طنز:
رسوایی شریفینیا ازانفرادی ۵۴ تا.... ۹۱
خبرآنلاین: به خاطر تنوع آثار سینمایی – تلویزیونی بازیگر همهفن حریف، محمدرضا شریفینیا که کار کارگردانی چند اثر جنجالی در سالهای اخیر را نیز بدون درج اسم، انجام داده، مروری بر کارنامه هنری او داریم.
(پیشنهاد: اهالی سینما یک تیپ جدید را به نام «شریفی نیا» ثبت کنند چرا که کاملا آزمون خود را پس داده و به خوبی جواب می دهد.)
سال 1354
نام فیلم انفرادیها
نقش: حاج حیدر
حاج حیدر یک مبارز مارکسیست است که عصر ها در حجره فرش فروشی جلسات تیمی برگزار میکند و هر ازگاهی دلش هوس ازدواج میکند و دختر یکی از طلبکارها را جای بدهی بر میدارد و ...در آخرین اقدام ریاکارانه این مارکسیستِ کثیفِ بازارینما، دختر دلخواهش، یک دانشجوی فلسفه است که او را ضایع میکند و حیثیت برایش نمیگذارد. حاج حیدر با بسیاری از همدستانش، به انفرادی منتقل میشوند(!) و آنجا با توسل به زیارت دسته جمعی از راه دور، متنبه می شوند...
دیالوگ اثرگذار: زندان رو هم به گند کشیدین شماها...والا زشته!
سال 1358
نام فیلم: پاکدستان
نقش: حاج قدیر
حاج قدیر یک محتکر حرفه ای است که در برابر اقشار مختلف مردم، رفتارهای متناقضی دارد. او در برابر بچه مسجدیها، «صابون کوپنی» را با صاد عربی تلفظ می کند و در برابر دختران تازه انقلابی، فتانه میخواند و بندری می رقصد. او یک ریاکار محتکر است که چشمش دنبال دختران فقرای محل است تا در روز موعود «ثوابی» ببرد غافل از اینکه بچههای کمیته در کمین او هستند و حین ارتکا به جرم، او را دستگیر و در محل بیحیثیت میکنند. او در این فیلم از ریش سفیدش هرگز خجالت نمیکشد.
دیالوگ اثرگذار: استغفرالله ربی و اتوب الیه!
سال 1362
نام فیلم: عروسی مرجان
نقش: حاج موسی
حاج موسی یک بنگاهدار قدیمی است. ملک را روی هوا نعل میکند و قبالهاش را در جیک ثانیه منگوله میزند. همسرش فوت کرده و تنهایی زندگی می کند با دو دختر و یک پسر. پسر میخواهد به جبهه برود و او موافق نیست. میخواهد برایش زن بگیرد تا جبهه نرود. در این میان، دوست دوران کودکی خود، شمسی را میبیند که او هم همسرش را از دست داده و تنهاست. سه سوت او را عقد میکند و برایش خانه ای میگیرد. از سوی دیگر دست بر قضا دختری که خواهرش برای پسرش میپسندد، به دلش مینشیند و در طرفهالعینی مخ او را میزند. او صبح ها به خانه شمسی می رود و عصرها به خانه سیمین. تا اینکه یک روز دختر دانشجوی شهرستانی که برای پیدا کردن خانهای کوچک به بنگاه او آمده، دل از کف او میبرد...حاج موسی پشت پا میزند به همه آنچه دارد و...داستان این فیلم هرگز تمام نشد، چون حین اولین اکران رسمی، بچهها ریختند و جمعش کردند و سینما را به آتش کشیدند...گفته می شود، اصل ماجرا از زمان حضور «مرجان» در فیلم آغاز میشده است.
دیالوگ اثرگذار: تو زندگی منو به گند کشیدی شمسی...والا خیلی نامردی!
سال 1365
نام فیلم: عملیات مرموز
نقش: حاج سعید
حاج سعید بعد از بمباران خانهاش در خرمشهر، آواره می شود. همه خانوادهاش را از دست می دهد و همسرش را نیز آش و لاش به بیمارستان منتقل میکنند. دکترها میگویند احتمال کوری دائمی او وجود دارد. او یک کارخانهدار طاغوتی بوده و حالا به خاطر ترک خرمشهر و علیل شدن همسر و از دست دادن مایملک خود خیلی ناراحت است. خود را به عنوان یک نیروی اطلاعات عملیات در بین رزمندگان جا میزند و به داخل خرمشهر برمیگردد. برای پیدا کردن کلید گاوصندوق به کارخانه میرود که دختر مجروحی را آنجا میبیند. از او خواستگاری میکند و قول بهترین ها را به او میدهد...دختر به او جواب مثبت میدهد و میگوید فقط مراقب خواهر من باش او بیرون شهر منتظر من است و تنهاست. حاج سعید که اصلا اهل نماز نیست اما کلی ریش دارد، به سراغ خواهر میرود و در یک نگاه دل میبازد. او را به عقد خود در میآورد و همسر و خواهر دختر جدید را رها میکند اما دست تقدیر طوری دهانش را مسواک می زند که یک شب با خمپاره مستقیم دو نیم میشود...
