گود باي پارتي به مناسبت خداحافظي حقيقت نژاد در هتل سنتي يزد واقع در مجموعه امير چقماق
طبق آخرين اخبار رسيده به يزدفردا :مراسم تجليل از رضا حقيقت نژاد سردبير روزنامه خاتم يزد با حضور حدود هفتاد نفر
در هتل سنتي يزد تا ساعاتي (5/7عصر امروز جمعه )ديگر برگزار خواهد شد
اقاي مهندس سفيد استاندار اسبق يزد ،برادران اولياء(مديركل سابق مسكن و شهر سازي ،و رئيس برنامه و بودجه استان ،)مهندس فلاح فرماندار سابق يزد ،افخمي و خانم عباسقلي زاده ،محمدي ،سيد حسيني ،و.....از جمله افراد دعوت شده به اين جلسه هستند و از قرار معلوم كليه مدعوين كادو هائي جهت تشكر از اين عضو فرهنگي مطبوعات يزد تهيه نموده اند كه به لپ تاپ اقاي مهندس سفيد مي توان اشاره نمود
به هر حال رضا حقيقت نژاد با سعي و تلاش فراوان خود در يزد توانست تحولي در مطبوعات محلي ايجاد نمايد ورفتن او قطعا باعث تحولات ديگري خواهد بود و بايد نشست و ديد مطبوعات محلي يزد با حقيقت نژاد موفق تر بوده يا بدون حقيقت نژاد .
يزدفردا ضمن احترام به تمامي زحمتكشان عرصه اطلاع رساني استان براي دوست زحمتكش و پرتلاش عرصه اطلاع رساني اقاي حقيقت نژاد آرزوي موفقيت نموده و اميدواريم در هر كجا كه هستند موفق و پيروز و سربلند باشند و به نوبه خود براي اين عزيز آرزوي موفقيت مي نمائيم و بر خود لازم مي بينيم ارج نهيم صبوري و ادب ايشان را ، خصوصا از لحاظ انتقاد پذير بودن ايشان در نوع خود كم نظير و شايد بي نظير بود و در تمامي مراحلي كه به خاتم و عملكرد خاتم انتقاد مي شد رعايت اصول اخلاقي را هرگز زير پاي نگذاشته وبه منتقدين خود توهين ننمود
لذا گروه يزدفردا با عنايت به اينكه به جلسه توديع دعوت نشده است رعايت ادب را نموده و با همين خبر و بدينوسيله از ايشان خداحافظي نموده و اميد واريم كه موفق و پيروز و سربلند باشند
و به عنوان حسن ختام آخرين مطلب وبلاك ايساتيس با عنوان توضيحات ضروري از رضا حقيقت نژاد تقديم مي گرد د.
توضيحات ضروري حقيقت نژاد
در این چند روزه که گذشت لطف بی شمار دوستان و عزيزان شرمنده ام ساخت. درباره چند موردش به اختصار نكاتي را می نویسم.
۱- همانگونه که نوشته بودم نام برخی دوستان بزرگوار را فراموش کرده بودم. مثلا علي اكبر جعفري ندوشن كه حق بسيار گردن اينجانب دارند ، پیام شمس الدینی ، رضا سالياني ، اميرحسين جلالي ، سيد مرتضي فخر موسوي ، محمد امامي ، محمد رضا ابهت و ديگراني كه از ايشان عذرخواهي مي كنم. مطمئنا هميشه سپاسگذار ايشان خواهم بود.
۲- شوق الشعرا به روال سابق حقير را نواخته است. به هر حال سليقه ايشان اينجور حكم مي كند. من براي ايشان آرزوي موفقيت مي كنم. فقط درباره بردن نرم افزار و وسايل دفتر كه ابراز تعجب كرده بودند، فكر كنم اين حق من باشد كه وسايل شخصي ام را يك سال و شايد چند سال به رايگان در اختيار روزنامه اي بوده است ، با خود ببرم.
۳- حسين مسرت كه خود در سال هاي اخير كمك موثري براي انتشار خاتم بود و در مجموع سهم بزرگي به گردن فرهنگ و هنر يزد دارد ،در نوشته اي سخت شرمنده ام ساخته است. گمان مي كنم تحولي كه حسين مسرت در مطبوعات يزد از آن ياد مي كنند ، محصول تلاش يك نسل است نه شخص. مثلا كوشش هاي اميرحسين جلالي به همراه پيام شمس الديني و متين غفاريان در پرگار و حتي قبل از آن همراه با عماد بهاور در تدبير و توسعه . زحمات جواد آذرنگار ، علي صالحي و ... در بشارت نو و همچنين تلاش هاي تحريريه سابق و امروز خاتم يزد. حضور اين نسل تازه را حتي مي توان در سايت ها هم ديد. مثلا مهدي زمان زاده در يزدنا و بچه هاي خبرگزاري ايسنا- منطقه يزد و خورشيدنام در پانا. از سوي ديگر امير ترقي نژاد ، سعيد شهريار، حامد رئيس يزدي و مجيد جواديان و ...را هم مي توان مثال زد . تازگي ديده ام كه اين نسل اثرش را در ويژه نامه هاي استاني هم برجاي گذاشته است. به عنوان نمونه ويژه نامه هاي استاني اعتماد ملي را ببينيد. حتي فعاليت دوباره شوق الشعرا در سايت هاي شخصي اش كمك زيادي به هيجان بخشي به فعاليت هاي اين نسل جديد كرد. شايد تنها هنر من و امثال من اين بود كه از مشورت ، همراهي و توان اين نسل بهره مي برديم.
۴- همسرم در نظر خود از استعفاي من اظهار خوشحالي كرده است. چرا؟ واقعيت اين است كه در زندگي ، من چون بسياري از روزنامه نگاران ، بسياري از ارزش هاي مطلوب را فداي كار مي كنيم. هميشه يادم هست كه آقاي اركان ، مدير مسئول روزنامه پيمان ناله مي كرد كه آقا ما مشكل مالي نداريم – البته ما اين مشكل را هم داشتيم – ولي در زندگي مانده ايم و فرصتي براي خانواده باقي نمي ماند. تجربه خاتم يزد درستي حرف هاي اركان را برايم ثابت كرد. واقعا بي توجهي و كم تجربگي من در اين سال ها ، در بسياري از اوقات سبب رنجش همسرم شد. جالب اينكه در اغلب مواقع گذشت و لطف او سبب حل مشكلات شده است. در واقع مي توانم بگويم از مهمترين جنبه هاي خوشحالي امروزم ، خوشحالي اوست. حتي اگر اين خوشحالي به خاطر استعفا و يا رفتن از يزد باشد. اميد كه لطفش را در فرصت هاي مناسب جبران كنم.
يزدفردا
◄ باز سردبير خاتم يزد استعفاداد
هرچند در اين ميان ،شرمنده دوستاني چون مهندس سفيد ، سيد حسيني ، اوليا و .... شدم كه شايد با سماجت من بدين جمع آمدند