یزدفرداحسین مسرّت"یزد را می توان شهر تصاویر عاشورایی نامید . تصاویری از هنر مردمانی که در رگ ، رگ حیاتشان عشق و عاطفه و ایمان جاری است .
در گوشه گوشه این شهر ، تصاویر عاشورایی به عیان رخ می نماید ، محرّم یزد که دیگر عاشورای مجسّم است ، دسته ها ، علم ها ، نخل ها و هیئت ها و مردمان ، همه عاشورایی اند . سیه پوش و سوگوار چون شام غریبان فرزندان حسین .
در جای جای این شهر ، نمادهای عاشورایی دیده می شوند . سقّاخانه ای که به یاد سقّای لب تشنگان ، ابوالفضل العبّاس سیه پوش است . هر جرعه ی آبی که نوشیده می شود ، بر شمرو یزید ، این ستمگران روز عاشورا لعنتی فرستاده می شود .
آب انبارها یادگاری است از لب تشنگی سرور آزادگان در صحرایی که آب نبود ، در بیت ، بیت اشعار کتابه های آب انبار، یاد عاشورا موج می زند .
یزد ، شهر حسینیه هاست ، حسینیه یعنی یاد حسین ، حسینیه یعنی : عشق حسین ، حسینیه : یعنی زنده است حسین .
یزد ما کوی و کوچه و برزن و میدان امام حسین دارد ؛ یزد ما مسجد و دبستان و دبیرستان ، مجتمع و بیمارستان امام حسین دارد . حتّی خانه ی امام حسین ، و صدها عزاخانه ی حسین ، یعنی : عشق است حسین .
حسین نام همه ی یزدیان عاشق است . حسین ، نام آبادیهایی است . که به او عشق می ورزند و حسین آباد هستند . حسین، نام نقش بسته بر تمامی بناها و ساختمانهای یزد است ، اصلاً ، حسین، نام یزد است .