زمان : 22 Dey 1391 - 00:09
شناسه : 62730
بازدید : 7795
 نقویان در یزد در انتقاد از دولت: پیامک هایی داشتم، بعضا بسیار تند؛خیلی هتاکانه که خجالت می کشم روی منبر برای شما بخوانم معاون دانشگاهی را که در آنجا سخنرانی کردم کنار گذاشتند نقویان در یزد در انتقاد از دولت: پیامک هایی داشتم، بعضا بسیار تند؛خیلی هتاکانه که خجالت می کشم روی منبر برای شما بخوانم

یزد-خبر- حجت الاسلام ناصر نقویان روز پنج شنبه در مراسم سوگواری دهه آخر صفر در بیت شهید آیت الله صدوقی سخنرانی کرد.

 وی در بخشی از سخنانش با اشاره به واکنش هایی که به اظهارات اخیر وی در باره عملکرد دولت صورت گرفته است گفت: عزیزی به من تذکر داد شما که گاهی انتقاد می کنید به بعضی مسایل سیاسی و اجتماعی؛ خوب است  خدمات و خوبی های نظام را هم بگویید که قطعا همین طور است.
وی با بیان اینکه انقلاب ما و نظام مقدس جمهوری اسلامی خدمات بزرگ و شایانی به این ملت و مملکت و بلکه در عرصه بین الملل داشته و شاید بزرگترین خدمتی که این انقلاب کرده ریشه کن کردن سلطه پادشاهان ظالم و عیاش و خودخواه و ستمگر بود، افزود: با نفس پاک و مسیحایی امام راحل و البته جان فشانی این مردم در کنار او این نهضت به دست امد و در کنار آن سلسله شاهنشاهی ریشه کن شد و هیمنه سهمگین امریکا که نمی شد به او نزدیک شد و از دور هیبت عجیبی داشت ،شکست. بزرگان از اینکه نام او را ببرند بر خود می ترسیدند و می لرزیدند اما نام او{آمریکا} بازیچه کودکان کوی شد و این دو دستاورد بسیار بزگ و عظیم بود.
نقویان در بخش دیگری از سخنانش گفت: اینکه یک ملتی از اختناق ستمشاهی و از نوکری اجانب به آقایی و آزادی رسید، به نظر حقیر کم چیزی نیست که هزینه های خود را داشت و دارد. مردم هم با همه وجود و تمام معنا هزینه ها را پرداخت کردند و همچنان پای آن هم ایستادند و هر جا احساس کنند اصل این نظام و ریشه این انقلاب بخواهد در معرض خطر قرار بگیرد باز هم ایستاده اند تا پای جان دریغ از هیچ چیز نخواهند کرد.
اما به نظر می آید پاره ای انتقادها و فریاد ها هم اگر در جای خود و موقعیت مناسب خودش کشیده نشود، آرام آرام خدای نکرده زاویه ای در این مسیر اصلی ایجاد می شود.  الان بعد از 1400 سال لعن و نفرین می فرستیم بر کسانیکه بعد از پیامبر در مسیر درست و صراط مستقیم زاویه ایجاد کردند. اگر آن روز انسانهای با بصیرت و از جان گذشته ای می بودند و فریاد و نهیب می زدند امروز اسلام 72 فرقه نمی شد.
نقویان افزود:اساس انتقاد هم برای همین است که ما اصل این نظام، اصله این درخت شیرین و پر برکت را قبول داریم و برای آن جان فشانی کردیم و می کنیم. اما وقتی می بینیم عده ای دارند به خودکامگی دچار می شوند و به خاطر سکوت بعضی از کسانیکه سخنشان و تشرشان می تواندجلوی آدم های خود رای و خود کامه ای که خیالات و اوهام آنها را گرفته در جای خود بنشاند و دوباره برگردند به مسیری که این ملت برای آن هدف و آن مسیرایستاده و خواهد ایستاد. اگر این تشرها نباشد آنچنان که نبی اکرم فرمود که اگر بدعت ها در جامعه ظاهر شود کج روی ها و زیاده روی ها نمایان شود، آن وقت کسانی که بار علم و دانش بر دوش آنها نهاده شده نه طلبه کوچک و حقیر و بی سر و پایی مثل من، آنها اگر سکوت کنند سکوتشان بسیار خسارت بار خواهد بود تا جایی که گاهی سخن ها و طعنه های تند در حق عالمانی که باید فریادی بکشند  و نمی کشند تا مرز لعن و نفرین مطالبی امده.
