یزدفردا

"جناب آقای هاشمی رفسنجانی مناسب ترین شخصیتی است که می تواند حضورشان مؤثر باشد و با برنامه های جدید و دیدگاه های جدید نقش بسیار مهمی را می توانند داشته باشند. ایشان با نقشی که در انقلاب و نظام داشته اند، عنایت ویژه ای که امام به ایشان داشتند، تجربه فرماندهی جنگ، دو دوره ریاست جمهوری و بعد حضور در متن جریانات و همراه و خیرخواه رهبری و نظام، این ها همه نکات مثبت است. مهم تر این که همه آن برنامه ها و جهت گیری ها باید با هماهنگی رهبری باشد که جناب آقای هاشمی در این مورد تواناتر از همه اند. جناب آقای هاشمی شجاعانه به صحنه آمدند. می دانم که از نظر شخصی نمی خواستند بیایند، ولی به خاطر کشور فداکاری کردند و منافع ملی و خیر کلی را بر خواست شخصی ترجیح دادند و اینک مردم اند که باید شجاعانه و مسؤولانه به صحنه بیایند و ایشان را کمک کنند."

اعضای هیات اجرای ستاد ملی جوانان اصلاح طلب صبح امروز با سید محمد خاتمی دیدار کردند.
در این دیدار روسای کمیته های ستاد ملی جوانان گزارشی از نحوه عملکرد ستاد در حوزه های مختلف ارائه کرده از سید محمد خاتمی خواستند عضویت افتخاری ستاد ملی جوانان را بپذیرد.
متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در این نشست را در ادامه بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
بخواهیم یا نخواهیم، بگوییم یا نگوییم، کشور و جامعه با بحران رو به رو است و اگر این وضع تداوم و گسترش بیابد دامن همه را خواهد گرفت و تمام جامعه را گرفتار خواهد کرد، همچنان که مقدماتش دامن مردم را گرفته است. وظیفه شرعی، انقلابی، ملی، انسانی و روشنفکری ما این است که تلاش کنیم تا از این بحران خارج شویم. نتیجه خوب برون رفت از این وضع را در درجه اول مردم و در درجه دوم نظام و در درجه سوم بخش ها و جناح های مختلف خواهند دید؛ حتی اگر این بدان معنی باشد که خودمان بعضی از امتیازات را از دست بدهیم. آن چه مهم است این که عقلانیت بیشتر حاکم شود و جناح ها و جریان ها بتوانند با هم گفت و گو کنند و زمینه مشارکت فراگیرتر فراهم آید. شرط اول برون رفت از بحران، حاکمیتِ عقلانیت است. احساسات می تواند مشکل ساز شود، مگر این که با عقلانیت همراه شود، عقلانیت در مدیریت جامعه و تعامل با دنیا و با مردم و با نخبگان ایران. 
دیگر این که اعتماد لطمه دیده مردم ترمیم شود. حتی آن کسی که امروز پول یارانه می گیرد،  وباید هم یارانه دریافت کند، اما با برنامه ای درست که سرچشمه از بین نرود، یعنی منبعی که یارانه از آن تأمین می شود از بین نرود و یارانه هم درست به دست جامعه برسد. حتی این بخش از جامعه هم اعتمادش لطمه خورده است. نمی داند کار دوام پیدا می کند یا خیر؟ آیا با بیکاری بلند مدت و مزمن او و فرزندانش همراه خواهد بود؟ با گرانی ها چطور؟ یک دلهره وجود دارد. وقتی اعتماد لطمه دید، امید سست می شود و از بین می رود. در میان همه اقشار جامعه: نخبگان و طبقه متوسط شهری معلمان و دانشگاهیان، کارگران و کشاورزان و صاحبان مشاغل و کارآفرینان. این مهم ترین خطر است و باید بکوشیم این انتخابات سبب ترمیم اعتماد متقابل شود. 
دوم این که کشور در معرض تهدید های جدی از بیرون کشور است و متأسفانه رویکردها و کارکردهای داخلی هم این تهدیدها را تشدید می کند و در نتیجه این تهدیدها روی اساس نظام و کشور و روی زندگی مردم و آینده ما اثر منفی و مخرب دارد. یا باید آن را خنثی کنیم یا دست کم تأثیر آن را کاهش دهیم. منظور این نیست که از اصول و منافع ملی و ارزش ها دست برداریم. 
ضمن حفظ اصول و محور قرار دادن منافع ملی با تعامل درست با دنیا می توانیم تهدیدها را کم کنیم یا از بین ببریم. در زمان ریاست جمهوری من آمریکا اعلام کرده بود سرمایه گذاری بیش از 20 میلیون دلار در پروژه های نفتی و گازی ایران ممنوع است. مجازاتهای شدیدی هم برای شرکت ها و کشورهای متخلف وضع کرده بود. اما فضا طوری شد که ما با توتال فرانسه قرار دادی به ارزش چهار میلیارد دلار امضاء کردیم و پس از آن هم خیلی ها سرمایه گذاری کردند. اگرچه تحریم و تهدید وجود داشت، اما افکار عمومی دنیا و تحولات ایران زمینه بی اثر کردن تحریم ها را فراهم آورد.
پس بازگرداندن اعتماد در درجه اول و رفع تحریم ها و کاهش اثرات مخرب آن روی جامعه باید از اهداف ما باشد. 
