یزدفردا" رضاسلطان زاده"مدير مسئول آیینه یزد:روز چهارم خردادماه 1359 فخرالدين حجازي نماينده اول مردم تهران در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي در حضور امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران سخنراني خود را با جمله «بابي انت و امي» آغاز كرد و بقيه محتواي مطالب آن مرحوم در تجليل از مقام والاي امام بود.
در جلسه مذكور كه با حضور نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به مناسبت اولين دوره مجلس تشكيل شده بود امام خميني در ابتداي سخنان خود گفتند:
«من خوف اين را دارم كه مطالبي كه آقاي حجازي فرمودند درباره من، باورم بيايد. من خوف اين را دارم كه با اين فرمايشات ايشان و امثال ايشان براي من يك غرور و انحطاطي پيش بيايد. من به خداي تبارك و تعالي پناه ميبرم از غرور. من اگر خودم را براي خودم نسبت به ساير انسانها يك مرتبتي قائل باشم، اين انحطاط فكري است و انحطاط روحي. من در عين حال كه از آقاي حجازي تقدير ميكنم كه ناطق برومندي است و متعهد، لكن گله ميكنم كه در حضور من مسائلي كه ممكن است من باورم بيايد فرمودند»(1)
در سال 1366 در گردهمايي ائمهي جمعهي سراسر كشور و اعضاي دبيرخانه مركزي در حضور امام خميني، مرحوم آيتا... مشكيني رئيس وقت مجلس خبرگان در تجليل از امام چنين گفت:
«....امام بزرگوار، مرجع اعظم تقليد شيعيان، رهبر عظيمالشأن مسلمانان، پناه مستضعفان جهان، عليك منّا سلاما... ابداً ما بقيت....»(2)
امام در ابتداي سخنان خود گفتند:
«من قبلا از آقاي مشكيني گله كنم: ما آن قدري كه گرفتار به نفس خودمان هستيم كافي است، ديگر مسائلي نفرماييد كه انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنيد كه آدم بشويم، دعا كنيد كه حتي به همين ظواهر اسلام عمل بكنيم. ما كه دستمان به آن بواطن نميرسد، لااقل به اين ظواهر عمل بكنيم.
من زايد ميدانم كه در خدمت آقايان كه هستم، مطلبي بگويم. من دعا ميكنم و بنايم هم بر اين است كه به دعا كفايت كنم. من دعا ميكنم كه خداوند تبارك و تعالي ما را ازقيد و بند نفس اماره نجات بدهد. من عرض ميكنم كه خداوندا، ما گرفتار هستيم؛ گرفتاردر دست خودمان هستيم؛ گرفتار به نفوس خودمان هستيم.»(3)
مقام معظم رهبري در خطبه نماز جمعه تهران در سال 1375 پيرامون مقام نوراني و قدسي مظهر عدل و عدالت پيشواي شيعيان مولاي متقيان حضرت علي (ع) گفتند:« نميشود فقط به زبان گفت "اميرالمومنين، علي" و اظهار عشق و علاقه كرد، اما در عمل با رفتار او و با درسي كه با زبان و در عمل خود به ما داده است، مخالفت كرد، بنده و امثال بنده كه كارگزاران حكومتيم وظيفهمان سنگين تر است، چون ما بايد عمل كنيم و از آن راهي كه او رفته است برويم. ممكن است بعضي بگويند: شما كجا، اميرالمومنين كجا، قدرت او، توانايي او، ايمان او، صبر او، آن استخوان بندي مستحكم روحي او، اينها كجا، شما كجا؟ اين حرف البته درست است، ما هيچكداممان قابل مقايسه با او نيستيم، نميشود گفت او بهتر است، او بالاتر است و ما پايينتريم، نه، اصلا اين مقايسه غلط است، او در اوج فلك است و ما در خاك تيره، دور خودمان ميچرخيم. فاصلهها خيلي زياد است، اما جهتگيري را ميشود انتخاب كرد، يعني ما بايد خودمان را به آن سمت و به آن هدفي كه او نشان ميداد، نزديك كنيم»(4)