دیالوگ اثرگذار: دختر منو تهدید نکن، تو حیثیت منو به گند کشیدی...والا قباحت داره!
سال 1370
نام فیلم: برج سیروس
نقش: حاج کریم
جنگ تمام شده. حاج کریم به عنوان یک یادگار جنگ در یکی از حساسترین پستهای اقتصادی مشغول فعالیت است. در یکی از روزها، یکی از همکاران خدوم وزارتخانه را اخراج میکند. دو روز بعد دختر آن کارمند با گریه به اتاق حاج کریم می آید و حاج کریم در حالی که جای مهر روی پیشانی دارد و تسبیح درشت سرخ در دست، دل در گروی فرزانه میبندد. به او میگوید اگر به عقد من در آیی، پدرت را به کار باز میگردانم...دختر قبول میکند اما در دل میگوید، آرزوی من بر دل تو خواهد ماند. پدر پیر و سرطان دار فرزانه به کار برمیگردد. عقد انجام میشود. حاج کریم یک آپارتمان به نام فرزانه میزند. شب اول وقتی او خانوادهاش را میپیچاند و به آپارتمان م یرود، آسانسور خراب است و او مجبور می شود، از پله بالا برود و تنگی نفس و ایست قلبی و استجابت دعای دل فرزانه...
دیالوگ اثرگذار: تو این وزارتخونه رو به گند کشیدی...والا این ظلمه به کشور!
سال 1376
نام فیلم: آقای رییس
نقش: دکتر مجید
حاج مجید یکی از بچههای مبارز در دوران انقلاب و جنگ رفته است. او حالا با زدوبند سیاسی و اقتصادی یکی بزرگترین سرمایهداران ایران است که فعالیتهای سیاسیاش برای انتخابات آغاز شده و یک روزنامه دارد. او اصلا هیچ چیز را قبول ندارد اما ظاهرساز حرفهای است. حدیث میخواند، از پیراهن یقه دیپلمات استفاده میکند. نماز جمعه میرود. سلام علیکم را با عین غلیظ ادا می کند. اما به همه دختران ستاد انتخاباتیاش وعده ازدواج داده. او دکتر نیست اما به همه گفته به من بگویید دکتر! انتخابات برگزار میشود، دخترها برای او رای جمع میکنند و او هم یک به یک آنها را به عقد خود در میآورد. همسرش متوجه میشود و شب قبل از انتخابات او را رسوا میکند...او با برخورد قاطع، به زندان می رود.
دیالوگ تاثیرگذار: شماها کلا همه چی رو به گند کشیدین...والا قباحت داره!
سال 1381
نام فیلم: دوران کهن(پروژه فاخر)
نقش: حاج سفیر
سفیر بن ارجع که به مکه مشرف شده و اهالی شهر مدائن او را حاج سفیر صدا می زنند، در بازار حجره ای دارد. او خانه و کاشانه دارد اما قانع نیست و دائم در فکر فتنه است. اهل ربا و رشوه است و فقرای شهر از دست او عاصی شده اند. روزی در مسجد و در پاسخ به دعوت فرستاده یکی از پیامبران خدا، برخاسته و گردوخاک می کند. در این حین دختر یکی از اصحاب مورد وثوق فرستاده آن پیامبر (دوره تاریخی این اثر زیاد معلوم نیست اما چون پروژه فاخر بوده، این ها زیاد اهمیت نداشته، انظر ما قال؛ پیام رو بچسب!) نیز در حمایت از او برخاسته و فرستاده را ضایع می کند. حاج سفیر با چشم و ابرو به او اشاره می کند که بیا حجره! این بادیه نشین در نقشه ای شوم بازاریان را علیه سفیر تحریک و دختر را به خود نزدیک می کند. به او وعده ازدواج می دهد و صدشتر مهریه. دختر با یک شرط می پذیرد و آن کشتن همسر حاج سفیر است. حاج سفیر که عشق ناپاک و خیلی زمینی، کورش کرده، همسرش را مسموم می کند و...دختر نیز بعد از گرفتن مهریه، حاج سفیر را مسموم می کند و چند روز بعد خودش هم مسموم می شود و...
دیالوگ اثرگذار: شما با این ساده انگاری، قبیله را به گند کشیده اید، آیا شرم نمی کنید؟
سال 1388
نام فیلم: اسرافیها 2
نقش: حاج حبیب
سال ها قبل یک آدم ریاکار در محلهای مسئول گزینش افراد بوده برای جبهه. دست بر قضا خودش هم راهی جبهه میشود اما در آنجا عاشق خواهر یکی از رزمندگان میشود و با نامهنگاری قصد دلبری و عقد دختر را میکند که نمیشود! در ادامه وقتی برادر آن دختر شهید میشود، برای سرپرستی خانواده و ثواب اضافه، خود را مردی تنها و بدون همسر معرفی میکند و بعد هم دختر را با جمله: برادرت گفت به حاج حبیب اطمینان کن، به محضر میبرد اما ناگهان همسر اول میرسد و او با شنیدن صدای اذان متحول میشود و ...حالا او همسرش را از دست داده اما دل در گروی منشی اداره دارد. علاوه بر این، دختر راننده اش را هم نیز زیر سر دارد. او کلا اهل اسراف است...
