عکس روز: هانیه توسلی در نوجوانی
روزگار نو: در این عکس تصویری از هانیه توسلی به همراه خواهرش طناز توسلی را میبینید. هانیه توسلی با این روزهایش مو نمی زند.
منبع: سینمای ما
به گزارش ایسنا ، هانیه توسلی در کنار بازیگرانی همچون رویا تیموریان، سینا رازانی، طناز طباطبایی، امیرحسین رستمی و.... در این نمایش به ایفای نقش میپردازد.
آروند دشتآرای که پیش از این نمایش «کمی تاب بخوریم» را در بیست ونهمین جشنواره تئاتر فجر اجرا کرده بود، درباره تفاوتهای اجرای عمومی این نمایش در مقایسه با اجرای عمومی آن توضیح داد: تفاوتهای بسیاری داریم هم متن و هم اجرا، تفاوتهای بسیاری در مقایسه با جشنواره تئاتر فجر دارند.
نمایش «کمی تاب بخوریم» نوشته محمد چرم شیر است که از اواخر آبان ماه به صحنه میرود و با اجرای این نمایش ،تالار «حافظ» کارخود را به طور رسمی آغاز میکند.
در دومین روز جشنواره، فیلمهای کفشهای پاره، حج پاکان، آذر، توریست، بچه تهران و مسابقه ویدیویی کوتاه (۷ فیلم) در سینما سوره به روی پرده میروند
فیلمهای یکی بود یکی نبود، شاه کلید، مسابقه ویدیوی کوتاه (۸ فیلم)، جایزهای برای او، به خاطر تهمینه و آذر در سالن کتابخانه مرکزی و فیلمهای باغ مخفی، پینوکیو، مجموعه فیلمهای کوتاه(۸ فیلم)، مجموعه فیلمهای کوتاه بینالملل (۷ فیلم)، پیشول و میشول و سطل پرنده، کوکی در تالار خورشید و فیلمهای کوتاه(۱۰ فیلم)، کوکی، بطری جادویی، ننه نقلی، سلام بر فرشتگان و صدای پای من در سینما ساحل نمایش داده شود.
همچنین در دومین روز جشنواره فیلمهای کفشهای پاره، حج پاکان، آذر، توریست، بچه تهران و مسابقه ویدیویی کوتاه (۷ فیلم) در سینما سوره به روی پرده میروند.
هانیه توسلی، بازیگر سینمای ایران از تهیهکننده یکی از فیلمهایش به دلیل عدم پرداخت قسط آخر دستمزدش شکایت کرد.
وی که سال گذشته در فیلمی هنری ایفای نقش کرده بود، در پی عدم پرداخت قسط آخر دستمزدش از مجری طرح فیلم شکایت کرد و با بینتیجه بودن این شکایت، چک خود را به شرخر سپرد تا نقد شود، اما این چک ۲۵ میلیون تومانی همچنان نقد نشده و به همین دلیل این بازیگر بار دیگر راه قانون را در پیش گرفته است.
به واسطه شکایت این بازیگر، تهیهکننده فیلم که مردی کهنسال است و سابقه ساخت چند سریال تاریخی را هم در کارنامه کاری خود دارد، هفته گذشته به دادگاه آمده تا در این خصوص پاسخگو باشد.
منبع: جوان
بازیگر نقش رعنا در فیلم سینمایی "آقا یوسف" با اشاره به شخصیتپردازی درست شخصیتهای این فیلم تاکید کرد رابطه رعنا و آقا یوسف از جنس زندگی و باور پذیر است
در بخش دوم گفتگوی خبرگزاری مهر با دکتر علی رفیعی، هانیه توسلی و مرتضی متولی آنها درباره روند تولید این فیلم و ویژگیهای آن صحبت کردند.
