یزدفردا :گروگانگیر به جای اینکه فرزند فردمورد نظرش را برباید فرزند همسایه او را ربود. گرچه با اولین تماس راز گروگانگیری اشتباهی فاش شد اما متهم از رو نرفت و دستبردار نبود چرا که برای آزادی گروگانش درخواست ۳۰ میلیون تومان پول کرد بالاخره بعد از سه شبانهروز تلاش کارآگاهان پلیس یزد گروگانگیر جوان مجبور شد با وساطت ریش سفیدان فامیل، گروگانش را آزاد کند.
همشهری سرنخ: عقربههای ساعت ۱۹: ۳۰ دقیقه ۲۸ خرداد امسال را نشان میداد که زنی هراسان و سراسیمه با پلیس ۱۱۰ شهر یزد تماس گرفت و خبر از ناپدید شدن ناگهانی پسرش داد. زن جوان مدعی بود که پسرش را دزدیدهاند و او هر چه گشته اثری از وی پیدا نکرده است. زن جوان که از گم شدن ناگهانی پسرش بسیار شوکه شده بود در تحقیقات به کارآگاهان گفت مثل هر روز امیر برای بازی با دوچرخه به کوچه رفت یکی دو ساعت بعد به دنبالش رفتم که دیدم داخل کوچه نیست از دوستانش پرسیدم اما کسی او را ندیده بود چند دقیقه بعد دوچرخه پسرم را در نزدیکی خانهمان پیدا کردم و نگرانیام بیشتر شد اطراف را گشتم اما هیچ ردی از او نبود و حالا مطمئنم که پسرم را دزدیدهاند وگرنه امیر بچهای نبود که بدون اجازه من از کوچه خارج شود و جایی برود.
شروع تحقیقات
با اظهارات زن جوان تجسسها برای یافتن پسر بچه خردسال شروع شد اولین اقدام جستوجو در کوچههای اطراف و تحقیق از ساکنان محل بود. از آنجا که دوچرخه امیر پیدا شده بود این احتمال وجود داشت که او تصادف کرده باشد و به همین دلیل مأموران از اورژانس هم استعلام گرفتند اما نتیجه تمام جستوجوها منفی بود امیر نه در کوچههای اطراف دیده شده بود و نه برای او حادثهای رخ داده بود تنها چیزی که در این جستوجوها به دست آمد لنگه کفش پسر بچه بود که در یکی از کوچهها افتاده بود و همچنین اظهارات چند پسر نوجوان که دیده بودند او سوار یک خودروی ۴۰۵ سفید رنگ شده است. با این سر نخها فرضیه آدمربایی تقویت شد این در حالی بود که خانواده امیر مدعی بودند هیچ کس با آنها خصومتی ندارد و از نظر مالی نیز در شرایطی نیستند که کسی بخواهد در سودای پولدار شدن از آنها اخاذی کند. آنها از این اتفاق کاملا گیچ شده بودند و نمیدانستند چه کسانی دست به ربودن پسرشان زدهاند. مأموران در ادامه تحقیقات عکس و تصویر امیر را در اختیار تمام واحدهای گشتی قرار دادند و با ارائه آموزشهای لازم به پدر و مادر امیر از آنها خواستند به محض تماس آدمربایان به پلیس اطلاع دهند.
گروگانگیری ۳۰ میلیونی
چند ساعت از ناپدید شدن ناگهانی امیر میگذشت که زنگ تلفن خانه آنها به صدا درآمد وقتی مادر امیر گوشی را برداشت صدای مرد ناشناسی از آن سوی خط به گوش میرسید که میگفت ما به اشتباه امروز پسر شما را به جای پسر همسایه دیوار به دیوارتان دزدیدهایم حالا اتفاقی است که افتاده و کاری نمیشود کرد قرار بود از آنها در قبال آزادی بچهشان ۳۰ میلون بدهیشان را بگیریم و حالا شما کار را برای ما راحتتر میکنید پولها را از آنها بگیرید و به ما بدهید اگر هم دلتان میخواهد خودتان این پول را بدهید برای ما فرقی ندارد هدف ما پول و وصول چک است دوباره تماس میگیرم.