دیالوگ اثرگذار: شماها جبهه رو به گند کشیدین...والا شرم داره!
سال 1390
نام فیلم: اسرافیها 3
نقش: حاج رسول
دکتر فرید را در پایین شهر حاج رسول صدا میزنند. او خود را برای انتخابات آماده کرده و بدجوری درگیر مسائل انتخاباتی است. سه تا زن دارد که هر کدام در یک استان کشور هستند. او اصلا هم به آرمانهای نظام اعتقادی ندارد و یک مفسد اقتصادی است که معلوم نیست چطور رد صلاحیت نشده اما زیرجولکی، دختران زیبا را به بهانه تحصیل در خارج، برای خود تور میکند. شب انتخابات او میخواهد از سوابق مبارزاتی برای خود، رای جمع کند که ناگهان جمعی از دختران اغفال شده به جلوی صداوسیما میروند و در بیستوسی افشاگری میکنند...
دیالوگ تاثیرگذار: شماها انتخابات رو به گند کشیدین! والا خجالت داره...
سال 1391
نام فیلم: دوشواری
نقش: حاج شریف
حاج شریف یک شیاد ظاهرساز است. مثل قبل از انقلاب هم صبحها یک جاست و عصرها یک جای دیگر در حجره فرش فروشی. یک ملک اجارهای دارد و دختری که در آن ملک مادری علیل و برادری زحمتکش(پسران کار) دارد. او دلش در گروی افسانه است. افشانه خیلی بدنام است. پدر ندارد و در کوچه و خیابان ولو است. حاج شریف حکم تخلیه ملک را گرفته و شرط بی خیال شدنش و اجرا نگذاشتن سفته های پدر افسانه را عقد موقت می داند. افسانه او را میپیچاند و ...در این فیلم حاج شریف بر اثر باران و صدای زنده یاد موذن زاده اردبیلی بدجوری خاکشیر می شود و مثل همیشه به مراد دلش نمی رسد.
دیالوگ اثرگذار: تو این محله رو به گند کشیدی دختر فاسق...والا قباحت داره!
اسنادی موجود است که شریفینیا قرارداد اجرای این نقشها را نیز امضا کرده و قول داده در یکی از این پروژه ها، بالاخره به مراد دلش برسد:
حاج کاظم برای فیلم «آژانس کاغذی»
حاج اکبر برای فیلم «یه رون بده، یه راسته!»
حاج ابی برای فیلم «شیرین شیرینا»
حاج سیروس برای فیلم «سگ دست قلابی»
شریفینیا، دهنمکی را متهم کرد
محمدرضا شریفینیا که در سهگانهی اخراجیهای دهنمکی حضور پررنگی داشته است در نشست خبری "اخراجیهای3" در بارهی "آدم برفی"، گفت: آقای دهنمکی یا میخواستند این فیلم را از پرده پایین بکشند یا نمیخواستند. به هر حال ایشان متهماند و من هم جواب میخواهم. آخه این مسأله که کی در فیلم زن پوش باشد که نیاز به مجوز ندارد
نشست مسعود دهنمکی و محمدرضا شریفینیا کارگردان و بازیگر "اخراجیها" با اهالی رسانه عصر سهشنبه در فرهنگسرای «رسانه» برگزار شد.
از حاشیههای این نشست میتوان به صحبتهای دهنمکی درباره فیلم «آدم برفی» که تهیهکنندگی آن را محمدرضا شریفینیا برعهده داشت اشاره کرد که شریفینیا در واکنش به آن گفت: تهیهکنندگی این کار را من و آقای زم بر عهده داشتیم و زمان اکران "آدم برفی" آقای ده نمکی یا میخواستند این فیلم را از پرده پایین بکشند یا نمیخواستند. به هر حال ایشان متهماند و من هم جواب میخواهم. آخه این مسأله که کی در فیلم زن پوش باشد که نیاز به مجوز ندارد. همان طور که اگر کسی در فیلم دزدی کند نیاز به مجوز ندارد... درباره زن پوش بودن ایراد این است که فرد انگشت نما شود و... اما دیگر نباید که فیلم را روی پرده به آتش بکشند!
دهنمکی نیز در پاسخ به شریفینیا گفت: بعضی سخنان را فعلا نمیتوان بیان کرد و بعدا درباره آن صحبت میکنیم، تنها میگویم نام آقای زم برای تهیه کنندگی «آدم برفی» الان آشکار شده است و این موضوع را در آن زمان فقط من و 2 نفر دیگر میدانستیم.
منبع: آفتاب
سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت!
یکی از فیلم های جنجالی در میان فهرست 22 فیلم راه یافته به بخش مسابقه جشنواره سی و یکم، «رسوایی» است که مسعود ده نمکی ساخته است. فیلمی که خیلی ها منتظرش هستند ببینند چقدر با سه گانه «اخراجی ها» قابل مقایسه است.
