شرح ديدار ی با دکتر اسلامی ندوشن درکانادا
استاد اسلامی ندوشن که درسفر کانادا به سر میبرنددرآنجا سلسله سخنرانیها وبازدیدهایی داشته اند که دوستی دراین میان شرح دیدار خود راباایشان درواترلو کانادا برایمان ارسال داشته که به شرح زیر میآوریم: ۱۲ يا ۱۳ سالم بود که کتاب زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه به دستم رسيد. آن سالها تحت تاثير پدرم علاقهی شديدی به شاهنامهی فردوسی داشتم و خواندن اين کتاب که اثر دکتر محمد علی اسلامی ندوشن بود ديد عميقتری به من داد. فهميدم که شاهنامه فقط حماسه نيست بلکه سرشار از حکمت و انديشه است. حالا که سن من دوبرابر شده و استاد هم به مرز ۸۰ سالگی رسيده خبردار شدم که ايشان٬ بيست روز پيش به دعوت کانون ايرانيان تورنتو به کانادا آمده. دوستان موقعيت شناس ما از ايشان دعوت کردند که سری هم به واترلو بزنند و برای ايرانيان اينجا هم سخنرانی کنند که ايشان بزرگوارانه پذيرفتند. قبل از سخنرانی فرصتی فراهم شد که همراه ايشان به روستای سنت ژاکوب بروم.
در بدو ورود من به ماشين٬ يکی از دوستان مرا به استاد معرفی کرد و مختصری از سوابق علمی بنده را ذکر کرد. استاد هم لطف کردند و از رشته و مقطع من پرسیدند. در پايان دوست من گفت که ايشان شعر هم میگويند. استاد گفت آقا ايرانیها همگی شعر میگويند. من ساکت شدم! مدتی بعد يکی ديگر از دوستان که از ساعتی قبل با دکتر بود و موقع آمدن من حضور نداشت وارد شد و دوباره مرا معرفی کرد و در پايان گفت که ايشان شعر هم میگويند. استاد مرا به نام صدا زد و گفت: آقای ... اينجا به شما پول میدهند که دکترای برق بگيری يا شعر بگويی!!
اما دليل رفتن به روستای سنت ژاکوب اين بود که استاد دوست داشتند منونايت ها را ببينند. منونايتها فرقهای مسيحی هستند که در قرن ۱۹ به کانادا مهاجرت کردند. آنها لباسهای مخصوصی میپوشند٬ زندگی بسيار ابتدايی دارند، کشاورزی میکنند و با اسب و درشکه جابجا میشوند! استاد که يکی از خدمات مهم او احيای سنت سفرنامه نويسی (و زندگينامه نويسی) است و تا به حال به دهها کشور دنيا سفر کرده٬ جيبش پر از کاغذ يادداشت بود و تا نکتهی جالبی میديد يا میشنيد قلمش را بر میداشت و ثبت میکرد. در جاده که بوديم میگفت طبيعت اينجا بسيار شبيه سوئد است...
موضوع سخنرانی استاد در دانشگاه اين بود که ايران چه پيامی برای جهان میتواند داشته باشد. در حقيقت بيشتر صحبت ايشان دربارهی فرازهای برجسته در تاريخ ايران زمين بود... اين هم عکسی که با استاد در محوطهی دانشگاه گرفتم
منبع وبلاك كاريز
يزدفردا