خانم توسلی شما معمولا با پیشنهاد سر صحنه میروید، ایده دارید، یا ترجیح میدهید مطیع نظر کارگردان باشید؟
- هانیه توسلی: فیلمنامه به شما راه را نشان میدهد، بعضی فیلمنامهها مشکلاتی در شخصیت پردازی یا قصه دارند که حتما درباره اش با کارگردان صحبت میکنم، اما "آقا یوسف" این طور نبود، قصه و رابطه رعنا و پدرش آن قدر درست پرداخته شده بود که یادم نمیآید پیشنهادی به کارگردان داده باشم.
حس و حالی که در فیلمنامه جاری بود، روابط آدمها، روح زندگی و جزئیاتی که درباره علایق رعنا وجود دارد، دوست داشتنی است. "شازده کوچولو" یکی از داستانهای محبوب من است و در فیلم هم رعنا با این قصه ارتباط خوبی برقرار میکند، ردپایی از "شازده کوچولو" در قصه هست و من اینها را خیلی دوست دارم.
*پیش از شروع فیلمبرداری تمرین و دورخوانی داشتید؟
- آقای هاشمی سر کار بود و زمانی که او به گروه پیوست چند جلسه درباره قصه و نقشها صحبت کردیم، اما تمرین اصلی قبل از هر سکانس بود. هم دیالوگها را میخواندیم و هم میزانسنها را تمرین میکردیم.
*طراحی لباسی که برای رعنا و دیگر شخصیتهای زن فیلم "آقا یوسف" انجام شده، ترکیبی هوشمندانه دارد. هم وجوه زنانه را میتوان در این لباسها دید هم حال و هوای شخصیتها را. لباسهای رعنا ترکیبی از رنگ قرمز و آبی دارد. گل سینه میزند و... اینها شاید در دنیای واقعی خیلی مرسوم نباشد اما با شخصیت و فضای فیلم همخوان است، این ویژگیها در بازی شما و نزدیک شدن شما به نقش هم تاثیر داشت؟
- در "ماهیها..." هم این تنوع رنگ و خاص بودن لباسها را میبینید، من به عنوان تماشاگر "ماهیها..." این ویژگی را خیلی دوست داشتم، ممکن است در دنیای واقعی زمانی که به شمال سفر میکنم در هیچ رستورانی حتی اگر خانمی آن را اداره کند، این حجم از رنگ را نبینم، اما اینها با منطق فیلم "ماهیها ..." میخواند.
سینما و فیلم حتما نباید عین واقعیت باشد، میتوان زیباییها و بخشهایی از واقعیت را از زندگی وام گرفت و به زبان سینما به دیگران منتقل کرد، اتفاقی که در فیلمهای آقای رفیعی میافتد همین است، سلیقه کارگردان است که قاب بندیهای زیبا، لباسهای ویژه و جذاب و بازی رنگها را در فیلم داریم، من این سلیقه را میشناختم.
میدانستم که این اتفاق در "آقا یوسف" هم میافتد، آقای رفیعی طراح صحنه و لباس خوش سلیقه و صاحب نگاه ویژه است. مطمئن بودم تبلور این سلیقه و نگاه هنری را در فیلم دومشان هم میبینم. میدانستم که شاید استفاده از گل سینه دیگر مرسوم نباشد، ولی این نشانههای کوچک نشان میدهد که این شخصیتها از دنیای آقای رفیعی میآیند.
مثل نقاشی که صاحب سبک است و دنیای خود را در آثارش ترسیم میکند. شخصیتهای "آقا یوسف" با این نشانهها از دنیای اطرافشان جدا میشوند، اما بیربط به این دنیا نیستند، کاملا برگرفته از آن جامعه و شرایط دنیای امروز هستند.
* پس این ویژگیها به شخصیت پردازی رعنا کمک کرد؟
- بله، رعنا دختری آراسته است، دوست دارد شیک لباس بپوشد، میخواهد طبقه عوض کند، در فیلم جملهای هست که به این روحیه اشاره دارد، او میخواهد پرواز کند، اما گویی پدرش دست و بالش را بسته است.
*رعنا نماینده بخشی از دختران امروزی است که از طریق ازدواج میخواهند تغییر جایگاه طبقاتی بدهند و به آرزوهایشان برسند.