تماشا: یکی از فیلم های جنجالی در میان فهرست 22 فیلم راه یافته به بخش مسابقه جشنواره سی و یکم، «رسوایی» است که مسعود ده نمکی ساخته است. فیلمی که خیلی ها منتظرش هستند ببینند چقدر با سه گانه «اخراجی ها» قابل مقایسه است. «رسوایی» فیلم جدی ده نمکی است. فیلمی که به قول خودش همه اعتقاداتش است. کمی بیشتر با «رسوایی» آشنا شوید:
* چه شد که ده نمکی تصمیم به ساخت «رسوایی» گرفت؟ خودش در گفت و گویی گفته بود: «طرح قصه، مربوط به قبل از «اخراجی ها» است. یعنی قبل از «اخراجی ها» به ساخت این داستان فکر کرده بودم، ولی می خواستم ورودم به سینما، ورودی باشد که با مخاطب عام هم ارتباط برقرار کند. این قصه، قصه ای نبود که پرمخاطب و به اصطلاح «عامه پسند» باشد، به همین دلیل گذاشتم سه گانه «اخراجی ها» تمام شود و بعد وارد این حوزه شدم، یعنی از حوزه کمدی به حوزه درام رسیدم. البته این قصه، پتانسیل این را هم داشت که تبدیل به «اخراجی های 4» شود.»
* این فیلم دو کاراکتر اصلی دارد. یک دختر قرتی به نام افسانه با بازی الناز شاکردوست و یک روحانی ساده دل با بازی اکبر عبدی. شاکردوست اولین بازیگری بود که با ده نمکی قرارداد بست. هر چند خودش جایی گفته بود حتی حاضر نبوده این فیلمنامه را بخواند. چون نوشته ده نمکی بوده: «یکی از دوستان بازیگرم، این فیلمنامه را به من پیشنهاد داد، گفتم من این فیلمنامه را نمی خوانم. شب موقع خواب، وسوسه شدم گفتم حالا بگذار به عنوان یک داستان بخوانم. چیزی را از دست نمی دهم. فیلمنامه را که خواندم واقعا متحول شدم. دیدگاه های خودماول همه زیر سوال رفت» ...
* داستان پیوستن اکبر عبدی به این پروژه داستان جالبی است. بازیگران زیادی برای بازی کردن در نقش حاج یوسف، روحانی این فیلم تست گریم شدند اما در نهایت این عبدی بود که نقش طلایی را در دست گرفت. دکتر محمد صادقی، علی دهکردی، حسام نواب صفوی و حتی محمدرضا شریفی نیا بازیگرانی بودند که برای بازی در نقش روحانی کاندیدا بودند.
* محمدرضا شریفی نیا خیلی دوست داشته نقش روحانی این کار را خودش بازی کند. ده نمکی در گفت و گویی این را لو داده: «من هیچ وقت جرات نمی کردم برای یک فیلم جدی، عبدی جزو گزینه های اصلی بازی باشد. با آقای شریفی نیا صحبت کردیم. ایشان هم خیلی ابراز علاقه برای بازی در این نقش کردند، حتی توسط آقای عبدالله اسکندری، تست گریم هم شدند.»
* عبدی پس از چند تست موفق شد بازیگر این کار باشد. هر چند علاقه دیرینه ده نمکی به او و نوستالژی که با «بازم مدرسه ام دیر شد» داشته، در این انتخاب بی تاثیر نبوده و البته محبوبیت بی چون و چرای عبدی: «او در نظر سنجی های مادر مورد «اخراجی ها» تقریبا محبوبترین بازیگر از نگاه مردم در این سه گانه بوده است. یکی از دلایلی که ایشان را انتخاب کردم، همذات پنداری بودکه مردم با این کاراکتر پیدا می کردند. به نظر من محبوبترین بازیگر در میان عامه مردم، اکبر عبدی است. هر نظرسنجی هم برگزار شود، این نتیجه حاصل خواهد شد.»
* با قرارداد بستن عبدی و ده نمکی خیلی ها جا خوردند. سابقه ای که در ذهن خیلی ها بود،دعوای این دو نفر و کدورت هایی بود که میانشان به وجود آمده بود اما گویا «رسوایی» و شرایطش وسوسه کننده تر از پافشاری به دلخوری بوده است.
* شنیده می شود ده نمکی برای کاراکتر روحانی، به مابه ازای بیرونی فکر کرده است. می گویند ظاهر عبدی در این فیلم شباهت هایی با آقای دولایی دارد. عارفی که ده نمکی ارادت خاصی نسبت به او دارد. البته عبدی این اعتقاد را ندارد: «با اینکه خیلی ها می گویند این روحانی از نظر ظاهری، کمی شبیه آیت الله مطهری یا آیت الله مفتح است، اما الگوی رفتاری از روحانیون معاصر نداشتیم.»
* عبدی در این فیلم یک روحانی با لهجه آذری است. عبدی در این باره گفته است: «لهجه های مختلف را هم امتحان کردیم. لهجه کاشی، اصفهانی، آذری، تهرانی (یعنی بدون لهجه) و حتی مشهدی؛ در نهایت آقای ده نمکی، لهجه آذری را بیشتر پسندید و گفت در این لهجه، مظلومیت بیشتری وجود دارد ...»
