یزدفردا :بر اساس تحلیل منتشر شده در بیست وپنجمین شماره ماهنامه تخصصی مدیریت ارتباطات در جریان افشای اطلاعات بانکی، خبرگزاریهای مهر و فارس، با اشاعه سریع اخبار سعی در اقناع مخاطبان خود داشتند و در مقابل خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا، مسؤولیت اجتماعی خویش را در آن دیدند که به حمایت از ادارهکنندگان این بحران بپردازند.
محمد جواد هنرمند ساری در تحلیلی که در بیست و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است به تحلیل اخبار خبرگزاری های مهر و فارس در مقابل ایرنا و ایسنا در ماجرای افشای اطلاعات بانکی پرداخته و در بخش از آن با ذکر قدرت بسیار بالا و سرعت بسیار زیاد خبرگزاریها برای پوشش خبری بحرانها نوشته است: در این مطلب نحوه پرداختن خبرگزاریهای مطرح ایرانی شامل مهر، فارس، ایرنا و ایسنا راجع به اتفاقی که در اواخر فروردین ماه امسال رخ داد را مورد نقد و بررسی قرار گرفته؛ رخدادی که در نوع خود کمنظیر بود؛ افشای رمز سه میلیون عابربانک!
نویسنده با تأکید بر اینکه در این یادداشت خبرهای مربوط به این اتفاق در خبرگزاریهای مطروحه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و سعی شده به دور از هرگونه غرضورزی و سوگیری، به نتیجهای درخور برسیم آورده است: بدیهی است هر خبرگزاری بر اساس ارزیابیهای حرفهای خود از میزان و عمق مسؤولیتهایش نسبت به یک موضوع یا اهمیت آن برای مردم سوژهای را در دستور کار خود قرار میدهد و با برنامهای مشخص به پیگیری موضوع مبادرت میورزد. طبیعی است که بحران در هر شرایطی به عنوان سوژهای بااهمیت از سوی خبرگزاری تلقی میشود.
در بخشی از تحلیل یاد شده و در بررسی عملکرد خبرگزاریهای مهر و فارس می خوانیم: این خبرگزاریها پوششی دوچهره از این ماجرا داشتند؛ به نحوی که از یکسو به دنبال نمایش ضعف و ناکارآمدی سیستم امنیتی بانکها بودند و از جهات گوناگون به این مسأله پرداختند و از سوی دیگر، با حرفهایگری تمام و معمولاً در انتهای پیامهای ارائه شده، سعی در ایجاد نوعی امنیت روانی در مخاطبان داشتند.
آنان ابتدا و در ظاهر نقش اصلی خود یعنی اطلاعرسانی را ایفا کرده و در خلال این کارکرد به ابعاد گوناگون این رخداد پرداختند که در ادامه به واکاوی این ابعاد میپردازیم.
این خبرگزاریها بعد از اطلاعرسانی این اخبار، ابتدا سعی در زیر سؤال بردن سیستمهای بانکی کشور داشتند و در این راه از ابزارهای مختلفی بهره بردند. اشاره به اقدامات بیفایده و خودسر بانکها، بیتوجهی بانکها و مدیرانشان به مشتریان و مردم، دروغنماییهایی که از سوی مدیران و رؤسا ارائه شده بود و به تبع آن رسوایی آنان و عدم وجود یک سیستم بانکداری یکپارچه و منسجم در کشور را میتوان از جمله اهدافی دانست که این خبرگزاریها در پی نمایش آن بودند. خبرگزاری مهر در این میان با ارائه گزارشهای میدانی سعی در جذب مخاطبان بیشتر و افزایش وجهه و اعتبار خود داشت، زیرا مهمترین هدف یک خبرگزاری در شرایط بحران و پوشش گسترده آن، جذب مخاطب بیشتر و کسب اعتبار افزوده است، چرا که در این شرایط، روآوری افکار عمومی به خبرگزاریها بیشتر از هر زمان دیگری است و در این رقابت سنگین، خبرگزاریها میکوشند نیازهای اطلاعاتی مردم را برآورده سازند. مسلم است در این حالت، مردم ارائه اخبار به این شکل را بیش از هر شکلی میپذیرند و دنبال میکنند. اما پس از این پوششهای خبری، این خبرگزاریها جهت برقراری تعادل و مدیریت این بحران سعی در ایجاد نوعی امنیت و آرامش روانی در مردم داشتند؛ مصاحبههای پیدرپی با مسؤولان و کارشناسان، نشان دادن تلاش مسؤولان مختلف نظیر رؤسای قوا و پلیس جهت حل این بحران، عادیسازی این اتفاق و ذکر نمونههایی در اقصی نقاط جهان و در نهایت بحث آموزش امنیت به کاربران را میتوان از جمله این اقدامات دانست. البته این خبرگزاریها به صورت تلویحی عملکرد شرکتهای خصوصی را نیز زیر سؤال بردند.
