یزدفردا:مهندس محمد زاده رحماني:اين روزها بازار اخبار مرغ داغ است. از افزايش ناگهاني قيمت آن، نوسان قيمت و صف هاي طولاني خريد مرغ 4700 توماني گرفته تا اعتراضات دامنه دار و مقصر كردن اين و آن؛ به هر حال اين هم مي گذرد و فقط شايد خاطره اي از آن در آرشيو رسانه ها و افكار عمومي باقي بماند. ولي غرض بنده اين است آيا ما همين طور كه به فكر مصرف كننده هستيم و خاطر به اصطلاح شهرنشين ها را مي خواهيم به فكر توليد كننده نيز هستيم؟ آيا تا كنون بررسي كرده ايم كه يك مرغدار زحمتكش در اين اوضاع و احوال اقتصادي براي پرورش اين مرغ بايد چه استرس ها و ريسك هايي را تحمل كند. وقتي طرح آزادسازي نهاده هاي طيور در دهه هشتاد اجرا شد، اين صنعت رها شد و مرغداران زيادي راهي زندان شدند. بعد از آن نيز خيلي از مرغداران و خانواده هاي آنها گرفتار دلالان خيابان توحيد و ... شدند.
صنعت مرغداري در كشور ما از پر خطردارترين مشاغل از لحاظ امنيت اقتصادي بوده و افراد فعال در اين صنعت همواره در معرض انواع استرس ها قرار دارند. نمي دانم تا كنون در هيچ سالن مرغداري كار كرده ايد و يا حداقل از آن بازديد نموده ايد يا نه. اگر جواب سوال شما مثبت باشد قطعا مي دانيد كاركردن در محيطي با آلودگي هاي گازهاي آمونياك، سولفيد هيدروژن،مونوكسيد كربن، دي اكسيد كربن، ذرات معلقه گرد و غبار و ... چقدر سخت و زيانبار است. جالب است مصرف كننده ها و افراد به اصطلاح باكلاس كه حاضرند در صف مرغ بايستند، در رسانه ها سر و صدا راه بيندازند، با هم بحث و پرخاش كنند و در بعضي اوقات خودشان از اتومبيل پياده نشوند و خانم را به صف بفرستند ، حاضر نيستند يك ساعت در يك سالن مرغداري بايستند و حتي مشكلات آن را در ذهن متصور شوند.
تاسف انسان زماني بيشتر مي شود كه در دانشگاه به دانشجوياني بر مي خورد كه رشته تحصيلي آنها كشاورزي است، اما از واحدهاي پرورش دام و طيور گريزانند! اين در صورتي است كه اخيرا وزارت آموزش و پرورش نروژ طي بخشنامه اي ابلاغ كرده كودكان پيش دبستاني را به مزارع و دامپروري ها ببرند تا از كودكي با اين مشاغل انس بگيرند. بنا به اعلام بانك جهاني، مرفه ترين كشور امروز دنيا نروژ است.
خلاصه مطلب، صف خريد مرغ در شان و منزلت جامعه ايراني نيست و وظيفه مسئولين امور است كه به تنظيم بازار اين كالاي مصرفي بپردازند اما به موازات اين، قدري هم به فكر توليد كننده باشيم كه با هزار مشقت دست به اين كار مي زند ولي وقتي دچار مشكل شد و بعضا راهي زندان، هيچ تريبوني از او دفاع نمي كند و هيچ مصرف كننده اي كه سال ها از دسترنج او استفاده مي كرده به فكرش نيست. همين مرغدار هم بايد براي تهيه كنجاله سويا، ذرت و دارو و واكسن در صف بماند، به هر قيمتي بسازد و با دلالان صنعت طيور دست و پنجه نرم كند تا يك مرغ گوشتي را تحويل بازار دهد.
زماني ما در گوشت مرغ و همين طور گوشت قرمز و ساير محصولات كشاورزي و دامپروري به تعادل مي رسيم كه باور داشته باشيم رفاه توليد كننده مقدم بر مصرف كننده است و كاروان توسعه و آباداني كشور از دروازه مزارع، دامداري ها و مرغداري ها مي گذرد نه از بازار كارهاي خدماتي و صنايع آلاينده. راستي تا كنون به سهم كشاورزي در اقتصاد كشور هايي مانند سوئد، دانمارك، نروژ، هلند، بلژيك و فنلاند كه جزو مرفه ترين و امن ترين كشورهاي دنيا هستند توجه كرده ايم. پاك كردن صورت مساله هيچ مشكلي را حل نمي كند بلكه بايد از اساس به فكر تمامي زنجيره هاي توليد و مصرف بخش كشاورزي و زيربخش هاي دامپروري و مرغداري باشيم .