زمان : 24 Azar 1391 - 10:22
شناسه : 61462
بازدید : 5062
انتخابات ریاست جمهوری و چالشهای پیش رو (قسمت دوم -تهدید یا فرصت؟) انتخابات ریاست جمهوری و چالشهای پیش رو (قسمت دوم -تهدید یا فرصت؟) محمد سعید صالحی فیروز آبادی - انتخابات ریاست جمهوری می تواند به تهدیدی برای نظام سیاسی کشور تبدیل شود اگر:

انتخابات ریاست جمهوری می تواند به تهدیدی برای نظام سیاسی کشور تبدیل شود اگر:

 -شناخت نامزد ریاست جمهوری از خود ، رقیب یا رقبایی که می خواهد با آنها به رقابت بپردازد و نظام سیاسی کشوری که می خواهد ریاستش را برعهده گیرد شناختی ناروشن و گنگ باشد.

۱- شناخت از خود : شناخت از خود ابتدایی ترین نیاز یک نامزد برای برعهده گیری چنین مقام مهمی می باشد. شناخت از خود شناختی فراگیر و همه جانبه می باشد. البته همه ما به راحتی می توانیم تا حدودی به توانمندیها و نکات مثبت خود پی برده و آنها را برای خود و برای دیگران برجسته سازیم.

اما آنجایی که پای شناخت ویژگیهای منفی و ناتوانیهایمان می رسد به راحتی سعی در پوشانیدن آنها از نگاه دیگران و حتی خودمان می کنیم. بسیاری از این نکات منفی همگانی می باشد که به برخی از آنها اشاره می شود:

همه ما ادمها دوست داریم به راحتی در مورد پدیده ها قضاوت کنیم

دوست داریم برتری خود را به رخ اطرافیانمان بکشیم

دوست داریم دیگران ستایشمان کنند و از تواناییهایمان بگویند و افسانه سرایی کنند.

دوست داریم احساسات و عواطف خود و دوستانمان را برجسته و  احساسات و عواطف دشمنانمان ناچیز جلوه دهیم و آنها را سخت دل و بی عاطفه بدانیم.

به راحتی احساسات و فردیت ما در جلو جمع  کم رنگ می شود بویژه اگر این جمع ،دوستان و همفکرانمان باشند.

از دست دادن پستهای دنیایی به شدت آزرده خاطرمان می کند . هر چقدر چنین پستی بالاتر باشد آزردگی ما نیز در از دست دادن آنها بیشتر خواهد شد.

هر چقدر اطلاعاتمان در مورد خودمان و بویژه کاستی هایمان کمتر باشد چنین خصوصیاتی می تواند نمایانتر شود. به اندازه ای چنین خصوصیاتی برجسته تر خواهد شد که می تواند ما را به هیولایی به صورت انسان تبدیل کند . هیولایی که می تواند  به راحتی ثمره تلاشهای دهها ساله یک ملت را بر باد دهد .

۲- شناخت از رقیب.

رقیب در انتخابات ریاست جمهوری کسی است که نهادهای نظارتی رای به صلاحیت وی برای تصدی چنین مقامی می دهند. متاسفانه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نشان داده شد که کارکرد نهادهای نظارتی نیز با چالشها و ضعف هایی همراه می باشد.ضعف هایی که هنوز دست کم در نگاه عمومی به آن پرداخته نشده است . چنانچه کارکرد چنین نهادهایی به درستی انجام می گرفت هیچ نامزدی به هر قیمتی برای کسب آرا تلاش نمی نمود ، اگر بالاترین بی حرمتی ها هم به او می شد حاضر به فروپاشی و انشقاق خانواده بزرگ خود یعنی فروپاشی ملت ایران نمی شد.

ذهنهای  ملت ایران در هنگام انتخابات ریاست جمهوری به نامزدها دوخته شده است . رقیب در انتخابات ریاست جمهوری کسی است که قرار است بخشی از مشکلاتی که کشور با آن روبروست شرح دهد . رقبا برنامه های خود را نیز برای مقابله با این چالشها ارائه می دهند . نامزدها قرار نیست کسی را انتخاب کنند . این ملت ایران است که نامزد خود را انتخاب می کند. این رقبا نیستند که بایستی از حرفهای غیر منطقی نامزد مقابل برآشفته شوند. این ملت ایران است که از حرفهای منطقی یا غیر منطقی هریک از نامزدها راضی یا ناراضی می شود و در هنگام رای دادن  ناراحتی  یا رضایت خود را اعلام می نماید.