تحلیلگر سپس به بررسی عملکرد خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا پرداخته و یادآور شده است: در روزهایی که این رویداد در صدر اخبار خبرگزاریهایی نظیر مهر و فارس بود، ایرنا و ایسنا اخبار مربوط به این اتفاق را در سایه قرار دادند و جهت انجام مسؤولیتهای حرفهای خویش، فقط سعی در اطلاعرسانی مختصری در این باب داشتند. از نظر کمی هم تعداد خبرهای مرتبط به این رخداد در خبرگزاریهای فوق، بسیار کمتر از خبرگزاریهای فارس و مهر بود. به نظر میرسد این خبرگزاریها بیشتر در صدد جلب توجه بیشتر مردم به سایر موضوعات در آن بازه زمانی نظیر محاکمه افراد متهم در اختلاسهای بانکی و تهیه گزارشهایی دراینباره بود.
از نتیجه گیری بعمل آمده نیز چنین استنباط می شود که: در جزیان افشای اطلاعات بانکی، خبرگزاریهای مهر و فارس، با اشاعه سریع اخبار سعی در اقناع مخاطبان خود داشتند و در مقابل خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا، مسؤولیت اجتماعی خویش را در آن دیدند که به حمایت از ادارهکنندگان این بحران بپردازند.
متن کامل این تحلیل در ماهنامه مدیریت ارتباطات خردادماه 91 منتشر شده است.
توضیح: در بیست و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات پرونده دیگری با عنوان «یک بام و دوهوای رسانهای افشای اطلاعات بانکی» با مدیریت رضا قربانی منتشر شده است.
خوب، بد، زشت! عنوان تحلیل فاطمه عسگری آزاد از عملکرد 12 روزنامه صبح ایران پس از افشای اطلاعات بانکی است. وی با بررسی صفحه اول 12 روزنامه طی سه روز، نحوه بازتاب خبری رویداد افشای اطلاعات بانکی را در روزنامهها بررسی کرده است. برای این منظور روزنامههای همشهری، کیهان، اطلاعات، شرق، ایران، تهران امروز، آرمان، هفت صبح و جامجم در دسته روزنامههای عمومی و روزنامههای دنیای اقتصاد و عصر اقتصاد در دسته روزنامههای اقتصادی مورد بررسی قرار گرفتهاند.محمد جواد هنرمند ساری نیز در مطلب خود با عنوان خبرگزاریها چه نقشی در تشدید یا حل بحران دارند؟ به تحلیل اخبار مهر و فارس در مقابل ایرنا و ایسنا پرداخته است. همچنین قاسم سرافرازی بررسی عملکرد تلویزیون در ماجرای افشای اطلاعات بانکی را با عنوان هنر پراندن فرصتها بر عهده داشته و برای این منظور بخشهای خبری ساعت 14 و 21 شبکه یک، 20:30 شبکه دو و 22 شبکه سه از تاریخ 26 تا 31 فروردین را مورد بررسی قرار داده است. گفتوگوی ویژه خبری ساعت 22:30 روز یکشنبه 27 فروردین (به دلیل دعوت از یکی از مدیران بانک مرکزی) نیز در این بررسی لحاظ شده است. مینا والی نیز به بررسی عملکرد سایت خبری و شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی در ماجرای افشای اطلاعات بانکی پرداخته است. او در تحلیل خود با عنوان «گفتا که شب روست او، از راه دیگر آید» آورده: شبکه فارسی بیبیسی کار متفاوتی انجام داد و به عنوان اولین رسانه با افشاکننده اطلاعات مصاحبه کرد. عکسالعملی که این شبکه و سایت آن در برابر خبر نشان دادند از جهاتی قابل بررسی است: اولاً بزرگنمایی چنین خبری از بین همه خبرهای مهم آن روزها و ثانیاً چگونگی روایت خبر و تأثیر آن بر مخاطب.
از مخاطره تا بحران؛ بررسی نظری بحران و مفاهیم نزدیک به آن، نوشته مریم محبی که در آن تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا ماجرای افشای اطلاعات بانکی مخاطره بود یا بحران؟ یکی دیگر از مطالب این پرونده است.
در گفتوگوی فاطمه پورمعصوم با دکتر فریدون وردینژاد نیز ابعاد مدیریت بحران ماجرای افشای اطلاعات بانکی به بحث و بررسی گذاشته شده است. دکتر وردی نژاد در بخشی از اظهار نظر خود تأکید کرده است: نمیشود این شرایط را بحرانی تلقی کرد و آن را میتوان در حد یک تنش نامید و در نهایت در توصیف شرایط امروز میتوان گفت که شرایط فوقالعاده ایجاد شده است.
اما یادداشت رضا قربانی با عنوان از «کارگران یقه آبی» تا به اصطلاح «هکرهای کلاه سفید» چه چیزی مشترک است؟ نیز خواندنی است. او نوشته است: این ماجرا باعث شد به یک باره بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگاران به کارشناسان و متخصصان امنیت -آن هم در زمینه پرداخت الکترونیک- تبدیل شوند و حتی به این باور برسند که میتوانند مدیران بانک مرکزی و شرکتهای فعال را نصیحت کنند و بگویند «شرکتها و بانکهای محترم! امنیت را جدی بگیرید و با پول و سرمایه مردم اینگونه بازی نکنید». آن هم در حالی که کسی نمیدانست منظور از امنیت چیست! در این پرونده به نحوه پردازش بحرانهای داخلی در شبکههای ماهوارهای و مشخصاً رفتار شبکه «من و تو» نیز پرداخته شده است.
تأملی پیرامون لنگر فکری روزنامهنگار در گزارشگری رویدادهای پیچیده نوشته محمد معماریان نیز از دیگر مطالب این پرونده است.