- رعنا کمی جاه طلب هم هست، میخواهد پیشرفت کند، رویاهای بزرگی در سر دارد، میخواهد از ایران برود، این آرزوها با آنچه پدرش برای او در سر دارد فرق دارد، بزرگترین چالش بین رعنا و آقایوسف همین است، این تفاوتها را آقا یوسف در خانههای دیگران هم میبیند. اختلاف نسلها را او در خانوادههای دیگر حس کرده و بعد خودش با آن روبرو میشود.
*فیلم به نظر شما فیلم آقا یوسف است یا رعنا؟ به نظر من فیلم قصه آدمهایی است که در مقطعی با آقا یوسف همراه میشوند و زندگیشان به نحوی با او ربط پیدا میکند.
- بله، فیلم، فیلم آدمهایی است که قصه زندگی و موقعیتی که دارند از نگاه آقا یوسف روایت میشود.
*انتهای فیلم، آقا یوسف سرخورده و ناامید در کوچه راه میافتد و دوربین روی تنهایی او تاکید دارد، مثل فیلمساز ترجیح میدهید درباره انتهای قصه قضاوت نکنید، یا فکر میکنید این رعنا است که میرود و پدرش را تنها میگذارد؟
- این لحظه تلخی برای رعنا و آقا یوسف است، اگر رعنا بداند که پدرش خدمتکار خانه مردی است که میخواهد با او ازدواج کند، این ازدواج به احتمال فراوان سر نمیگیرد، این موقعیت شروع یک تراژدی تازه است و میتواند یک فیلم دیگر باشد. رعنا یا باید پدرش را انتخاب کند یا دکتر را و این بحران بزرگی برای او است.
- علی رفیعی: البته "آقا یوسف" نمیتواند مثل بعضی فیلمها 2 و 3 و 4 داشته باشد!
*به نظر نمیرسد رعنا بتواند مثل شازده کوچولو از دل این بحران عبور کند، این ماجرا بن بست است و فرجام خوبی ندارد.
- رفیعی: شاید اگر بخواهیم ناگفتهها را بگوییم فیلم با ناکامی آقا یوسف تمام میشود، او میتواند خوشحال باشد که دخترش راه اشتباه نمیرود اما ناکام است به این دلیل که او دوست داشته دخترش در قشر و طبقه اجتماعی خود بماند، برای یوسف این ارزش است، انسان در سن و سالی ملاحظه کار و محافظه کار میشود، همان اندازه که رعنا جاه طلب و بلند پرواز است آقا یوسف محافظه کار است.
او میخواسته دخترش در چارچوبی که میشناسد زندگی کند و رعنا از این چارچوب بیرون رفته است. این بزرگترین شکست یوسف است. البته هر تماشاگری از من میپرسد فرجام فیلم و شخصیتها چیست می گویم هر آنچه در ذهن شما است. ترجیح میدهم نه شخصیتها را داوری کنم، نه پایان فیلم را.
*فیلم چقدر ممیزی شده؟ به نظر میرسد شخصیت رعنا در پایان فیلم تعدیل شده است.
- فیلم میتوانست بسیار بیشتر از آنچه اتفاق افتاده ممیزی شود، اما با توجه به شرایطی که در آن زندگی میکنیم و معیارهای حاکم بر جامعه میزان ممیزی زیادی نداشتیم و این اصلاحات ضربهای به فیلم نزد. من احساس زیان و غبن نداشتم. اندکی تاکید در پایان فیلم و روی دیالوگهای رعنا داشتیم.
*روند تصویب فیلمنامه "آقا یوسف" خیلی طولانی بود، چرا؟
- در یک مقطع طولانی که یک سال طول کشید پروانه ساخت صادر نمیشد. ولی به نظرم در آن زمان بیشتر سلیقه شخصی حاکم بود. آن موقع در اداره نظارت و ارزشیابی با مدیریت دیگری روبرو بودیم و من بیشتر داوری میشدم تا فیلمنامه. همیشه همین طور بوده، من قضاوت شدهام نه آثارم.
