زمان : 19 Tir 1403 - 10:31
شناسه : 55976
بازدید : 3258
 همسر فرهاد از شکایت وکیلش از صدا و سیما خبرداد همسر فرهاد از شکایت وکیلش از صدا و سیما خبرداد



همسر زنده‌ياد فرهاد مهراد، مهم‌ترين دلايل‌اش را از انتخاب موزه سينما براي امانت سپاري وسايل شخصي و هنري اين هنرمند، در اعتماد به مديران اين مجموعه و امن‌بودن اين فضا براي مدت طولاني دانست.

پوران گلفام در گفت‌وگويي با خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره دلايل و زمينه‌هاي انتخاب موزه سينما براي امانت‌سپاري آثار اين هنرمند شناخته‌شده،گفت: بحث خانه فرهاد و موضوع اختلافات بنده و وكيل پيشين اين مجموعه قبلا هم مطرح شده است، به طوري كه خانه فرهاد عملا در دوران فعاليت آقاي شريعت هيچ كاري انجام نداد و به يك اسم خلاصه شده بود.برگزاري جايزه فرهاد نيز كه از همان ابتدا مورد استقبالم بود به دلايل متعدد بارها به تعويق افتاد و نهايتا عملي نشد.

او با مرور مجدد برگزاري جايزه فرهاد در آن دوران،يادآور شد: بعد از مدتي طي يك نامه خطاب به آقاي شريعت اعلام كردم كه هيچ دخالتي در برگزاري جايزه فرهاد ندارم. مگر در زمان برگزاري جايزه كه نقطه‌نظرات خود را مطرح كنم. لذا از تشكيلات جايزه كنار رفتم، درحالي‌كه مدت‌ها شاهد نامه‌هاي علاقه‌منداني بودم كه گلايه از عدم برگزاري اين جايزه داشتم.نتيجه هم اين شد از آنجا كه مطلقا در اين سال‌ها به آقاي شريعت در هيچ موردي توافق نداشتم، ايشان را به عنوان وكيل خود عزل كردم و بعد از مذاكره با آقاي نيكبخت و انتخاب ايشان به عنوان وكيل جديد فعاليت‌هاي خانه فرهاد را نيز در دادگاه منحل كرديم، لذا جايزه فرهاد عملا منتفي شد.

گلفام در ادامه به آرزوهايش براي تشكيل مجدد خانه فرهاد اشاره كرد و افزود: در اين مدت همواره در اين فكر بودم كه بار ديگر خانه فرهاد را شكل دهم. مجوز قبلي را به سختي از اماكن گرفته بودم و براي گرفتن مجوز دوباره، مشكلات دوچنداني داشتم به طوري كه عملا اين كار غيرممكن بود و اين مجوز را به من ندادند. اين در حالي بود كه همچنان دوستدارن فرهاد، پيگير فعاليت‌هاي جايزه و يا تشكيل خانه فرهاد بودند.

همسر زنده‌ياد فرهاد خاطر نشان كرد:در اين سال‌ها شاهد حضور جواناني بودم كه با حرارت از فرهاد مي‌پرسيدند و با سليقه‌ي متفاوتي كه به واسطه نسل‌شان داشتند از او يك اسطوره ساخته بودند و فرهاد برايشان همچون سمبلي از هنر بود.

او ادامه داد: قطعا در خانه خودم اين امكان را نداشتم كه وسايل فرهاد را به نمايش بگذارم، اما دوست داشتم در جايي مثل خانه بتهوون كه فرهاد پيش از آن در آنجا كنسرت داده بود، بتوانم وسايل او را به نمايش بگذارم. از سوي ديگر هيچ اطلاعي از شرايط موزه‌هاي ايران هم نداشتم تا نهايتا به پيشنهاد يكي از دوستانم ملاقاتي با آقاي مرادخاني (مدير وقت موزه موسيقي) داشتم.

گلفام معتقد است: موزه موسيقي در ويترين‌هاي شيشه‌اي و وسايلي خلاصه شده بود كه به نمايش درآمده بود. اما من نمي‌خواستم فرهاد پشت ويترين باشد. بلكه فضايي مي‌خواستم تا همان‌طور كه دوست دارم وسايل او را جاسازي كنم و به يك چيدمان كه خود فرهاد و نه يك تشريفات تقلبي است، دست پيدا كنم.

وي با اشاره به نتايج اين ديدار توضيح داد: وقتي خواسته‌هاي خود را مطرح كردم آقاي مرادخاني اعلام كردند كه چنين امكاني در موزه موسيقي وجود ندارد و آنها مي‌توانند وسايل فرهاد را به شكل موقتي مثلا براي دو هفته به معرض نمايش بگذارند. درحالي‌كه من دنبال يك جاي ثابت بودم، لذا اين مذاكره آن زمان به نتيجه نرسيد تا اينكه يكي از دوستان مطبوعاتي پيشنهاد بازديد از موزه سينما را مطرح كرد.

همسر زنده‌ياد فرهاد با اشاره به ديدار خود از مجموعه «موزه سينما» در باغ فردوس خاطرنشان كرد: وقتي به موزه سينما رفتم و آن محيط قديمي با فواره‌هاي زيبا و چنارهاي پرقدمت را ديدم احساس كردم كه اينجا خانه فرهاد است و همان‌چيزي است كه سال‌ها به دنبالش بودم. مسوولان مجموعه هم واقعا خوب برخورد كردند و دو اتاق از فضاي «موزه سينما» را براي نمايش وسايل فرهاد خالي كردند.