* گفته می شود داستان «رسوایی» در واقعیت هم رخ داده. بخشی از آن هم تجربه های اجتماعی علما، عرفا و حتی انبیاست که در «رسوایی» در قالب یک داستان گنجانده شده. گویا ایده اولیه قصه برمی گردد به نوعی رفتار اجتماعی که یکی از بزرگان دین با چنین طبقه و دختری انجام داده است.
* اکبر عبدی بیشترین همکاری را در میان کارگردانان با ده نمکی داشته است. آنها در چهار فیلم با هم همکار بوده اند.
* «رسوایی» جزو اولین فیلم هایی بود که به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر سی و یکم رسید تا بتوانددر بخش مسابقه (سودای سیمرغ) حضور پیدا کند. البته همانطور که می دانید ده نمکی «نه مرغ می خواهد و نه سیمرغ»! این اظهار نظر جنجالی او را در اختتامیه جشنواره فجر درباره فیلم اولش، «اخراجی ها 1» یادتان است؟
* ده نمکی در «اخراجی ها 3» تبلیغات رسوایی را آغاز کرد. او در بیلبوردهای شهری در نماهایی از فیلم، تبلیغ فیلم آینده اش را مونتاژ کرده بود! البته او هنوز هیچی نشده، تیزرهای فیلمش را هم شروع به پخش کرده. می گویید نه؟ نسخه ویدئوی «کلاه قرمزی و بچه ننه» را بخرید تا تیزر «رسوایی» را اولش ببینید!
* شنیده می شود فیلم شروع جالبی دارد که به قاچاق سی دی یک روحانی و رابطه اش با یک دختر خوشگل مربوط می شود.
* عبدی بازیگر خیلی خوبی است و نقش های ماندگار زیادی بازی کرده اما او گفته درباره این فیلم مدعی است. طبق شنیده ها او آنقدر توانسته خوب بازی کند که گویا قرار است جایزه ای ویژه به او تعلق گیرد. جایزه ای فراتر از سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد!
* «رسوایی» نخستین فیلمی است که هیئت انتخاب جشنواره رأی به حضورش در بخش مسابقه سینمای ایران داده است.
* خیلی ها معتقدند این فیلم هم پتانسیل فروش به اندازه «اخراجی ها» و حتی بیشتر از آن را دارد.
* لوگوی این فیلم یک کفش قرمز پاشنه بلند زنانه است. کفشی که در طول فیلم پای الناز شاکردوست است. شاکردوست در این فیلم با آرایش صورت غلیظی ظاهر شده. مجوزی که احتمالا تنها ده نمکی دارد.
* هنوزهیچی نشده فیلم موافقان و مخالفان سرسختی دارد. خیلی ها از همین حالا دیدن این فیلم را تحریم کرده اند و خیلی ها مطمئن هستند که «رسوایی» پرفروش ترین فیلم سال 92 خواهد شد.
* مسعود ده نمکی روز روزگذشته در تازه ترین گفت و گویش با نسیم درباره «رسوایی» گفت: «در «رسوایی» تلاش کردم هر آنچه در سینما آموخته ام را برای خلق یک درام جذاب عملی کنم. در شرایط فعلی تمام وقتم صرف پایان بردن آخرین مراحل فنی «رسوایی» است. منتظر جشنواره هستم تا فیلم توسط مخاطبان و منتقدان ارزیابی شود. جالب نیست که شخصا از «رسوایی» تعریف کنم اما خوشبختانه بازخورد هیئت انتخاب جشنواره مثبت بوده و اغلب فیلم را پسندیده اند.»
سهمیه حج برای شریفینیا و چند بازیگر دیگر
تعدادی از بازیگران سینما از دفتر ریاست جمهوری صاحب سهمیه ویژه سفر حج شدند
این سهمیه از سوی دفتر ریاست جمهوری به افرادی چون محمدرضا شریفی نیا، الناز شاکردوست، مهناز افشار و امین حیایی اختصاص یافته است. آنها اردیبهشت عازم سرزمین وحی می شوند.
رضا استادی روزنامه نگار شناخته شده حوزه سینما گفت : شنیده ها حاکی است گروهی از سوپراستارهای سینمای ایران اواخر فروردین ماه امسال به مکه مشرف خواهند شد.
استادی افزود: این سفر به همت و با دعوت یکی از مسوولان ارشد فرهنگی کشور صورت می گیرد و از میان فهرست تهیه شده از هنرمندان، چهره هایی همچون: محمد رضا شریفی نیا، رُز رضوی، الناز شاکردوست، لیلا اوتادی، نیوشا ضیغمی و مهناز افشار برای حضور در این سفر معنوی اعلام آمادگی کرده اند و ممکن است به زودی اسامی دیگری نیز به این فهرست اضافه شود.