اما در مقطعی که همه راهها به بنبست رسیده بود، دوستی که با احترام و قدرشناسی از او یاد میکنم آقای تقی علیقلیزاده که او را نمیشناختم، در دفترش دیدم و به من گفت در سبد فرهنگی ما فقط یک علی رفیعی است و برایم ناگوار است که شما کار نمیکنید. من تمام تلاشم را میکنم تا شما بتوانید پروانه ساخت بگیرید. چشمداشتی ندارم شما هم انتظار این را نداشته باشید که بتوانم سرمایه و وقت برای تولید فیلم بگذارم.
من آن زمان سرخورده و ناامید بودم، برای عمل جراحی به فرانسه رفتم که دوستی تماس گرفت و تبریک گفت برای دریافت پروانه ساخت. با وجود بیماری به ایران برگشتم.
* فکر میکنید برای ساخت فیلم سوم دیگر مشکل تصویب فیلمنامه ندارید؟
- یک ماه پیش به دفتر آقای سجادپور رفتم او گفت چرا فیلمنامه ای نیاوردهای، گفتم فیلم اول تمام پساندازم را خورد و دومی بدهکارم کرد. پولی برای ساخت فیلم ندارم. من فیلمنامه دارم اما امکان ساخت نیست، صحبت به جایی رسید که من از فیلمنامهای گفتم که احساس کردم با ممیزی کمتری مواجه میشود، داستان یک فیلمی در زمان جنگ. فیلمسازی که بیکار شده و مجبور به کرایه دادن فیلمهایش میشود.
آقای سجاد پور به من گفت شما هر فیلمنامهای بیاورید در ساخت، فیلم شریفی میشود این را با "ماهیها ..." و "آقا یوسف" ثابت کردید، اگر این دو فیلمنامه را دیگران میساختند سمت و سویی دیگر پیدا میکرد. با این جمله، ایشان مراتب اعتمادشان را
به من نشان داد. البته هنوز اتفاقی نیفتاده است.
*این که دکتر فیلم را نمیبینیم تمهید خوبی است، از اول به این نتیجه رسیده بودید که تصویری از او نداشته باشید؟
- نمایش این شخصیت اصلا خوب نبود، من در تئاتر "در مصر برف نمیبارد" تجربهای از این جنس داشتم، آنجا داستان زلیخا را داریم که از عشقش به یوسف میگوید اما ما یوسف را نشان تماشاگر نمیدادیم، هر تماشاگر یوسف را در ذهن خود میساخت. او را از لابلای حرفهای شخصیتهای نمایش میفهمید. در "آقا یوسف" اگر هر بازیگری نقش دکتر را بازی میکرد تماشاگر میگفت رعنا برای این آدم خود را به آب و آتش میزند!
* آقای متولی شما به عنوان تهیه کننده از تجربه همکاری با آقای رفیعی در این پروژه سخت و دشوار بگویید.
- مرتضی متولی: پروژه "آقا یوسف" یک پیشتولید چند ماهه ناموفق داشت و من از طریق دوستی به این گروه ملحق شدم. آقای رفیعی زمانی که با گروه قبلی خداحافظی کرد و تصمیم گرفت فیلم را با گروه دیگری تولید کند با آقای حمید مولوی تماس گرفت، اما ایشان گرفتار پروژههای دیگری بود و من را به آقای متولی معرفی کرد.
- رفیعی: زمانی که ایشان را دیدم و فیلمنامه را خواند احساس کردم میتوانم با او همکاری کنم و انرژی خوبی دریافت میکردم. یکی از دوستانم سرمایهای داده بود که خرج شده بود، از برادرم در پاریس 50 میلیون تومان گرفتم و او یک بار دیگر هم 50 میلیون تومان برایم فرستاد. دوست دیگری هم کمک کرد و از یک بانک هم وام گرفتم. به کمک آقای متولی پیشتولیدی یک ماهه داشتیم. اقتدار و تسلط حرفهای او به من انرژی میداد.
