زبان دراز -هفته نامه آیینه یزد:عزيزان خواننده حتماً ميدانيد: براي بستن كمربند ايمني هزار فايده ذكر كردهاند من هزار و يكم آن را به عرض ميرسانم:
بستن كمر بند ايمني از بازداشت شدن شما توسط«گشت ارشاد» جلوگيري ميكند!!
نه، اشتباه نفرماييد عرض كردم گشت ارشاد و مبارزه با منكرات، نه پليس راهنمايي و رانندگي. تعجب فرموديد! يا ميفرماييد آيا اشتباه چاپي است؟
خير ملاحظه فرماييد، از آنجا كه آسفالتهاي بعضي از خيابانها و كوچهها و بلوارهاي شهر يزد همانند صورت دلبر آبله رو، پراز چاله و چوله و چين و چروك شده است و هر 500 متر به 500 متر سر چهار راهها وسط كوچه نرسيده به خانه آشنايان و دوستان دستانداز و سرعت گير ايجاد نمودهاند و در اين راستا ادارات آب و برق و تلفن و گاز و فاضلاب هماهنگ با شهرداري و طي يك مديريت شهري جامع درهاي چدني چالهها را البته با دورانديشي مقداري بالاتر از كف آسفالت قرار دادهاند و براي تكميل اين آفرينش هنري رفاهي، پيمانكاران ترميم آسفالت و پركنندگان چالهها آسفالت جديد را حدودي پايين تر از كف آسفالت قرار دادهاند و موفق به كشف «شبه آسفالت» با شنهاي از قير بيرون زده براي حفظ لايه ازن شدهاند. صد البته قابل ذكر است كه تحويل گيرندگان و تاييد كنندگان «رفتهاند گل بچينند» البته با «اجازه بزرگترها بعله»
حالا رانندگان محترم يزدي حين عبور چنان منظم و هماهنگ و بر اساس نت موسيقي در اين چاله، چولهها سرعت گيرها، درهاي چدني و آسفالتهاي ترميم شده ميافتند و در همين حال زير لب ذكر خيري و يادبودي براي اطرافيان و خود باني و باعث ميفرستند. اما برادران گشت تصور ميكنند رانندگان در حال رقص و آواز و منكر هستند بنابراين اقدام به بازداشت آنها ميكنند پس اگر رانندگان كمربند، گردن بند، فك بند بزنند سرنشينان محكم نگه داشته ميشوند و از بازداشت آنها جلوگيري خواهد شد.
هر چه فكرش كردم اون چيزهايي كه زير لب ميگويند چون از ته دل برميآيد لاجرم بر كمر صاحب و باني كار و بر مستحق آن ميرسد شايد...