به گفته آقای استادی، البته حضور این تعداد از سوپر استارهای سینمایی در یک سفر دسته جمعی مشکلاتی را برای تهیه کنندگان نیز ایجاد کرده و به دلیل محرومیت مقطعی سینمای ایران از حضور این بازیگران مطرح، برنامه ریزی های چند فیلم سینمایی دستخوش تغییر و تحول شده اما به نظر می رسد بهره معنوی این هنرمندان از سفر به سرزمین وحی، ارزش اندکی انتظار و صبر کردن از سوی این تهیه کنندگان را داشته باشد.
منبع: جهان نیوز
عکس:محمدرضاشریفینیا و یکمجریآنور آبی
گریم عجیب شریفینیا
فیلمبرداری «آهوی پیشونی سفید» اولین ساخته سینمایی سیدجواد هاشمی به تهیهکنندگی سیدمسعود اطیابی به پایان رسیده اما ضبط سکانس های هوایی فیلم هنوزباقی مانده است.
«آهوی پیشونی سفید» به لحاظ مالی، سنگینترین فیلم کودک در سالهای اخیر است و بودجه آن به طور کامل در بخش خصوصی تهیه شده است.
فیلمبرداری این فیلم در مدتزمان ۴۵ روز و در شهرهای تهران، کلاردشت و فومن انجام شده است.
این فیلم در ژانر کودک و درباره مراقبت از دخترانی است که زود گول میخورند؛ فیلم فضایی شاد و موزیکال دارد که البته در آن آسیبهای اجتماعی هم مطرح می شود.
فیلمنامه پروژه را سیدجواد هاشمی به رشته تحریر درآورده و داستان فیلم به گونهای طراحی شده که در آن شخصیتهای فولکلور، قدیمی و معروف ایرانی از جمله خاله سوسکه و آقا موشه، آهوی پیشونی سفید، عفریته، عجوزه، سالار، گرگ و روباه نیز حضور دارند.
محمدرضا شریفی نیا، امین حیایی، گوهر خیراندیش، امین زندگانی، نادر سلیمانی، نیلوفر خوش خلق، امیر غفارمنش، هومن حاجی عبدالهی و ترلان پروانه از جمله بازیگران این فیلم هستند.
منبع: شبکه ایران
علی پروین، محمدرضا شریفینیا را تهدید کرد
علی پروین تهدید کرده که اگر آنها مستند وی را چه در قالب سی دی و چه در قالب بردن روی پرده سینما به فروش برسانند و بابت آن از مردم پول بگیرند علیه آنها اقدام خواهد کرد. مصاحبه پروین در مورد این اصطکاک با برنامه هفت خواندنی است:
پروین تهدید کرده که اگر آنها مستند وی را چه در قابل سی دی و چه در قالب بردن روی پرده سینما به فروش برسانند و بابت آن از مردم پول بگیرند علیه آنها اقدام خواهد کرد. مصاحبه پروین در مورد این اصطکاک با برنامه هفت خواندنی است:
*چی شد که تصمیم گرفتید جلوی دوربین بروید؟
خودتان بهتر می دانید که من اهل این حرف ها نیستم. من سینما را خیلی دوست دارم، ولی دنبال این نیستم که بروم و فیلم بازی کنم. اگر دنبال این حرفها بودم توی جوانی هایم که بیشتر حس وحال داشتم، این کار را می کردم.
*الان پشیمان هستید؟
ما به این دوستان اعتماد کردیم و دوست داشتیم که جواب اعتمادمان را بهتر از این بدهند. قرار نبود کسی دنبال فروش فیلم باشد. حداقل اگر می خواستند دنبال این حرف ها بروند باید یک اطلاعی به ما می دادند. حداقل خودمان کمک می کردیم تا فیلم بهتر و طولانی تر بشود. چرا باید به خاطر اینکه مردم ما را دوست دارند بروند و برای 40 دقیقه پول بدهند؟
*اما علی پروین برای گروهی از فوتبا لدوستان آنقدر جذابیت دارد که CD را بخرند.
مردم لطف دارند ولی خودمان چی؟ خودمان که میدانیم باید یک کار بهتر را درست می کردیم و دستشان می دادیم. حرف ما این است که چرا این ها آمدند و چنین کاری کردند. همه اش دنبال این هستیم که بزنیم و در برویم! این درست نیست، ما باید به فکر بقیه اش هم باشیم!
*چی شد که با این گروه همکاری کردید؟
یکی از دوستان ما یک شب اینها را آورد توی حسینیه ما و گفت که می خواهند مصاحبه نوروزی برای شب عید بگیرند. یعنی ماجرای مصاحبه شب عید ما را به اینجا رساندند و الان باید این اتفاق ها بیفتد.
*این درست است که شما مبلغ صد میلیون تومان از تهیه کنندگان این کار خواست هاید؟
چون لادن بیشتر دنبال این قضیه بود، ما ترجیح دادیم که زیاد دنبال این موضوع نباشیم. درثانی چطور آن ها از فروش فیلم من پول ببرند، ولی من که علی پروین هستم و مستند مال من است، بی خبر باشم و سودی نبرم! این درست است؟
*اما می گویند که شما در جریان این موضوع بود ه اید؟
اگر من به کسی حرف زده ام و یا مدرکی دارد بیاید و رو درو حرف بزند. من تا امروز هم به این دوستان احترام گذاشتم و حرفی نزدم، ولی اگر قرار باشد که کار به این جا بکشد و روی اعصاب ما بروند، کار را رسانه ای می کنم و حتی توی همین برنامه سینمایی ها برنامه هفت در این مورد صحبت می کنم.
