زمان : 19 Tir 1403 - 10:30
شناسه : 53562
بازدید : 12683
انفجار برخورد یزدی ها با افغانی ها ، منتظر «جرقه» است(3نظر) حادثه ای که قابل پیش بینی بود انفجار برخورد یزدی ها با افغانی ها ، منتظر «جرقه» است(3نظر) محمد رضا شوق الشعراء:وقتی میهمان صاحب خانه شده و صاحب خانه را از خانه بیرون می کند!

یزدفردا :محمد رضا شوق الشعراء:بسیاری از افاغنه قدیمی ساکن یزد، امروز بر خلاف گذشته، ثروتمند و پولدار و شاغل هستند، و این رشد، فقط به مدد گرفتن فرصت های شغلی از جوانان ایرانی می باشد، امروز در بسیاری از گلخانه هایی که تا دیروزافغانی کارگر بودند، کارگران ایرانی برای افغانی هایی که گلخانه ها را از ایرانی ها! اجاره کرده و صاحب کار شده اند کار می کنند. میهمانان با یاری صاحب خانه ها، صاحب خانه شده اند و حال صاحب خانه ها خطر از دست دادن خانه را بخوبی حس می کنند.
میدان میوه و تره و بار یزد را نمی شود از کار و سرمایه کارگر افغانی جدا کرد چرا که در روبروی چشم مسئولان میدان و نیروهای حفاظتی شهر و استان، افغانی ها در میدان میوه و تره و بار جولان داده و  سرگرم کسب سود می باشند.
امروز خیلی کم می توان در شهر، جوان افغانی بیکار و بی پول مجرد پیدا کرد و تحمل این مسئله برای بسیاری از جوانان ایرانی از خدمت سربازی برگشته، که پول و کار و زن و خانه ندارند بسیار مشکل است.
از صنعت مرعداری و دامداری و کارهای ساختمانی گرفته تا زباله جمع کنی و خرید قراضه و دلالی و مغازه داری در سطح شهر؛ مهاجران افغانی امروز در همه زمینه ها بدلیل بی تفاوتی یزدی ها، حضور پر رنگی دارند، اینک برخلاف گذشته نه چندان دور، کارگر افغانی در کنار استاد کار ایرانی کارگری نمی کند، که استادکاران افغانی کارگرهای ایرانی را با منت برای کارگری بکار می گیرند. در میان بی تفاوتی مردم و دست اندرکاران شهر و استان، مهاجران افغانی توانسته اند با حربه مزد کمتر! و کار سریعتر! به استادکاران ماهری در کلیه امور ساختمان سازی، از آرماتوربندی و بتون ریزی و سنگ کاری گرفته تا گچ کاری و کاشی کاری و نماچینی تبدیل شوند.
بسیاری از مغازه های اصلی ترین خیابان یزد توسط مهاجران افغانی اجاره و خریداری و اداره می شود، همانگونه که این مهاجران در پاساژهای بزرگ شهر نیز مغازه دارند، و اما برخوردهای غلط و غیراخلاقی فقیرترین قشر این مهاجران که در مناطق محروم شهر ساکن هستند، نمک بر زخم های سرباز کرده مردم شهر می ریزد.
بیشترین خلاف ها را مهاجران غیرمجاز و قشر فقیر و غیرمجاز مهاجران مرتکب می شوند، که در این میان چوب این ندانم کاری ها را مهاجران ثروتمند می خورند.
متاسفانه امروز سرمایه بسیاری از بانک های شهر به پول سپرده مهاجران افغانی «بند» است، و بسیاری از ایرانیان به افاغنه بدهکار می باشند؛ که این بدهکاری ها برای یزدی ها و مهاجران افغان به یک اندازه خطرناک است.
مهاجران افغان ساکن یزد بیشتر خانه و مغازه رهن می کنند تا اجاره و این رهن کردن خانه و به عبارتی سکونت مجانی در خانه یزدی ها، صاحب خانه ها را رباخوار و بدهکار کرده است و افاغنه مستاجر ساکن خانه های یزد را پر رو و طلبکار!
نسل دوم و سوم مهاجران افغانستان، متولد یزد و ایران هستند، نسلی که لهجه و فرهنگ یزد و شهرستانهای اطراف یزد را دارند، نسل بی هویت و سرگردان و بی وطنی که لقب افغانی بودن را فقط بخاطر پدران خود بدوش می کشند، نسلی که بیشتر از آنکه افغانی باشند، ایرانی هستند، افغانی هایی که افغانستان را ندیده و نمی شناسند و و این نسل است که در آینده خطرات زیادی را برای ایران و ایرانیان ایجاد خواهد کرد.
در طول سالهای گذشته، بنابدلایل گوناگون، زنان ایرانی بسیاری با مردان مهاجر افغان ازدواج کرده اند، و فرزندان مادران ایرانی و پدران افغانی نیز معضل بزرگ دیگری را در آینده برای ایران رقم خواهد زد
سالها پیش در پس حادثه ای مردم منطقه خیرآباد یزد با افغانی ها درگیر شده و آنها را از خیرآباد اخراج کردند و امروز افغانی در خیرآباد یزد پیدا نمی شود، و اما این حادثه در زمانی دیگر و با شدتی بیشتر، بنوعی در دیگر نقاط شهر نیز تکرار خواهد شد!؟
اکرم آباد و اکرمیه، دو منطقه ای هستند که افغانی های بسیاری را در کنار دیگر مهاجران ایرانی در خود جای داده اند، و مشکلاتی را که افغانی ها ساکن این دو منطقه برای مردم منطقه رقم زده و می زنند، گاه در لابلای لایه های ترس و حرمت پنهان می شود. موتورسیکلت سواران افغانی بدون ترس و واهمه در بلوار مدرس و خیابانهای اکرمیه و اکرم آباد جولان داده و گاه و بیگاه برای زنان و دختران یزدی و غیر یزدی مزاحمت ایجاد می کنند، و اما چه کسی باید با موتورسوران مردم آزار افغانی مقابله کند!؟
فشارهای اقتصادی، گرانی و بیکاری، و از بین رفتن حرمت و فاصله بین میهمان و میزبان، بزودی حوادث تلخی را در یزد رقم خواهد زد، امروز میهمانان پر رو شده ای که خود را بنوعی صاحب خانه و سازنده یزد امروز می دانند، حرمت میزبان را نگه نداشته و شکسته و بر سر میزبان فریاد می زنند، و اما میزبان تا به کی تحمل این حرمت شکنی ها را خواهد داشت!؟
مغازه داری مهاجران افغانی در سطح شهر، یکی از بزرگترین اشتباهات و خیانت هایی بوده که صورت گرفته، قرار پنهان و نانوشته میزبانان ایرانی با میهمانان افغانی، مغازه داری و میدان داری و پیمانکاری نبوده است، و اما حال که غده های چرکین سر واکرده و پیدا هست، چه کسی این غده ها را جراحی و درمان خواهد کرد!؟
این بحث ادامه دارد ....