او ادامه داد: درحالي‌كه من از اين همه لطف خجالت كشيده بودم ، وقتي به معاون موزه عنوان كردم كه شما وسايل خود را براي اين اتفاق خالي كرده‌اي، گفت:« ما وسايل بي‌ارزش را بيرون ريختيم تا وسايل باارزشي را جايگزين آن كنيم.»

گلفام خاطرنشان كرد: فضاي «موزه سينما» به شدت من را تحت تأثير قرار داد و در تصميم خود ترديد نكردم. لذا تمامي وسايل شخصي و هنري فرهاد را به آنجا منتقل كردم و امروز ديگر هركسي براي من نامه‌اي بنويسد، مي‌توانم بگويم كه خانه فرهاد در باغ فردوس است.

وي اذعان داشت:دوست داشتم فضايي در اختيار داشته باشم كه اگر جواني مي‌خواهد درباره فرهاد بيشتر بداند با نمايش آن مجموعه به سوال‌هاي خود پاسخ دهد. بتواند كتابخانه فرهاد را ببيند و يادداشت‌هاي او را گوشه تك‌تك كتاب‌ها مرور كند. حتي شخصي‌ترين وسايل او مثل چرخ خياطي كه كاپشنش را با آن دوخته بود و يا كفش‌هايش كه هميشه واكس‌ خورده بود يا حتي وسايل تعميراتش را به موزه سينما منتقل كردم.

به گفته‌ي گلفام؛ همه ابعاد فرهاد براي آنها كه دوست دارند او را بيشتر بشناسند، در اين مجموعه موجود است.

گلفام همچنين در پاسخ به سوالي مبني بر وسايلي كه براي نمايش دايمي انتخاب شده، بيان كرد: قطعا موزه سينما با محدوديت فضايي كه در اختيار دارد، نمي‌تواند تمام اين وسايل را به نمايش دايمي بگذارد. پس وسايل اصلي‌ را انتخاب مي‌كند، اما تمامي وسايل به شكل اماني طي صورت جلسه‌اي ميان بنده و موزه در انبار آنها نگهداري مي‌شود و هربار به بهانه‌اي يكي از اين وسايل در كنار ديگر متعلقات شخصي فرهاد به مناسبت‌هاي مختلف به نمايش درخواهد آمد.

همسر زنده‌ياد فرهاد متذكر شد: تمام افرادي كه در «موزه سينما» فعاليت مي‌كنند، براي من باارزش هستند و تك‌تك آنها از اين اتفاق اظهار خوشحالي كردند و حتي تلفن زدند و بابت اين تصميم از من تشكر كردند. مي‌خواستم خيالم راحت باشد كه خانه فرهاد جاي امني است و امروز هيچ‌كس نمي‌تواند فرهاد را از اينجا بيرون ببرد. باغ فردوس مي‌تواند خانه ابدي فرهاد باشد و براي سال‌هاي سال همان‌طور كه اين باغ باقي مانده وسايل فرهاد نيز حفظ خواهد شد.

وي خاطرنشان كرد: من نمي‌توانستم اين كار را در خانه خودم انجام دهم، اما امروز خيالم راحت است كه «موزه سينما» يك جاي هميشگي است با آدم‌هايي كه از نظر من فوق‌العاده مورد احترام و اعتماد هستند.

گلفام در بخش ديگري از اين گفت‌وگو درباره وضعيت پخش آثار زنده‌ياد فرهاد از تلويزيون و راديو به ايسنا گفت: همچنان اين سوال براي من مطرح است كه چه‌طور مي‌شود يك سازمان و مسوولان آن، چنين برخوردي داشته باشند؟ واقعا كلمه‌اي براي اين اتفاق پيدا نمي‌كنم.! آقاي نيكبخت كه وكيل بنده است و سابقه كاري‌اش بر كسي پوشيده نيست، بعد از تلاش‌هاي مختلف نتوانست به نتيجه برسد وعملا كسي به ما جواب نداد.

وي توضيح داد: وقتي براي پيگيري مالكيت معنوي اين آثار به صداوسيما مراجعه كرديم به ما گفتند شرايط خود را بنويسد. ما هم ليستي تهيه كرديم تا در قبال آثاري كه تاكنون بدون اجازه ما پخش شده خسارت بدهند و از اين پس نيز هركدام از آثار او را كه قرار است پخش شود با يك قرارداد يكساله و تحت نظارت من و وكيلم با حفظ اسم فرهاد انجام دهند.

همسر زنده‌ياد فرهاد در پايان خاطرنشان كرد:ما ضوابط را تعيين كرديم و به شكل مكتوب فرستاديم. اما آنها جوابي ندادند. مجددا آقاي نيكبخت نامه نوشتند اما باز هم جواب ندادند تا اينكه آقاي نيكبخت اعلام كردند كه وارد مرحله حقوقي شده‌ايم و از آنها شكايت دادگاهي كرديم، درحال حاضر نيز ايشان به شدت پيگير اين امر هستند.