*آقای متولی "آقا یوسف" چقدر هزینه داشت، در چارچوب سینمای ایران، این فیلم پرهزینه محسوب میشود؟ فکر میکنید در اکران سرمایه تولید فیلم برمیگردد؟ به سود میرسید؟
- ما از ابتدا به سود بالا فکر نمیکردیم و امیدوار بودیم که بتوانیم از طریق اکران و عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی هزینه را برگردانیم، برای تولید یک فیلم در سینمای ایران کمتر از 400 میلیون تومان نمیشود هرینه کرد. پارسال و زمانی که "آقای یوسف" را شروع کردیم با توجه به این که هشت ماه قبلی هم هزینههایی شده بود 500 میلیون تومان برای فیلم هزینه کردیم.
دوستان بازیگر به ویژه خانم توسلی و آقای هاشمی به ما در این پروژه لطف کردند و این به خاطر اعتبار آقای رفیعی بود، بعضی بازیگرهای حرفهای فیلم تنها چند روز مقابل دوربین بودند و در نقشهایی کوتاه بازی کردند، اگر "آقا یوسف" کارگردانی دیگر داشت ما نمیتوانستیم این کست قوی را داشته باشیم. از فروش فیلم راضی هستم، فیلم برای مخاطب خاص ساخته نشده، اقشار مختلف فیلم را دیده و دوست داشتهاند، در نظرسنجی برنامه "هفت" زمان جشنواره این فیلم رتبه اول را از نظر تماشاگران داشت.
هانیه توسلی که در یکی دو سال گذشته در عرصه تئاتر پرکار شده است، این روزها در نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» با کارگردانی رضا حداد بازی میکند.
هانیه توسلی که در یکی دو سال گذشته در عرصه تئاتر پرکار شده است، این روزها در نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» با کارگردانی رضا حداد بازی میکند.
او که از 18 فروردین جای مهناز افشار را در این نمایش گرفته، در نقش دستیار شیطانی ظاهر شده است که با وسوسههای خود، پینوکیو را به انجام جنایت تشویق میکند.
نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» که در تماشاخانه ایرانشهر اجرا می شود، بازخوانی مدرن داستان معروف پینوکیو است که در آن تصویر، موسیقی، جلوههای بصری و... نقش پر رنگی دارند.
هانیه توسلی که دانش آموخته ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است، سال 1379 کارش را با بازی در تئاترهای دانشجویی شروع کرد و در ادامه با نمایش «باله روی بطریهای بیمعنی» (لیلی تاج)، «پدر دوست داشتنی» (سعید پورشعبانی) و «پدر» (نصرالله قادری)، تجربههای موفقی را پشت سر گذاشت.
او بعد از تثبیت در عرصه تئاتر با فیلم کوتاه «روی جاده نمناک» (مهدی کرمپور) و سریال «غریبه» (جواد اردکانی) وارد عرصه سینما و تلویزیون شد و خیلی زود در سال 1380 با فیلم «شام آخر» فریدون جیرانی به شهرت رسید. از دیگر فیلمهای این بازیگر میتوان به «گاهی به آسمان نگاه کن» (کمال تبریزی)، «شبهای روشن» (فرزاد موتمن)، «یک شب» (نیکی کریمی) و «کافه ستاره» (سامان مقدم) اشاره کرد.
مجموعههای تلویزیونی «وفا» (محمدحسین لطیفی) و «میوه ممنوعه» (حسن فتحی) نیز از کارهای موفق هانیه توسلی هستند.
نمایشهای «قرمز و دیگران» (محمد یعقوبی)، «گلهای شمعدانی» (محمد یعقوبی)، «پروفسور بوبوس» (آتیلا پسیانی) و «کمی بالاتر» (آروند دشت آرای) هم از مهمترین کارهای صحنهای این بازیگر به شمار میآیند.