وی ادامه داد:به نظر می آید با همان نگاه مشفقانه و نظر مهربانانه و دوستانه گاهی باید درشتی کرد و تشری زد و فریادی کشید و گوش های سنگینی که پنبه های عجیب و غریب بر آنها فرو رفته و فقط بعضی صداهای فیلتر شده را  می شنوند و از شنیدن صداهای دیگر یا اساسا کری گرفته اند یا خود را به کری زده اند. بلکه در این زلزله گفتار بعضی از صاحبان سخن و دل های سوخته اینها به خود بیایند و به مسیر اصلی برگردند.
نقویان همچنین گفت:در بعضی از این سخنرانی هایی که احساس می کنم وظیفه این طلبه حقیر هست اصلا به یک شخص و شخصیت خاصی نظر ندارم، حس می کنم ما یک اصولی داریم اصول روشن و مبرهن که آن امام مسیح دم ما، انها را برای ملت روشن کرد و در انها خدشه ای نیست. اگرچه بعضی از مسائل نیاز به اجتهاد پویا و نگاه بالنده شخصیت معظمی مثل رهبر انقلاب که سکان دار این کشتی هستند دارد و رهبری همچون ستون این خیمه و همچون یک محوری که همه این اقطاب دور او قرار دارند و باید هم به قداست و استحکام و عظمت رهبری فکر کرد و اندیشید و در او کمترین خدشه ای وارد نکرد. که اگر به ستون کمترین خدشه ای وارد شد داستان همان حکایتی است که سعدی گفت. یکی بر شاخ بن می برید ...
این معنایش این نیست اگر حضور با اقتدار رهبری در جامعه هست همه وظیفه سکوت دارند. من به عنوان طلبه دو کلاس ابتدایی درس خوانده این را نمی فهمم. هرگز این را نمی فهمم که همه ساکت باشند.  خود اقا بارها فرموده اند سخن بگوئید و انتقاد کنید.
نقویان گفت: آن جایی که کجی و کج روی دارد مشاهده می شود که خدای ناکرده گاهی ادم احساس دیکتاتوری و خود رایی می کند، با دلیل و منطق و حجت باید استناد کرد و با آن مقابله کرد.
وی افزود: بنده در یک دانشگاه چند روز قبل از اینکه یزد خدمت شما شرف یاب شوم یک سخنرانی کردم. کمی سرو صدا ایجاد شد .دو روز بعد معاون دانشجویی ان دانشگاه را تحت فشار عزل کردند.متن ان سخنرانی هم که منتشر شده را ببینید. آخر این انصاف است؟این خود خواهی نیست؟ شما می توانید توبیخ کنید. بر فرض بنده سخنرانی تند و بر خلاف میل شما کردم.
امیرالمومنین می فرماید مالک !حلقه ای اول شما (مثلا یک رئیس جمهور حلقه اول رییس دفتر و معاون اولش؛ وزرا حلقه دوم و حلقه سوم معاونان آنها هستند ) باید از منتقدین تو باشند؛ حقه بازی نکنیم! بریم سازمان ملل با اللهم کن لولیک شروع کنیم، اما این پدر ولی را اینجا زیر پا لگد مال کنیم! این حقه بازی ها دیگردوره اش تمام شده اینها را دیگر ملت می فهمند.علی (ع) می گوید تو اگر راست می گوئی حاکمی هستی که می خواهی سخن ما را زنده کنی اولین حلقه تو باید منتقدان تو باشد. ان کس که بگوید این راه تو کج است، اشتباه است، این مسیر خطاست، نه اینکه تا یک کسی گفت خطاست او را برکنار کنی! این راه غیر "علی" است. این راه اشتباه است. این سخن علی نیست، بنده هیچ تعلق خاطری به هیچ جناحی نداشته و ندارم. نه چپ، نه راست، نه سنتی، نه مدرنش، نه اصولگرا، نه اصلاح طلب، یک طلبه کوچک حقیر بی سر و پا که احساس می کنم وظیفه ای در راه دفاع از این انقلاب دارم.
نقویان در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: درهمین گفت وگوهای سیاسی پیامک هایی داشتم، بعضا بسیار تند؛خیلی هتاکانه که خجالت می کشم روی منبر برای شما بخوانم. نمی دانم اسمش را چه بگذارم از سر جهالت و جوانی اما من با استمداد از خدا سعی کردم جواب های مودبانه ای بدهم.من در موبایلم دارم. یک اقایی نوشت که: «رجاله سیاسی تو ...می خوری به رییس جمهور توهین کنی!» با همین عبارت، من مجبورم بگویم خیلی عذز می خواهم خیلی می بخشید!. در جواب نوشتم: برادر جان، من به شخص خاصی توهین نکردم. رجاله هم نمی فهمم یعنی چه؟ شما برای من معنی کن، شما هم حرص و جوش نخور؛ برای قلبت خوب نیست .خیلی عزیزی.سپس ایشان عذرخواهی کرد و نمونه های بعدی و بعدی...
/