نیمه پر لیوان
نشان به این که گل نور می شکوفد باز
سکوت می شکند شعر می شود آغاز
قلم رهای رها واژه واژه بی پروا
نویسد از دل شاعر به رنگ راز و نیاز
سیاه مشق شبستان ساکت و خاموش
زدوده می شود و روز می نویسد باز
کتاب و دفتر خورشید منتشر چو شود
فرو فکنده شود پرده ٬ فاش گردد راز
پرنده هم ٬ که یقین را دو باره می بیند
به بال های گشوده به قله پرواز
ستاره از صدف خویش می زند بیرون
به گشت و گردش در شب به شیوه طناز
نظر همیشه براین نیمه پر از لیوان
امید می دهدم عشق می شود دمساز