بعد از آنکه هاشمی رفسنجانی گفت «نمیگویم که نمیآیم» تب و تاب و هول و ولا را به دل کاندیداهای ریاستجمهوری یازدهم انداخت. این جمله بسیاری را از آمدن هاشمی مطمئن کرده و همه کاندیداها مشغول بازنگری استراتژیهای انتخاباتی خود، در صورت کاندیداتوری هاشمی هستند.
به گزارش نامه، در تب و تاب یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، بعد از دو دوره انزوا و دوری جریان اصلاحات از ساختار رقابت سیاسی و قدرت و در حالی که در غیاب این چند ساله اصلاحات، درگیری و رقابت میان جریان اصولگرایی به اوج خود رسیده است، هنوز هم چگونگی ورود اصلاحطلبان به انتخابات ریاستجمهوری و آمدن نیامدن چهرههای اصلی اصلاحطلبان دغدغه همه جریانات سیاسی حاضر در فضای انتخابات است.
مدتهاست همه از آمدن یا نیامدن چهرههای اصلاحطلب حرف میزنند و در این میان سید محمد خاتمی و آیتالله هاشمی رفسنجانی چهرههایی هستند که اصلاحطلبان چشم امید به آنها دوختهاند و شانس خود را برای حضور پررنگ در انتخابات ریاستجمهوری در حضور این دو چهره سیاسی میبینند.
آمدن نیامدنها آیتالله هاشمی رفسنجانی که از مدتها قبل شروع شده بود و هر روز حرف و حدیث جدیدی در فضای رسانهای ایجاد میکرد این روزها و با آخرین اظهارنظر انتخاباتی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فضای جدیدی شده است. هاشمی رفسنجانی در دیداری که با جمعی از خبرنگاران، نویسندگان، دانشجویان و طلاب اصلاح طلب داشت، انتقادات تند و تیزی نسبت به دولت مطرح کرد و گفت که نواری دارد که ثابت میکند در سال 84 درباره وضعیت بحرانی کشور هشدار داده بود.
جملهای که ستادهای انتخاباتی را به هم ریخت؛ نمیگویم نمیآیم!
اما جدای از انتقادات تند و تیز هاشمی رفسنجانی به دولت احمدینژاد و وضع موجود که البته به نوعی میتواند انتخاباتی هم باشد، جمله کلیدی سخنرانی هاشمی که ناگهان همه سیاسیون و جریانهای سیاسی را به تب و تاب انداخت، جمله مبهم و دووجهی بود که تکلیف را معلوم نکرد اما دلهره را به دل بسیاری از رقبا انداخت: «نمیگویم که نمیآیم!»
این جمله و این دو فعل منفی، معنایی مبهم و عجیب داشت که اگرچه نمیشد به استناد آن گفت که هاشمی رفسنجانی اعلام کاندیداتوری کرده است، اما از سوی دیگر میشد گفت که او حداقل به طور جدی به کاندیداتوری برای ریاست جمهوری یازدهم فکر میکند. اگرچه او درست بعد از جمله کلیدی حرفهایش گفت که «ضرورت نیست یک پیرمرد 80 ساله بیاید» اما این جمله هم اطمینانی از نیامدن او در دل جریانهای سیاسی رقیب ایجاد نکرد.
روز گذشته پس از اظهارات هاشمی رفسنجانی سایتها و رسانهها از اعلام وضعیت فوقالعاده در ستادهای انتخاباتی خبر دادند و در ستادها و تیمهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری کنونی ، به طور اعلام نشده ای حالت فوق العاده برقرار شده است و بازخوانی نقشه راه تبلیغات و تغییر در راهبردها و تاکتیکهای انتخاباتی، به مهم ترین دستور کار این ستادها و گروهها تبدیل شده است.
بار دیگر دوگانه هاشمی – احمدینژاد؟
حالا ستادهای به هم ریخته و تا حدی نگران کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم که تا دیروز از نیامدن هاشمی رفسنجانی مطمئن بودند، حالا در هول و ولای احتمال آمدن هاشمی، میکوشند سیاستها و برنامههای تبلیغاتی و انتخاباتی خود را بازنگری و اصلاح کنند.