«اگر كسي در مقابل جوانان ادّعا كند و بگويد نظام اسلامي ما هيچ عيبي ندارد و همان قالبي را كه اسلام خواسته، ما پياده ميكنيم، گزاف گفته است. به هيچ وجه اينطور نيست. خود ما انسانهاي ضعيفي هستيم. وقتي كساني اسم مبارك اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) يا اسم مبارك وليّعصر (روحيفداه) را ميآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش ميآورند، بنده تنم ميلرزد. آن حقايق نور مطلق، با ما كه غرق در ظلمتيم، بسيار فاصله دارند. ما گياه همين فضاي آلوده دنياي امروزيم؛ ما كجا، كمترين و كوچكترين شاگردان آنها كجا؟ ما كجا و قنبرِ آنها كجا؟ ما كجا و آن غلام حبشيِ فداشده در كربلاي امام حسين (عليهالسّلام) كجا؟ ما خاك پاي آن غلام هم محسوب نميشويم. اما آنچه كه حقيقت است، اين است كه ما به عنوان مسلماناني كه راهمان را شناختهايم، تصميم خود را گرفتهايم و نيروي خود را براي اين راه گذاشتهايم؛ با همه وجود در اين راه حركت ميكنيم و ادامه خواهيم داد. نواقصي در كار ما وجود دارد؛ همه اين نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتي اين نواقص را حل كنيم، اينطور نيست كه به غايت مطلوب رسيدهايم؛ نه، راه كمال تمام نشدني است. در اين جادهاي كه ما حركت ميكنيم، هر كيلومتر به كيلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نبايد توقف كرد؛ همچنان بايد جلو رفت. بسياري از مشكلات كنوني كه ملت و كشور ما با آنها دست به گريبان است، قابل حلّ است.»(5)
مقام رهبري چندين ماه پيش در جمع فرماندهان نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و همچنين در سفر اخيرشان به نوشهر و هفته گذشته در خراسان شمالي به مناسبت هايي مردم و مسئولان و نيروهاي انتظامي را از بكار بردن جملات و كلمات مبالغه آميز درباره خود برحذر داشتند.
و از جمله در نوشهر تاكيد كردند: «من به شما عرض ميكنم، به همه هم اين را ميگويم و گفتهام و تكرار ميكنم: مبادا آن صفاتي، خصالي، مناقبي كه متناسب با وجود وليعصر ارواحنافداه هست، اينها را تنزل بدهيم در سطح انسانهاي كوچك و ناقصي مثل اين حقير و امثال اين حقير.....»(6)
علما و مراجع شيعه برآنند اگر فقيهي براي يافتن حكم خدا بكوشد و آن را به دست آورد، دو پاداش دارد: يك پاداش براي اينكه حكم خدا را به دست آورده و پاداش ديگر براي اينكه كوشش نموده و زحمت كشيده است. اما اگر وي بكوشد و به حكم خدا دست نيابد و خطا كند، باز هم پاداش دارد؛ ولي يك پاداش. زيرا وي سعي خود را كرده است و زحمت كشيده و همين كافي است كه خداوند يك پاداش بدو دهد. ( اِنَّ لِلمُصيبِ اَجرَينَ و لِلمُخطئ اجراً واحدا)(7)
«شيخ صدوق، بر خلاف مشهور، گفته است: قنوت در نماز واجب است و صلوات جزء تشهد نيست. اما كسي نگفت كه وي نماز مردم را خراب كرده است.
سيدمرتضي، بر خلاف مشهور، گفته است: اگر در وضو دستها از پايين به بالا شسته شود، صحيح است. اما كسي نگفت كه وي سني زده است.
آيت ا... سيد محسن حكيم، بر خلاف مشهور، گفته است: كافران اهل كتاب پاك هستند. اما كسي نگفت كه وي كافر زده است.
شيخ طوسي، بر خلاف مشهور، گفته است: ربا در معدود نيست و اختصاص به مكيل و موزون «اندازه و وزن» دارد. اما كسي نگفت كه وي ربا را حلال كرده است.
آيت ا.. . سيد محمد تقي خوانساري و آيت ا... سيد يونس اردبيلي بر خلاف مشهور، گفتهاند: خريد بليط بخت آزمايي جايز است. اما كسي نگفت كه آنها قمار را حلال كردند.
