ابرکوه-لیلا پورزارع زاده-خبرنگار یزد فردا-آیا تاکنون اصطلاح سواد رسانه ای را شنیده اید؟ محققان و پژوهشگران عرصه ارتباطات سواد رسانه اي را شامل « تحقيق ، تحليل ، آموزش و آگاهي از تاثيرات رسانه ها نظير راديو ،تلويزيون،فيلم،روزنامه ،مجله ، کتاب و اينترنت بر روي افراد و جوامع بشري مي دانند.» براساس اين تعريف سواد رسانه اي به دنبال آن است تا در فرد توانايي لازم براي استفاده از رسانه ها را آموزش دهد به طوري که فرد بتواند ضمن درک و تحليل و ارزيابي پيام هاي رسانه هاي مختلف ، پيام ها و برنامه هاي مثبت ، مفيد و سازنده را از پيامهاي منفي و بي محتوا تشخيص دهد. يعني فرد آگاهانه در برابر رسانه ها قرار گيرد و توانايي دسترسي به پيام هاي مورد نظر خود از ميان انبوه پيام ،تجزيه وتحليل انتفادي ،ارزيابي و ارسال پيام ها در انواع مختلف را پيدا کند . تاريخچه پيدايش اين تفکر که بر پايه يک نياز مبرم آموزشي بنا نهاده شده به سال 1960 ميلادي و به دنبال عمومي شدن تلويزيون ، راديو و فيلمهاي هاليوودي بر مي گردد . دراين ميان تلويزيون گوي سبقت را از رسانه هاي ديگر ربود به طوري که اکثر مردم ترجيح دادند که تماشا کنند تا اينکه مطالعه کنند.يکي از عواقب اين تحول اجتماعي و آموزشي کمتر شدن تمايل دانش آموزان به مطالعه و کتاب بود که محققان رکود عدم تمرکز فکري دانش اموزان در کلاس درس را به عنوان عارضه اين تحول اجتماعي بيان مي کنند.اهميت موضوع زماني دو چندان شد که پژوهشها در آمريکا نشان داد که يک کودک به طور ميانگين روزانه شش ساعت از وقت خود را پاي تلويزيون مي گذراند.بنابراين با توجه به اثرات سوئي که استفاده بي رويه از رسانه ها به ويژه تلويزيون ،اينترنت و ماهواره مي تواند بر روي افراد به ويژه کودکان برجاي بگذارد لزوم کنترل و نحوه استفاده از رسانه ها در وهله اول مورد توجه محققان قرار گرفت.در اين اثنا محققان اعلام کردند که افراد به خصوص کودکان در استفاده کردن از رسانه ها بايد حساب شده و در مواجهه با پيام هاي بيشمار خود را واکسينه کنند يعني نسبت به رژيم مصرف رسانه اي خود اگاهي يابند و قوه تشخيص و درک پيام هاي رسانه ها را تقويت نمايند. بنابراين موضوع سواد رسانه اي به عنوان يکي از دغدغه هاي علم ارتباطات مورد توجه دانشمندان اين رشته قرار گرفت.
سه جنبه سواد رسانهای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه هاست
ب: آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی تولیدات رسانه ای
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها
جايگاه سواد رسانه اي در نظام آموزش کشور :
همانطورکه اشاره شد اهميت سواد رسانه اي در دنياي امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نيست. به همان اندازه که سواد خواندن و نوشتن از ضروريات زندگي اجتماعي افراد به حساب مي آيد سواد رسانه اي نيز در عصر پر تلاطم اطلاعات که هر روز خود را در مواجهه با رسانه هاي گوناگون شنيداري ، ديداري و نوشتاري مي يابيم از اهميت دو چندان برخوردار مي باشد. چرا که بدون اين سواد نمي توان گزينش هاي صحيح از پيام هاي رسانه اي داشت و خود را در برابر پيام هاي رسانه ها بيمه کرد و اين خود زمينه سازي براي آموزش اين نوع سواد را در کنارسواد خواندن و نوشتن در نظام آموزشي کشور ايجاب مي کند. در اين بين نهادهاي اجتماعي – آموزشي همچون آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز آموزشي به عنوان متوليان امر آموزش و تربيت انسان نقش عمده اي بر عهده دارند. نهاد آموزش و پرورش به عنوان اولين نهاد آموزشي که فرد به عنوان عضوي از جامعه با آن اشنا مي شود نقش اصلي را بر عهده دارد . در اين نهاد مي توان با گنجاندن واحدهاي درسي در دوره هاي تحصيلي زمينه را براي طرح موضوع سواد رسانه اي ايجاد کرد و در مقاطع تحصيلي بالاتر به عنوان واحد درسي به طور جدي تري به آن پرداخته شود.حمايت نهادهاي آکادميک از طريق گنجاندن مفاهيم سواد رسانه اي در کتب درسي دانش آموزان نيز مي تواند مفيد باشد.از اين ديدگاه اموزش سواد رسانه اي به دانش اموزان و دانشجويان اهداف متعددي را دنبال مي کند که مهمترين انها عبارتند از: 1- ايجاد تفکر خلاقانه ، انتقادي و موشکافانه در دانش اموزان ودانشجويان نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ها 2-شناخت اشکال بصري ارتباط با استفاده از ان در کنار ساير مهارت هاي خواندن ، نوشتن ،صحبت کردن و گوش دادن.حتي خود رسانه ها به خصوص روزنامه ها نيز با توجه به جغرافياي مخطبان خود مي توانند مفاهيم مرتبط با سواد رسانه اي را منعکس کنند.متاسفانه امروزه اين موضوع در آموزش و پرورش و دانشگاهها مورد توجه قرار نمي گيرد اين در حالي است که کشورهاي پيشرفته براي بالا بردن سوادرسانه اي در جامعه اهميت ويژه اي براي نسل جوان قائل مي شوند وآنها را از سنين پايين آموزش مي دهند . البته سواد رسانه اي اختصاص به گروه يا طبقه خاصي ندارد و همه افراد جامعه را در بر مي گيرد اما به دليل اينکه در سنين نوجواني ظرفيت پذيرش بالاتري وجود دارد سوادرسانه اي بيشتر براي کودکان و نوجوانان مطرح است.در انگليس سواد رسانه اي به عنوان دروس پايه در مدارس اين کشور تدريس مي شود .هدف از تدريس اين درس استفاده درست از رسانه است . در کشورهاي نظير ژاپن و کانادا نيز موضوع سواد رسانه اي به طور مشخص از حدود سه دهه قبل بررسي مي شود.در اين کشورها سواد رسانه اي آنقدر اهميت داشت که آن را به عنوان يک ماده درسي در ميان مواد درسي دوره هاي تحصيلي راهنمايي يا مقطع ديپلم به رسميت شناختند و حتي آن را براي سنين بزرگسال و مقاطع تحصيلي بالاتر نيز طراحي کردند .آنها اين هدف را دنبال مي کردند که به افراد بياموزند رسانه چيست و تفاوت آن با دنياي اطراف ان چگونه است. اما قدمت ادبيات سواد رسانه اي درکشور ما به بيش از 3يا 4 سال نمي رسد و همچنان از آن به مفهوم جديدي ياد مي شود. اين در حالي است که بايد در عرصه اموزش رسانه اي و سواد رسانه اي ادبيات توليد کنيم تا در گام اول مشخص شود که دامنه و چارچوب سواد رسانه اي چيست.