یزدفردا "محمد رضا حسینی بغدادآبادی:هر عاقلی با اندک تامل می فهمد که بدون دست یابی به قله های علم ودانش نمی توان شاهد سر بلندی ملت و کشور و شکوفایی و خودکفایی مطلوب بود. همان حقیقتی که رهبر معظم انقلاب بارها بدان تصریح و تاکید نموده اند. اما گویا عده ای یاد گرفته اند هر سال شعار سال را به در و دیوار نصب و شعار کنند. و هنگام اجرای سرود ملی بگویند(پیامت ای امام استقلال آزادی نقش جان ماست) اما در عمل راه دیگری بروند. درحالیکه استقلال به نص بیان رهبری با علم بدست می آید نه با قهرمانی در ورزش.
بی تردید بالندگی علمی بدون توجه به نخبگان عرصه دانش خیالی خام است چه رسد به این که مورد بی مهری هم واقع شوند. به عنوان نمونه وقتی تیم رباتیک دانشگاه آزاد یزد که با امکانات ناچیز و فقیرانه اما همت عالی و هوش سرشار توانست رتبه سوم جهان را برای یزد به دست آورد و آمریکا را در رتبه بعد از خود قرار دهد با یک خودرو ون از تهران به یزد آورده می شوند و فقط از درب ورودی دانشگاه حدود بیست نفر کارمند و چند نفر از مسئولین به استقبال آنها می آیند (که البته این هم ظاهرا اگر بخاطر چانه زنی بعضی افراد دلسوز نبود اتفاق نمی افتاد) و دیگر هیچ! و البته بجا ماندن گلايه اعضاء تيم از حمايتهاي انجام نشده اي كه رئيس دانشگاه به نماينده محترم مجلس يزد گزارش داده است. اما در عوض در ایام جاری دیدیم به آورندگان مدال طلا در عرصه ورزشی 200سکه طلا و برای نقره 150سکه و برنز 100سکه تعلق گرفت!
برای یک ورزشکار گاه میلیاردها هزینه می شود اما یک صدم این مبلغ برای یک تیم علمی یا یک گروه فعال مذهبي و فرهنگي (كه با دست خالی درخط مقدم جبهه فرهنگی که اصل وماهیت واهداف کلان نظام ما فرهنگ است) هزينه نمی شود.
یک تیم علمی حتی برای تهیه بلیط هواپیمای خود برای شرکت درمسابقات بین المللی نیز باید دست به جیب خود ببرند یا با استفاده از قوه التماسیه از جایی تهیه کنند. براستی این رفتار چه توجیهی در برابر خدا و ملت دارد؟ کسانی که این طور سخاوتمندانه اموال عمومی را پیشکش می کنند چه جوابی برای فردای قیامت خود آماده کرده اند؟ آیا با این روش دانشمندان جوانمان را که پایه های بنیان استقلال وسربلندی وآقایی کشور به دانش آنها گره خورده دلگرم می کنند؟
گیریم که در همه رشته های ورزشی به رتبه اول جهان برسیم آیا اقتصاد ما اصلاح می شود یا مفاسد اجتماعی کم میشود؟ دین مردم قوی تر می گردد یا دنیای آنها آباد تر خواهد شد؟ معظلات فکری و روحی مردم مرتفع می شود یا سطح فرهنگ و معنویت ارتقاء می یابد؟ یا این که هرچه بیشتر در ورزش جهانی ذوب می شویم نمادهای ضد ارزشی تقویت می شوند؟ رژه دوچرخه سواران با بدن نیمه عریان در معابر شهر در مقابل نوامیس مردم که اخیرا باب شده و ورود دختران ما به عرصه های ورزشی که با معیار های ارزشی اسلام همراه نیست نمونه ای از آن است.
عده ای ناله می کنند که چرا نخبگان ما سر از کشورهای پیشرفته در می آورند!. غربیها با زیرکی نخبگان ما را از چپ و راست جذب می کنند و در کشور خود همه گونه امکانات در اختیار آنها می گذارند و پایه های بنای دانش و تمدن خود را بر دوش آنها می نهند تا جایی که اکثریت محققان آنها غیر بومی هستند و ما اینقدر غافلیم. و براستی اگر احساس تعهد و ایمان این نخبگان که خود جزئی از نخبگی است نبود با این کم مهری ها، سنگرهای ارزشمند علمی را که تاکنون تسخیر کرده ایم فتح نمی شد. امروز در جهان کشور هایی هستند که در رشته های مختلف ورزشی به خصوص فوتبال، بارها بر قله قهرمانی جهان نشسته اند اما در منجلاب فقر و گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی دست و پا می زنند. افتخارات ورزشی آنها هیچ دردی را از آنها دوا نکرده است جز اینکه کوبیدن بر طبل ارزش قهرمانی در فوتبال و سایر رشته های ورزشی حجم وسیعی از خلاقیت و توان و وقت جوان هایشان را به جای اشتغال در عرصه علم به این عرصه کشانده و آنها را از نفع و افتخار واقعی باز داشته است. براستی آیا عقلای قوم متوجه نیستند که استعمارگران درطول سالهای متمادی ملتها را به کسب افتخارات موهوم سرگرم نموده ازمصالح وافتخارات اصلی غافل و با این روش کار خود را کرده و بار خود را بسته اند؟
ما نه تنها مخالف ورزش نیستیم بلکه آن را از ضرورات یک جامعه سالم و زنده میدانیم اما آیا این خدمت به ورزش است یا حرفه ای پرآب ونان برای عده ای خاص؟ آیا کشوری که با افتخار بر اسکناسش حدیث نبوی را می نویسد که مردانش علم را حتی در ثریا نیز به دست خواهند آورد راهش همین است؟ آیا در میان نخبگان مجلس شورای اسلامی هیچ کس معتقد به این حقیقت نیست تا شجاعانه به این روش نادرست اعتراض کند؟ و خدا کند گوشی شنوا در کنار دستی توانا در عرصه اجرا باشد تا جلو این اشتباه را بگیرد. یا اگر این ریخت و پاشها کار درستی است حداقل جواب قانع کننده ای به مردم بدهند.