مجری و اداره کننده بحث به خودی خود هیچ مقامی ندارد . اما از آنجایی که رسانه نماینده افکار عمومی کشور است بی احترامی به مجری و اداره کننده بحث بی احترامی و اهانت به تمامی مردمی است که در پای رسانه هایشان نشسته اند و رقابتها را تماشا می کنند .

شناخت کافی از رقیب این امکان را با نامزدها میدهد تا به  باوری مهم و کلیدی برسند : پس از پایان رای گیری و مشخص شدن نتیجه ،رئیس جمهور نه تنها رئیس جمهور طرفدارانش خواهد بود بلکه رئیس جمهور کسانی که به او رای  نداده اند و از جمله  نامزد انتخاب نشده نیز می باشد. چنانچه نامزدهای ریاست جمهوری به چنین شناخت و باوری از خود و رقبایشان نرسند انتخابات دیگر فرصتی برای نشان دان صلابت و قدرت نظام سیاسی کشور نیست بلکه تهدیدی است که می تواند به ازهم گسستگی خانواده ملت ایران شود.

۳-شناخت از نظام سیاسی کشور : کسی که می خواهد به عرصه چنین رقابتی پای بگذارد بایستی با نظام سیاسی کشور ،  ، نهادها ی نظارتی آن و شیوه ای که می تواند برنامه هایش را اجرایی کند به خوبی آشنایی داشته باشد. چنانچه چنین آشنایی را نداشته باشد دائما به در بسته خواهد خورد. در کشور ما اقشار فکری و گروههای اجتماعی ، مذهبی و فرهنگی متنوعی وجود دارند که هریک باورها و منافع خود را دارا می باشند. اجرای برنامه های جدید موافقت و تفاهم اجتماعی گسترده ای را می طلبد . کسی که آشنایی لازم را با سازو کارهای تصمیم گیری و اجرای تصمیمات خود را نداشته باشد نمی تواند تاثیر شگرفی را بر کشورمان داشته باشد . حتی اگر رای بسیار بالایی را در پشت سر خود داشته باشد.

از سوی دیگر افرادی که صلاحیت آنها توسط نهادهای نظارتی از جمله شورای نگهبان برای نامزدی در انتخابات تایید می شوند بایستی به تشخیص تایید انتخابات بوسیله آنها گردن بگذارند.در غیر اینصورت  دست کم به طرفدارانشان پاسخ دهند چرا پای در رقابتی می گذارند که مهمترین رکن هر رقابت که داوری می باشد را از ریشه قبول ندارند. در کشورمان گروههایی  هستند که از اساس در پی سرنگونی نظام سیاسی کشور از راههای براندازانه یا مبارزه مسلحانه می باشند.  هرکسی به راهی برود که به آن باور دارد.با برخورداری از اندکی جوانمردی می توانیم به این نتیجه برسیم ، اگر باورمند به  به اصلاح روشها  یا انجام تغییرات در نظام سیاسی موجود نیستیم دست کم میدان را برای کسانی خالی کنیم که صادقانه به انجام برنامه هایشان در نظام سیاسی موجود باورمندند.

متاسفانه ضربه ای که بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و تغییر طلبان  از سوی افرادی که ادعای نمایندگی آنان را می کردند،خوردند ، ضربه سهمگینی بود .چرا که نمایندگان گروههای اصلاح طلب و تغییر طلب جامعه ما باور نداشتند که می توانند در چارچوب قوانین کشور  در راه رسیدن به قدرت خود و گروههای اجتماعی وابسته به خود تلاش کنند .نمایندگان گروههای اصلاح طلب و تغییر طلب به خاطر یک دوره کوتاه چهار ساله که در دوران تحولات اجتماعی کشورها به لحظه ای می ماند ، منافع بلند مدت خود و بدنه  اجتماعی گروههای  وابسته به خود را قربانی کردند.

آیا روزی خواهد آمد که بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و تغییرطلبان اوج ناتوانی نمایندگانشان در بازی شطرنج سیاست ایران را متوجه شوند و آنان را به بزرگترین شاکیان و طلبکاران انتخابات سال ۱۳۸۸ تبدیل نماید؟