سومین اولویت ما سامان دادن به اقتصاد با توجه به اصلاح وضع معشیت مردم است. بیش از شصت درصد نان آوران خانواده برای تأمین معاش روزمره و بهداشت و تحصیل فرزندان خود  در تنگنا هستند. نباید ایران که از امکانات بسیار وسیعی مادی و انسانی برخوردار است تبدیل به یک کمیته امداد بزرگ شود. کمیته امداد خدمت کرده و می کند و در زمان دولت اصلاحات به سمت کار آفرینی و مهارت آفرینی گام برداشت تا افراد تحت پوشش صاحب شغل و مهارت شوند، نه اینکه فقط صدقه بگیرند. امروز فشار و تورم و مشکلات بیش از همه متوجه کم درآمدها و طبقات محروم جامعه است. 
هدفمند کردن یارانه ها کار خوب و مهمی بود، منتهی می بایست سه کار صورت گیرد که متأسفانه نگرفت یکی جبران فشاری که روی دهک های پایین می آید و این کار هم باید ادامه یابد و دوم تقویت تولید و کارآفرینی در کشور و سوم تقویت تأمین اجتماعی تا همه امنیت داشته باشند و بالاخره آنچه دولت آینده باید انجام دهد اولویت دادن به سامان اقتصاد و مدیریت کشور با توجه ویژه به کم درآمدها و طبقات محروم است.  
و نیز باید فضای سوء ظن به فضای همکاری و حسن ظن و بهره گیری از همه نیروها تبدیل شود. 
با توجه به همه این مسائل جناب آقای هاشمی رفسنجانی مناسب ترین شخصیتی است که می تواند حضورشان مؤثر باشد و با برنامه های جدید و دیدگاه های جدید نقش بسیار مهمی را می توانند داشته باشند. ایشان با نقشی که در انقلاب و نظام داشته اند، عنایت ویژه ای که امام به ایشان داشتند، تجربه فرماندهی جنگ، دو دوره ریاست جمهوری و بعد حضور در متن جریانات و همراه و خیرخواه رهبری و نظام، این ها همه نکات مثبت است. مهم تر این که همه آن برنامه ها و جهت گیری ها باید با هماهنگی رهبری باشد که جناب آقای هاشمی در این مورد تواناتر از همه اند.
جناب آقای هاشمی شجاعانه به صحنه آمدند. می دانم که از نظر شخصی نمی خواستند بیایند، ولی به خاطر کشور فداکاری کردند و منافع ملی و خیر کلی را بر خواست شخصی ترجیح دادند و اینک مردم اند که باید شجاعانه و مسؤولانه به صحنه بیایند و ایشان را کمک کنند.
نباید توقعات را بالا برد و انتظار معجزه داشت. اگر مشکلات موجود مهار شود و امور به مسیر منطقی، عقلانی و مدبرانه قرار گیرد. کار بسیار بزرگی صورت گرفته است. بازگرداندن ثبات و آرامش خود دست آورد مهمی است. اگر همه در کنار هم باشیم آثار مثبت هم مشخص خواهد شد؛ بدون اینکه انتظار داشته باشیم ظرف شش ماهه همه مشکلات حل شود. همین که مسائل رو به حل شدن برود امید ایجاد می شود. 
همه کسانی که دلشان برای کشور و انقلاب می سوزد باید به صحنه بیایند. خدمت به هاشمی این نیست که ایشان را در جریان خاصی منحصر کنیم. اصلاح طلبان با اشتیاق از حضور جناب آقای هاشمی استقبال می کنند و خود را در کنار ایشان می دانند. ولى ایشان فراتر از جناح ها هستند. مطمئننم بخشی از رأی خردمندان اصول گرا را نیز خواهد داشت. هاشمی منحصر به جریان خاصی نیست.
من به همه مردم می گویم، این لحظه تاریخی را درک کنند و به تمام کسانی که به من لطف داشتند و می خواستند بیایم و البته به جناب آقای هاشمی هم نظر دارند می گویم در این موقعیت رأی خود را به جناب آقای هاشمی بدهند. من این خواهش را از همه می کنم. کسی نباید قهر کند و همه باید بیایند و همه در کنار آقای هاشمی قرار گیرند تا ان شاء الله از این بحران بیرون بیاییم. دل ها به هم نزدیک تر شود، اقتصاد بهبود پیدا کند و فضای امنیتی از بین برود. تهدید های بیرون کاهش پیدا بکند و یا دست کم، اثر کمتری بگذارد با هماهنگی رهبری و تشکیلات مختلف ان شاء الله حضور جناب آقای هاشمی منشاء خیر خواهد بود.
شما عزیزان که افتخار می کنم که به من لطف کردید و جایگاه خاصى در جامعه دارید باید هماهنگ با ستاد ایشان باشید. نظرم این است که الان علمای بزرگوار دانشگاهیان کارافرینان کارمندان و غیره با درک موقعیت خطیر و با توجه به ظرفیت های جناب آقای هاشمی باید وظیفه خود را ایفا کنند و خود را مؤید جناب آقای هاشمی بدانند.
ما هیچ توقع و مطالبه ای برای خود نداریم، مطالبه ای اگر هست مطالبه جامعه است.  می خواهیم کشور وضع خوبی پیدا کند و می شود مشکلات را حل کرد. ما هیچ سهمی برای خودمان نمی خواهیم.
جمع خوب و ارزنده شما و دلسوزانی که در سراسر کشور هستند خدمت آقای هاشمی بروید و با رئیس ستاد ایشان جناب آقای جهانگیری که از خوبان امین و کاردان هستند دیدار کنند و برای همکاری اعلام آمادگی کنند. 
از خداوند می خواهم لطف خود را شامل حال کشور و مردم کند و خیر را برای همه ما مقدر فرماید. ان شاء الله