زمان : 16 Khordad 1391 - 23:37
شناسه : 52297
بازدید : 3647
نوش دارو پس از مرگ امیرچخماق؟ نوش دارو پس از مرگ امیرچخماق؟ سیدصدرالدین حسینی مشهدی

یزدفردا:سیدصدرالدین حسینی مشهدی"دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دولتی و سیاستگذاری عمومی دانشگاه امام صادق(ع)":بارها در روزنامه‌ها مطالبی که با جمله کلیشه‌ای  «اگر مسیرتان به میدان امیرچخماق افتاده باشد...» آغاز شده‌اند، را خوانده‌ایم. کسانی به مدد امثال چنین عباراتی مجموعه امیرچخماق را به ما شناسانده‌اند و از ماجراهای ساخت این بنای شهیر برایمان قصه‌ها گفته‌اند و در ایامی انبوه جمعیت مردمان آن را همچو نگینی در آغوش گرفته و کسانی بر بلندای آن سخن‌ها رانده‌اند.

مجموعه‌ای متعلق به قرن نهم هجری که امیر جلال‌الدین چخماق -از سرداران و امرای شاهرخ تیموری- هنگامی که به تخت حاکمیت یزد تکیه زد، با همکاری همسر خود -فاطمه خاتون- برای آبادانی شهر، آن را بنیان نهاد. باگذر زمان بانیان در شمال مسجد، میدانی ایجاد کردند که هم‌اکنون نیز پابرجاست و این میدان در عصر صفوی نیز به همین نام شهرت داشت. هم چنین در اوایل قرن سیزدهم هجری میدان جلوی مسجد و سردر بازار به حسینیه تبدیل شد.

‌اگر از تاریخچه این بنا بگذریم لاجرم باید به استواری آن در طول تاریخ چندصد ساله‌اش اشارتی کنیم. دیرزمانی است این نماد یزد -که نمود اوصاف مردمان آن نیز هست- در معرض تندبادهای سرد و گرمای سوزان کویر پابرجا مانده‌است. اما امروز و در کشاکش زندگی ماشینی مدرن، تکیه امیرچخماق آماج آسیب‌های جبران ناشدنی قرار گرفته‌است.

 سالیانی پیش که شائبه ریزش آرام آن مطرح شده‌بود، به مدد همت مدیران وقت محراب‌هایی تصنعی در مجاورت آن ساخته و پروژه در میانه رها شد تا این اثر در کنار بنای ماندگار امیرچخماق به یادگار بماند. و اخیرا در واکنش به نگرانی‌های حاصل از شکاف ایجاد شده در پشت ضلع این بنا مسئولین میراث فرهنگی استان از ایجاد آسیب سازه‌ای ناشناحته‌ای خبر دادند که برای مرتفع ساختن آن، مطالعه سازه‌ای و طرح استحکام بخشی به صورت اصولی در دست انجام است. و النهایه در این ایام همزمان با ترمیم یکی از مناره‌های این بنا دگر بار این شائبه مطرح شده است. حال فارغ از صحت و یا عدم صحت این سخن، باید تدبیری اندیشید.

وجود این بنای تاریخی ارزشمند در یکی از پرترددترین خیابان‌های شهر و وجود دکاکینی با میزان آبریزی نسبتا زیاد در گذرگاه تحتانی آن باعث تسریع در جریان ریزش آرام آن شده‌است.

 طرحی که سالیانی برای رفع این مشکل دهان به دهان می‌چرخید، تشبه این میدان به میدان امام اصفهان بود؛ به نحوی که خیابان‌های منتهی به آن مسدود شده و از تردد وسایل نقلیه در اطراف این بنا ممانعت به عمل آید. اما این طرح هم‌چنان بر سر زبان هاست و هنوز صدای خردشدن استخوان های این بنا به گوش می‌رسد.

به نظر می‌رسد آنچه اقدام مسئولان در این زمینه را با مشکل مواجه ساخته، عدم هماهنگی نهادهای مدیریت شهری است که چوب آن را وضعیت فعلی این بنا می‌خورد. مشکل پیش رو نیاز به مدیریت یکپارچه شهری را خاطرنشان می‌سازد، چرا که در چنین موقعیت‌هایی هیچ یک از نهادهای مدیریتی به تنهایی ره به جایی نخواهند برد و به ثمر نشستن اقدامات آن‌ها همکاری بقیه نهادها را می‌طلبد. در ماجرای فرسایش تکیه امیرچخماق نیز اقدام سازمان میراث فرهنگی به تنهایی موثر نخواهد بود. محافظت و ترمیم این بنا که وظیفه سازمان میراث فرهنگی به شمار می رود، در بهترین حالت تا زمان محدودی فرسایش آن را به تعویق خواهد انداخت و اقدام بهینه، همکاری شهرداری، راهنمایی و رانندگی و اوقاف و امور خیریه را می‌طلبد.

شاخصه و رویکرد مدیریت شهری در برطرف نمودن ناهماهنگی و تفرقه موجود در میان نظام‌های مدیریت شهری باید از طریق نزدیکی اهداف و دیدگاه‌ها، یکپارچگی عملکردها و سیستم‌ها و کارآمدتر کردن فرایندها بدست آید. بدین ترتیب مدیریت یکپارچه شهری نیازمند بهره‌گیری از فرصت‌های موجود در تمامی بخش‌هاست. از شهروندان و بخش خصوصی گرفته تا نهادهای غیر دولتی و دولت و جامعه جهانی از طریق بهره‌گیری و استفاده از تجربیات آن‌ها در این مورد.

همه ما مطلعیم که دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری نیازمند تعریف و تدوین قانون و چهارچوب‌هایی در ساختار کلان کشوری و واگذاری اختیارات به مدیریت واحد شهری است. اما در غیاب مدیریت یکپارچه شهری چه نهادی متولی حفاظت از چنین آثار باستانی خواهد شد؟ آیا مجموعه‌ای با حضور نمایندگان نهادهای ذی‌ربط برای ترمیم این بناها تشکیل می‌شود؟ آیا بنای امیرچخماق هم‌چنان پابرجا خواهد ماند یا اقدام مسئولان نوش دارویی پس از مرگ آن خواهد بود؟ این سوالات و بسیاری سوالات دیگر، گوشه‌ای از آن چیزی است که مدت‌هاست ذهن مردمان یزد را  به خود مشغول داشته‌است..