زمان : 24 Azar 1391 - 10:43
شناسه : 61464
بازدید : 5817
نقدی بر یک جمله از یک کتاب دو روزنامه بشارت نو (1نظر) نقدی بر یک جمله از یک کتاب دو روزنامه بشارت نو (1نظر) سید رضا سید دعاگو - پژوهشگر علوم دینی

کتاب و کتابخوانی مقوله ای است که همواره مورد تاکید همه بوده و از اولویت های فرهنگی محسوب می شود.این که چه کتابی بخوانیم و از چه نویسنده ای خوانده شود اهمیت ویژه ای دارد اما در روزگار ما که عصر تکنولوژی و وب سایت و اینترنت است این مقوله رنگ و بوی تازه ای یافته است که می توان به انتشار کتابهای دیجیتالی اشاره کرد گذشته از آنکه تورق صفحات یک کتاب خود می تواند تاثیر بسزائی درترویج فرهنگ کتابخوانی داشته باشد که در اینجا به این مقوله نخواهیم پرداخت.

موضوع دیگری که منجر به نوشتن این مطلب شد مبحث جدیدی است که در سالهای اخیر باب شده و آن اینکه یک جمله یا عبارت را به عنوان شاخص و جمله نغز از یک کتاب استخراج شده و به صورت مختلف به خورد خلق الله داده می شود. این را می توان در کتابهای کوچک با عناوینی نظیر کلام بزرگان ، راه زندگی و یا مانند اینها پیدا نمود یا بعضا در برخی جرائد به عنوان یک مطلب کوچک در گوشه ای از صفحات روزنامه ها چاپ می شود.

اخیرا در بخش یک جمله از یک کتاب در روزنامه بشارت نو جمله ای از کتاب "مرشد و مارگریتا" نوشته میخائیل بولگاکانف و ترجمه عباس میلانی را دیدم .بیان شد که مهم است  چه کتابی از چه نویسنده ای بخوانیم،در این راستا لازم دیدم با توجه به اینکه این گونه نوشتارها بعضا فرد را به سمت و سوی کتاب و یا نویسنده ای خاص  راهنمایی   می نماید. به معرفی نویسنده و مترجم به طور اجمالی بپردازم ، این کتاب در برهه ی  ابتدایی روی کار آمدن حکومت کمونیست شوروی نوشته شده و نویسنده در شرایط اجتماعی و سیاسی آن روز نسبت به تحلیل اوضاع می پردازد و به گفتمان دو نفر روشنفکر لائیک می پردازد.ترجمه این کتاب توسط آقای عباس میلانی صورت گرفته و ترجمه بسیار خوبی است،اما آقای عباس میلانی علیرغم اینکه مترجم و نویسنده خوبی است ولی دارای تفکرات سکولار و غیر دینی است که عملکرد او در برنامه های تلویزیونی و رادیوئی ضد نظام جمهوری اسلامی مشخص است و قلم خود را در جهت ضد ارزش های نظام و اهداف مملکت جمهوری اسلامی ایران بگار گرفته است.

امید می رود این انتخاب از روی سهو بوده و عمدی در کار نبوده است؟ اینکه به نحوی عمل کنیم مبلغ تفکرات ضد دینی و ضد اسلامی در این روزگار که دائما زیر بمباران فرهنگی دشمنان اسلام و میهن هستیم، چگونه قابل توجیه است؟

آیا اذهان پاک جوانان ما کمتر از مسائل اقتصادی و... است؟ آیا حفظ این منابع بکر مهم نیست؟ آیا اندیشیده ایم آلوده شدن افکار مردم بویژه جوانان چه اثرات مخربی دارد؟

کمی بیاندیشیم....