برخی پایگاه رأیآوری هاشمی رفسنجانی را آنچنان جدی میدانند که در صورت ورود او به انتخابات یازدهم، مدل انتخابات را همچون گذشته مدل دو قطبی اصولگرایان – اصلاحطلبان میبینند و با این ایده وحدت دوباره اصولگرایان و تمرکز بر روی رقابت با اصلاحطلبان را ضروری میبینند. به باور این عده اصولگرایان باید یک بار دیگر از رقابت در درون جریان اصولگرایی دست بردارند و عطایش را به لقایش ببخشند و همه توان سیاسی و انتخاباتی خود را برای رقابت با هاشمی رفسنجانی که این بار نماینده اصلاحات است، خرج کنند.
در مقابل عده دیگری هم هستند که پایگاه رأیآوری هاشمی را جدی و برای اصولگرایان خطرناک نمیدانند. به باور آنها پیروزی احمدینژاد در انتخابات 84 «نه» مردم به هاشمی رفسنجانی بود و شکست هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری 84 نشان دهنده فقدان اقبال عمومی به هاشمی رفسنجانی بوده است.
اما بعضی هم هستند که همان داستان انتخابات 84 و همان «نه» مردم که در آن سال احمدینژاد را رئیس جمهور کرد، امروز ممکن است ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی را رقم بزند. به باور آنها در شرایط کنونی که همه و همه از دولت احمدینژاد و وضعیت موجود ناراضی هستند، دوگانه احمدینژاد – هاشمی ممکن است بار دیگر در انتخابات شکل بگیرد و این بار «نه» مردم به احمدینژاد، هاشمی رفسنجانی را برای سومین بار به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب کند.
بازی عوض شد
جدا از شرایط رأیآوری هاشمی و امکان برد و باختش در انتخابات، نفس حضورش شرایط بسیاری از کاندیداها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با آمدن هاشمی احتمالا دیگر رد پایی از دیگر کاندیداهای اصلاح طلب باقی نخواهد ماند و کواکبیان، عارف، روحانی و جهانگیری دیگر وارد عرصه انتخابات نخواهند شد. برخلاف اصولگرایان که بر سر میزان جدی بودن یا نبودن خطر اصلاحطلبان در تردید و اختلاف نظر به سر میبرند، بیشک اصلاحطلبان میدانند که خطر اصولگرایان هشت سال در قدرت مانده، بحثی جدی و مقابله با آن، نیازمند وحدت همهجانبه اصلاحطلبان است.
ازسوی دیگر با ورود هاشمی به انتخابات سازوکار ورود و کاندیداتوری اصولگرایان هم دستخوش تغییرات جدی خواهد شد. برخی میگویند ورود هاشمی از تعدد کاندیداهای خواهد کاست و اصولگرایان تلاش خواهند کرد تعداد کاندیداهای خود را به حداقل برسانند و به سمت وحدت برای رقابت با اصلاحطلبان بروند.
بعضی هم از احتمال کنارهگیری ولایتی از انتخابات حرف میزنند. باوجود آنکه ولایتی این بار برای شرکت در انتخابات و رسیدن به پاستور مصمم است و بر سر همین تصمیم هم ساز مخالفت زدن در ائتلاف سهگانهاش با قالیباف و حدادعادل را آغاز کرده است، اما او یک بار در انتخابات 84 به نفع هاشمی رفسنجانی از انتخابات کنارهگیری کرده است و بعضی تکرار اتفاق 84 را بعید نمیدانند. حتی عدهای از احتمال کنار رفتن لاریجانی با ورود هاشمی رفسنجانی به انتخابات حرف میزنند.
در نهایت مسلم آن است که آمدن هاشمی رفسنجانی، معادلات انتخابات همه کاندیداهای ریاستجمهوری یازدهم و به طور کلی بازی انتخابات این دوره را عوض خواهد کرد و اصول و سازوکارها و استراتژیهای این انتخابات را تغییر خواهد داد.