*این شد دومین کار سینمایی علی پروین و دومین باری است که سلطان جلوی دوربین رفت.
هر چند که این کار مستند یادگاری است، ولی در کل زیاد راضی نیستم. در مورد کار اول که خیلی ناراحتم و دیگر این کار را نمی کنم. بدبختی ما این است که خود من هیچ وقت دنبال این قضایا نبودم و اگر هم این اتفاق افتاد فقط به خاطر اصرار آن ها بود.
منبع: فردا
ناهیان و شریفینیا در پشت صحنه قلادههای طلا+تصاویر
محمد رضا شریفی نیا و حجت الاسلام پناهیان در پشت صحنه فیلم جنجالی قلادههای طلا ، ساخته ابوالقاسم طالبی
عکس: بذلهگویی شریفینیا درمقابل هاشمی
مهراوه شریفینیا از "خداحافظ بچه" میگوید
بعد از این برنامه بازخوردهای زیادی رااز افرادی که بچه دار نمی شدند داشتم این موضوع هم دوست داشتنی بود و هم عذاب آور. جذاب از این بابت که مردم با داستان ارتباط برقرار کرده بودند و ناراحت کننده از این جهت که این مشکل در جامعه ما وجود دارد .
مهراوه شریفی نیا بازیگر مجموعه خداحافظ بچه که مهمان برنامه اینجا شب نیست رادیو جوان بود در ارتباط بانقش لیلا در این فیلم گفت: نقش لیلا نقش خیلی سختی بود چرا که من مادر شدن را تجربه نکرده ام . بعلاوه بسیار بسیار از لیلا دور هستم و هیچ کدام از ویژگی های او را ندارم به همین دلیل خیلی سعی کردم او را درک کنم و بفهمم.
به گزارش آریا، او ادامه داد: کار کردن با بچه هم سختی های خاص خود را دارد به خصوص اینکه کل قصه بر پایه عشق لیلا به بچه استوار بود و اگر کوچکترین اشتباهی صورت می گرفت و لحظه ای بیننده عشق لیلا به بچه را باور نمی کرد تمام منطق قصه زیر سؤال می رفت. و به طور کلی نقش لیلا بسیار پیچیده و دوست داشتنی بود چرا که تاکنون متنی را ندیده ام که محوریت نقش یک زن تا این حد در آن عمیق باشد پیچیدگی های نقش به خصوص در تلویزیون را دوست دارم.
شریفی نیا افزود: بعد از این برنامه بازخوردهای زیادی رااز افرادی که بچه دار نمی شدند داشتم این موضوع هم دوست داشتنی بود و هم عذاب آور. جذاب از این بابت که مردم با داستان ارتباط برقرار کرده بودند و ناراحت کننده از این جهت که این مشکل در جامعه ما وجود دارد .
او زندگی کردن در یک خانواده هنرمند را بسیار سخت عنوان کرد و افزود: درست است که خیلی از چیزهایی را که دارم مدیون خانواده ام هستم اما زندگی در یک خانواده هنرمند سختی هایی دارد از جمله اینکه به علت مشغله هایی که هست کانون گرم خانواده وجود ندارد . من بازیگری را انتخاب نکرده ام چرا که از سن 8 سالگی حداقل سالی یک بار یک سریال یا فیلم سینمایی داشته اما همه تلاشم را کرده ام که از وجود خانواده ام سوء استفاده نکنم.
او بازی در روز حسرت را یکی از بهترین نقش هایش خواند و گفت: از این دست کارهای شعاری که در سریال ها به نمایش گذاشته می شود را دوست ندارم اما در روز حسرت یکی از زیبا ترین سکانس هایی که وجود داشت جایی بود که در نقش فریده نماز می خواندم.
او اذعان کرد: بازی کردن در نقش های منفی را دوست ندارم و نقش های خاکستری برایم جذاب ترهستند . یکی از آرزوهایم این است که معلم دوره راهنمایی باشم و به روش خودم تدریس کنم.
حذف شریفینیا از سرود خمینی ای امام
با وجود شیطنت های فراوانی که شریفی نیا داشت، ولی برای گروه سرود یک جور آچار فرانسه به حساب می آمد؛ هر مشکلی که داشتیم حل و فصل می کرد و تقریباً همه کاری بلد بود
علی راغب در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو، در خصوص گروه سرود «خمینی ای امام» که در روز ورود امام خمینی(ره) در فرودگاه اجرا شد، گفت: آن زمان مسئولیت تمرین کردن با بچه های گروه سرود «خمینی ای امام» به عهده من بود، خاطرم هست محمدرضا شریفی نیا که الان بازیگر است در گروه کر بود و خیلی هم شیطنت می کرد.
