقای مشایی از پایان اسلامگرایی پایان اسلام طالبانی است چرا به وضوح نمیگوید دوره اسلام طالبانی به پایان رسیده است.
رمضانی افزود: منظور مشایی از پایان اسلام، اسلام طالبان نیست بلکه همین اسلام ناب و انقلاب اسلامی است.
وی خطاب به شریفزاده تأکید کرد: من و شما نان امام زمان را می خوریم و نباید از دشمن امام زمان دفاع کنیم و باید توجه داشته باشیم که بوی خیانت امروز از این حلقه به مشام میآید.
رمضانی در خاتمه یادآور شد: به خاطر گفتمان احمدینژاد در سال 84 به وی رأی دادیم ولی جریان انحرافی این گفتوگو را لگدمال کرد.
گفتنی است در ادامه این مناظره دانشجویان پرسشهای خود را به صورت کتبی و شفاهی با دو طرف مناظره در میان گذاشتند که اخبار این جلسه پرسش و پاسخ نیز متعاقباً منتشر میشود.