ناله عشق
میرغلام مهریزی
به به چه مهی ماه سعید رمضانست
هنگام مناجات وصفای دل وجانست
هر شام وسحر زمزمه عاشق ومعشوق
وین ناله عشق است که بر بام جهانست
بردوش ملائک همه از کوله رحمت
گویا که درآن مغفرت وحکم جنانست
یاد از پدرومادر ودیگر زکسان کن
ماهی که درآن لطف خدا برهمگانست
هرلحظه بخوان آیت حق را تو
به تدبیر چون شاخص آن آیه (شهر رمضانست
صیقل بزن آیینه دل راتوزامساک
زیرا که تو مهمان وخدا صاحب خوانست
کم خورزشراب وزغذاچونکهدرعالم
باشد بلدی را که غذا قیمت جانست
احیاء اصولی بنما روح وروان را
زین فرصت عالی که زقدرش سخنانست
از کینه تهی کن دل خود را تو
دراین ماه دل کعبه عشق است چرا کینه درآنست
یکدم کلهت را به قضاوت سرزانو
بگذار وببین جرم وخطا درکه نهانست
گاهی نظری کن تو به دیوان محاسب
هرصفحه پراز سیئه خرد وکلانست
آری خوداوگفته بیا تاکه ببخشم
اما دل ازاین بار گنه بس نگرانست
ساقی توبده جام شرابی که شوم مست
دل طالب می، هست وبه میخانه روانست
زارع تو اگر طالب فیضی زره صدق
کوشا به عمل که این همه گفتار بیانست