زمان : 26 Ordibehesht 1392 - 19:32
شناسه : 69376
بازدید : 3832
 ‌مهاجرت صغری از دولت احمدی نژاد آغاز شد ‌مهاجرت صغری از دولت احمدی نژاد آغاز شد

مهاجرت کبری و مهاجرت صغری، دیگر دو واژه دوران مشروطیت نیست، بلکه برای دولت اخیر محمود احمدی نژاد هم کاربرد فراوانی دارد. اگر در دوره مشروطیت علما‌ در واکنش به سرکوب مشروطه خواهان، نخست تصمیم به مهاجرت صغری و بست‌نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی کردند و وقتی صدایشان شنیده نشد، ‌مهاجرت دست به مهاجرت کبری کردند، در دولت محمود احمدی نژاد مهاجرت کبری بر مهاجرت صغری پیشی گرفته است.

 
مهاجرت صغرا از دولت احمدی نژاد آغاز شدمهاجرت کبرا و مهاجرت صغرا دیگر دو واژه دوران مشروطیت نیست، بلکه برای دولت اخیر محمود احمدی نژاد هم کاربرد فراوانی دارد. اگر در دوره مشروطیت علما‌ در واکنش به سرکوب مشروطه خواهان، نخست تصمیم به مهاجرت صغرا و بست‌نشینی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی کردند و وقتی صدایشان شنیده نشد، ‌مهاجرت کبرا کردند، در دولت محمود احمدی نژاد مهاجرت کبرا بر مهاجرت صغرا پیشی گرفته است.

مهاجرت کبرا از هیأت دولت احمدی نژاد در سال 88 اتفاق افتاد و آن هنگامی بود که برخی از وزرای دولت به معاونت اولی رحیم مشایی، به رغم حکم رهبری، مبنی بر عدم صلاحیت وی برای تصدی این سمت، واکنش نشان دادند؛ هرچند رئیس جمهور‌، سرانجام به حکم رهبری تن در نداد و آنقدر در برکناری وی تعلل کرد که خود مشایی تصمیم به استعفا گرفت.
 
پس از استعفای مشایی، احمدی نژاد، سراغ وزرای معترض به مشایی را گرفت و دو وزیر به نام‌های محسن اژه‌ای، وزیر اطلاعات و صفار هرندی، وزیر ارشاد را برکنار کرد. البته رئیس‌جمهور هیچ گاه نپذیرفت که این دو را به دلیل مخالفت با مشایی برکنار کرده است، بلکه به طرفدارانش گفت که‌ از این دو خواسته معاونشان را تغییر دهند، ولی آنان پیروی نکرده ‌و به همین دلیل برکنار شده‌اند.

برکناری این دو وزیر اگر به دستور احمدی نژاد شکل گرفت، اما مهاجرتی خودخواسته نیز بود، چرا که آنان نیک می‌دانستند فرجام مخالفت با مشایی برکناری است. این مهاجرت از دولت به خاطر مشایی، می‌رفت که در ماجرای خانه‌نشینی رئیس جمهور در ماجرای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات هم تکرار شود؛ خانه نشینی که رئیس جمهور هنوز هم آن را دورکاری می‌نامد، ولی با پا در میانی برخی مصلحان اتفاقی نیفتاد.

پس از گذشت این رخدادها و با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری، رئیس‌جمهور سفرهای استانی را که پیشتر متوقف کرده بود، از سر گرفت و در دور دوباره سفرها خود عقب می‌نشست و پرچم را در دستان مشایی می‌داد؛ اتفاقی که ناظران سیاسی آن را تبلیغ مشایی می‌دانستند و رئیس جمهور و مشایی انکار می‌کردند!

تا روز شنبه که آخرین روز ‌نام‌نویسی کاندیداها بود، محمود احمدی نژاد دوشادوش رحیم مشایی به وزارت کشور رفت و او را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری کرد. وقتی احمدی نژاد دستان مشایی را بالا برد و  به همه گفت، مشایی یعنی احمدی نژاد و احمدی نژاد یعنی مشایی، همگان دریافتند که حدسشان درست بوده ‌و مشایی کاندیدای دولت است.

اما گویا برخی از وزرا این بار هم نمی‌خواهند بپذیرند، مشایی کاندیدای دولتی است که آنان عضو آن هستند. وزیر دادگستری می‌گوید که مشایی کاندیدای محمود احمدی نژاد است و نه دولت. وزیر علوم هم این ادعا را دارد و برخی از معاونان رئیس‌جمهور هم. گفته‌های این افراد در واکنش به کاندیداتوری مشایی توسط احمدی نژاد و تبری جستن از آن فعلا در حد مهاجرت صغرای این افراد از دولت است، ولی چندان هم بعید نیست که این مسأله، مهاجرتی بیشتر و بزرگتر از دولت را برای وزرای کنونی رقم بزند.