از اين گونه فتواهاي خلاف مشهور كم نيست؛ اما هيچ مخالفي نگفت كه فلان فقيه حكم خدا را زير پا نهاده است. حداكثر سخني كه در برابر اين نظريات ميگفتند، اين بود كه ((قول شاذ و نادر است)).» (8)
در اجتماع اعتراف به اشتباه لازمه يك فرهنگ مهم و ضروري در جامعه است و اين ميطلبد كه علما و خطبا و مربيان و معلمان و مسئولان ارشد اجرايي در هر شهر و ديار و استان در اين زمينه پيش قدم تر از ديگران باشند. مسئولان و دولتمردان اگر در انجام وظيفهاي كه بر عهده آنها گذاشته شده است در اثر سهل انگاري مرتكب تقصير و يا قصوري گرديدند بايد شجاعانه و با شهامت مسئوليت را به عهده بگيرند.
مردم بارها شاهد بودهاند كه در اثر رعايت نكردن مقررات و ضوابط و يا عدم صداقت و پاكي بعضي از مديران و مسئولان، هواپيمايي سقوط ميكند، قطاري از ريل خارج ميشود، اتومبيلي در دره سقوط ميكند، دهنه پل يا سقف پروژهاي هنوز تحويل داده نشده خراب ميشود، معدني فرو ميريزد و در نهايت جان دهها نفر را ميگيرد و چه بسيار خانوادههايي را در مكان و منطقهاي عزادار ميكند يا در محيط مقدس شركت و اداره و دانشگاهي فساد اخلاقي صورت ميگيرد و يا در اثر سوء مديريت و ناكارآمدي و ضعف بعضي از مديران مشكلات عديدهاي براي مردم شهر و استان و كشور پديد ميآيد. كسي هم حاضر به پذيرش اشتباهي كه مرتكب شده نيست بلكه علناً و رسماً گناه را به گردن ديگران و احياناًفردي كه جانش را در آن حادثه از دست داده مياندازند. مكرر ديده و شنيدهايم كه عدهاي از مديران و يا عوامل آنها جلسات توديع و معارفه تشكيل ميدهند و دهها ميليون تومان هزينه تهيه كليپها و فيلمهاي متعدد و مختلف مينمايند امور روز مره اداره و نهاد و سازماني را تعطيل و جلسهاي حتي حدود 4 ساعت برگزار ميكنند تا مردم بدانند مديري رفته و ديگري به جاي او نشسته است در محافل و جلساتي اين چنيني مجرياني كه اداره آن را به عهده ميگيرند بنا به عادتي كه دارند تعريف و تمجيدهاي فراوان ميكنند.
البته در ازاي دريافت پول آن هم در مواقعي بيش از صدها هزار تومان براي يك جلسه و در ازاي گفتن جملاتي سراسر مبالغه و اغراقبه گونهاي وانمود ميگردد كه همه حضار يك چشمشان گريان و چشم ديگرشان خندان است و گاهي هم با خواندن آيهاي از قران حاضران را سرگرم ميكنند يعني فردي را كه آمده بدون اينكه از كار او اطلاعي داشته باشند ميگويند خداوند كسي را كه جايگزين ميكند يا همانند نفر قبلي است يا بهتر از او.
در اسلام به مومنان و مسلمانان تاكيد شده است كه بايد از زحمات و تلاشهاي افراد حتي به صورت مكرر قدرداني و ستايش به عمل آيد. زيرا« يادآوري كارهاي ارزشمند، شجاعان را برميانگيزاند و ترسوها را به تلاش وا ميدارد».9
يا اگر فردي از خلق خدا تشكر نكند همانند آن است كه در درگاه الهي سپاسگزاري ننموده اما اسلام پيروان خود را از تملق گويي و چاپلوسي و مدح بيجا بر حذر داشته و پيامبر گرامي حضرت محمدمصطفي (ص) فرموده است:« بر چهره متملقان و چاپلوسان خاك بيفشانيد».(10)
پي نوشت ها:
1- «صحيفه امام خميني (ره)»، جلد 12، صفحه 343
2- خبرآنلاين 5/7/91
3- «صحيفه امام خميني (ره) »، جلد 20، صفحه 394
4- فرازي از بيانات مقام معظم رهبري در خطبههاي نماز جمعه تهران مورخ 12/11/1375
5- بخشي از بيانات مقام رهبري در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 8/8/1380
6-پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري به نقل از خبر آنلاين
7- « ما همه برادريم»، محمد اسفندياري، صفحه 53
8- همان، صفحه 54-55-56
9- «نهجالبلاغه»، نامه 53، فرازي از فرمان مولاي متقيان حضرت علي (ع) به مالك اشتر
10- «نهجالفصاحه»، مترجم و گردآورنده ابوالقاسم پاينده، صفحه 16