نیل آرمسترانگ ، فضانورد مشهور آمریکایی در سن 82 سالگی درگذشت . وی اولین انسانی بود که به کره ماه قدم نهاد. وی پس از بازگشت از ماه و معروف شدن از رسانه ها دوری جست . دیگر تصویر یا مصاحبه ای از او در رسانه های آمریکایی منتشر نشد . تنها در یکی دو سال پایانی عمرش در برنامه های انگشت شماری که برایش ترتیب می دهند شرکت می کند.ایالات متحده آمریکا اینگونه با قهرمانانش برخورد می کند. به نظر می رسد قهرمانان آمریکایی تا آنجایی قهرمانند که در حوزه کاری خود به خوبی انجام وظیفه کنند.
نمونه دیگرچگونگی برخورد ایالات متحده آمریکا با فهرمانانش ژنرال نورمن شوارتسکف می باشد. وی در جنگ اول خلیج فارس و اشغال کویت به دست صدام و جنگ آمریکا برای بازستانی کویت از صدام و اشغال عراق فرماندهی نیروهای آمریکایی را بر عهده داشت. جنگ به سرعت و با موفقیت نیروهای آمریکایی به نتیجه رسید. کویت از صدام بازپس گرفته شد و صدام به شرایط آمریکاییها و متحدانش تسلیم شد . تنها مدت کوتاهی از پایان جنگ نگذشته بود که از خدمات نورمن شوارتسکف به عنوان قهرمان جنگ خلیج فارس تجلیل شد و بازنشسته گردید . دیگر رسانه های آمریکایی از وی سراغی نگرفتند. از آن هنگام تا کنون دیگر نامی از او برده نمی شود.
دلایل این رفتار آمریکایی ها با قهرمانانش میتواند برای ما درس آموز باشد. گزاره هایی که در پی می آید شاید بخشی از این دلایل باشد:
- پیوند نخوردن قابلیتها و منافع افراد با منافع سازمان . در چنین حالتی با کنار رفتن فرد به علت حادثه ، پیری و یا اشتباهات احتمالی اختلالی در منافع سازمان یا کشور ایجاد نمی شود.
-توانایی تربیت افراد باقابلیت برای دوره های متوالی و بهبود پی در پی تواناییهای افراد در نسلهای بعدی.
- دور ماندن از آسیب بت شدن افراد برای سازمان . معمولا کشورها در هنگام برخورد با قهرمانان خود و در هنگام بروز اشتباهات احتمالی قهرمانانشان بسیار آسیب پذیر می باشند. چنین افرادی به علت اعتماد به نفس بسیار بالایی که دارند به راحتی انتقادپذیر نیستند . با چرخش نخبگان و قهرمانان زمینه برای بروز فجایعی ناشی از کهولت سنی یا دورماندن از اطلاعات به روز شده سازمانی به علت بازنشستگی افراد برطرف شده و زمینه بروز چنین اشتباهاتی از افراد سلب می شود.
البته در کنار چنین نگاه سختگیرانه ، نگاهی که شان ، احترام ، عزت و سربلندی بازنشستگان سازمانها را در نظر می گیرد می تواند نمای خوشایندی را برای تمامی کارکنانی که در حال حاضر به خدمت در سازمانهایشان مشغولند ، تامین نماید. چنین نگاه مکملی باعث امیدواری کارکنان سازمانها به آینده و چند برابر شدن تلاش آنها می شود.