وی ادامه داد: با وجود شیطنت های فراوانی که شریفی نیا داشت، ولی برای گروه سرود یک جور آچار فرانسه به حساب می آمد؛ هر مشکلی که داشتیم حل و فصل می کرد و تقریباً همه کاری بلد بود.
این آهنگساز انقلابی افزود: به دلیل حساسیت اجرای گروه کر که بنا بود برای اولین بار سرودی را برای امام خمینی(ره) بخوانند، به بچه های بازیگوشی مثل شریفی نیا اجازه ندادیم در آن اجرای خاص حضور داشته باشند.
راغب در خصوص دیگر افرادی که در گروه کر «خمینی ای امام» حضور داشتند، خاطرنشان کرد: برادران علم الهدی - چه آن که در دوران جنگ شهید شد و چه برادر دیگرش که الان یکی از مسئولان صدا و سیماست -هر دو در گروه کر سرود «خمینی ای امام» حضور داشتند.
وی در خصوص برخی افراد گروه کر سرود «خمینی ای امام» گفت: از این گروه 38-37 نفره نزدیک به 9 تن در دوران جنگ و دفاع مقدس شهید شدند.
شریفینیا دوباره مجری قرآنی می شود
«فضای تلویزیون را به دلیل بستری که میتواند برای آموزش بهتر جوانها فراهم کند دوست دارم و اگر باز پیشنهاد ساخت، تولید و یا اجرای برنامهای برای تلویزیون را داشته باشم قطعا میپذیرم.»
محمد رضا شریفینیا معتقد است که تلویزیون برای مخاطبانش فضایی را ایجاد میکند که از طریق آن میتوان مسائل تربیتی را بهتر بیان کرد.
به گزارش خبر آنلاین، محمد رضا شریفی نیا بازیگر سینما و تلویزیون گفت: «من در ماه مبارک رمضان تجربه اجرای برنامه «نشانه» را بر عهده داشتم که از طریق آن میتوانستیم مسائل دینی و یا تربیتی را بهتر به جوانها آموزش دهم. در ماه مبارک رمضان شبکه آموزش خواست تا برنامهای را برای این شبکه تدارک ببینیم و من به عنوان مجری طرح و مجری برنامه قصد داشتم با ساخت چنین برنامهای جوانهایی که در شبهای قدر قرآن سر میگیرند بدانند که نفس وجودی قرآن سر گرفتن چیست؟ و به معجزات قرآن آشنا شوند و هدفمان از ساخت برنامه «نشانه» آگاهی دادن به مخاطبان و به نوعی حرکتی خدا پسندانه بود.»
بازیگر فیلم سینمایی «اخراجیها» در ادامه گفت: «کار کردن در تلویزیون و درمقام یک مجری در برنامه «نشانه» یک کار دلی بود. من در این برنامه با اشاره به برخی آیات قرآنی به یکسری از مفاهیم علمی پرداختم که طی سالیان نزول قرآن پدیدههای علمی که قرآن به آن اشاره کرده بود، تحقق پیدا کرد و به نوعی تطبیق آیات قرآنی با مفاهیم امروزی هدف ساخت این برنامه بود.»
این بازیگر در ادامه گفت: «فضای تلویزیون را به دلیل بستری که میتواند برای آموزش بهتر جوانها فراهم کند دوست دارم و اگر باز پیشنهاد ساخت، تولید و یا اجرای برنامهای برای تلویزیون را داشته باشم قطعا میپذیرم.»
او در آخر گفت: «در حال حاضر به دلیل استقبال زیاد مخاطبان از برنامه «نشانه»در حال تدارک ساخت و پخش سری دوم این مجموعه هستیم.»
حدیث فولادوند و مهراوه شریفینیا همسران محمدرضا شاه شدند+عکس
محمدرضا ورزی حضور حدیث فولادوند، مهراوه شریفینیا و ساغرعزیزی به عنوان «همسران شاه» را در سریالش قطعی خواند.
کارگردان سریال «معمای شاه» در گفتوگو با ایسنا گفت: در حال حاضر 40 درصد از بازیگران سریال مشخص نشدهاند که به زودی پس از انتخاب، اسامی آنها اعلام خواهد شد.
وی درباره حضور داریوش ارجمند در سریال «معمای شاه» توضیح داد: به احتمال قوی آقای ارجمند به خاطر همکاری با پروژه «ستایش» نتواند در «معمای شاه» حضور پیدا کند. ما برای ایفای نقش داریوش ارجمند مدتها است که مانور دادهایم، اما فکر نمیکنم ایشان بتوانند حضور داشته باشند مگر اینکه «ستایش» کنسل شود.
ورزی در پایان گفت: قرار است سریال «معمای شاه» را 26 دی ماه، روز فرار شاه کلید بزنیم و پس از کلید خوردن تولید پروژه را آغاز کنیم.
سریال «معمای شاه» که زندگی محمدرضا پهلوی را از سال 1315 و بازگشت وی از سوئیس تا مرگ او در سال 1359 به تصویر میکشد، به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی در 45 قسمت 50 دقیقهای تولید میشود.
عکس: تفتی و مهراوه شریفینیا در فیلم فجر