بعد از حرفهای مرد ناشناس تلفن قطع شد و وقتی مأموران پلیس از این تماس باخبر شدند خود را در برابر عجیبترین آدمربایی سال دیدند. حالا همه چیز مشخص شده بود عاملان این گروگانگیری به اشتباه پسر دیگری را به جای فرد موردنظرشان گروگان گرفته بودند آنها با اینکه از اشتباه خودشان باخبر شده بودند اما حاضر نبودند امیر را آزاد کنند به همین دلیل کارآگاهان پلیس آگاهی یزد بلافاصله وارد عمل شدند و تحقیقات برای یافتن ردی از آدمربایان را شروع کردند. مرد ناشناس در تماس با خانواده امیر به آنها گفته بود که از همسایه دیوار به دیوارشان طلبکار است و از آنها چک دارد پس همسایه آنها تنها کسی بود که آدمربایان را میشناخت.
مأموران به سراغ این مرد رفتند و به تحقیق از او پرداختند مرد میانسال که با دیدن پلیس و ماجرای آدمربایی برای وصول چک متعجب شده بود به مأموران گفت مدتها بود که جوانی به اسم اشکان برای من کار میکرد. چند ماه قبل از او خواستم برایم چاه آبی حفر کند دستمزد حفر آن چاه ۳۰ میلیون تومان بود من بعد از حفر چاه یک چک به او دادم اما از آنجا که به مشکلات مالی برخورده بودم نتوانستم مبلغ چک را جور کنم اشکان چندین بار برای گرفتن پول به سراغم آمد ولی من نمیتوانستم این پول را پرداخت کنم بالاخره هم به او گفتم که نمیتوانم چک او را پاس کنم اشکان از شنیدن این حرف شوکه شده بود فکر میکرد که من دروغ میگویم و پول دارم و نمیخواهم بدهم. به همین دلیل تصمیم به ربودن پسر من گرفته اما به جای او پسر همسایهمان را دزدیده است.
کارآگاهان پلیس با اطلاعاتی که از مرد همسایه به دست آورده بودند به سرنخهایی از اشکان در کرمان رسیدند طبق بررسیهای آنها اشکان پس از آدمربایی به همراه گروگان خردسال خود به این شهر رفته بود کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی راهی کرمان شدند تا امیر را از دست گروگانگیران آزاد کند.
آزادی گروگان
رئیس پلیس آگاهی استان یزد میگوید در تحقیقات مشخص شد که امیر توسط راننده یک خودروی ۴۰۵ سفید ربوده شده است راننده خودرو یک زن بود اما بررسیها نشان میداد که خودرو متعلق به اشکان بوده است. ما این خودرو را در کرمان شناسایی کردیم. راننده خودرو کسی نبود جز همسر اشکان با توجه به شواهد و مدارک موجود و تماسبعدی که از سوی گروگانگیر گرفته شد پی بردیم که همسر و مادر اشکان نیز در این گروگانگیری نقش داشته و هر دوی آنها بازداشت شدند.
سرهنگ علیرضا خالقی ادامه میدهد متهم که ما را در چند قدمی خود میدید و از طرفی از دستگیری مادر و همسرش با خبر شده بود چند نفر از ریشسفیدان فامیل را برای وساطت و پادرمیانی به اداره آگاهی کرمان فرستاد. طبق اظهارات ریشسفیدان او از کار خود پشیمان بود و ابراز ندامت میکرد از آنجا که اولویت نجات جان گروگان بود از او خواستیم ابتدا بچه را تحویل دهد. بدین ترتیب روز سوم امیر آزاد شد و به نزد خانوادهاش برگشت اما متهم اصلی پرونده با وجود دستگیری مادر و همسرش همچنان متواری است با اطلاعاتی کاملی که از او داریم وی نیز به زودی دستگیر خواهد شد.
رئیس پلیس آگاهی استان یزد میگوید خوشبختانه در این ماجرا گروگان هیچ آسیب یا صدمهای ندیده و تحویل خانوادهاش شد و تحقیقات برای بازداشت متهم فراری همچنان ادامه دارد