زمان : 14 Khordad 1391 - 21:12
شناسه : 52198
بازدید : 2237
پیشنهاد تعجب‌برانگیز امام(ره) به آیت‌الله‌خامنه‌ای پیشنهاد تعجب‌برانگیز امام(ره) به آیت‌الله‌خامنه‌ای

"من به یاد می‌آورم كه در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شركت در یك مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود كه متن این نوع سخنرانی‌ها را قبلا خدمت امام ارایه می‌دادم و می‌گفتم: «بنده این متن را آماده كرده‌ام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان كنند. در مورد آن سخنرانی كه قرار بود در جمعی از سران كشورها ـ كه اكثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیه‌ی تفكیك‌ناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید!"

به گزارش  پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) «مدح خورشید» تازه‌ترین كتاب منتشر شده از سوی موسسه انقلاب اسلامی، گزیده‌ای از خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) است.

این كتاب شامل بخشی از نكات و خاطرات آیت الله خامنه‌ای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح  (منتشر نشده) پس از رهبری است. نكته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است كه هر یك از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیره‌ی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی كه از دوره زمانی بهار ۵۸ تا شهریور ۸۸ را شامل می‌شود.
در ادامه و به مناسبت سالروز رحلت امام برش‌هایی از این كتاب برای اولین بار منتشر می‌شود:

 تاكید امام بر عدم تفكیك دین از سیاست
من به یاد می‌آورم كه در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شركت در یك مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود كه متن این نوع سخنرانی‌ها را قبلا خدمت امام ارایه می‌دادم و می‌گفتم: «بنده این متن را آماده كرده‌ام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان كنند.

 در مورد آن سخنرانی كه قرار بود در جمعی از سران كشورها ـ كه اكثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیه‌ی تفكیك‌ناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید! من ابتدا تعجب كردم كه آخر این قضیه چه مناسبت دارد؟! اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف می‌دانستم آنچه را كه خواسته‌اند، انجام دهم.

خلاصه اینكه به قاعده‌ی یكی دو صفحه، قضیه تفكیك‌ناپذیری دین از سیاست را در متن سخنرانی گنجاندم.

نهایت سعی‌ام این بود كه آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجسته‌ای گنجانده شود.

بعدها هر چه زمان گذشت به صحت نظر ایشان بیشتر معتقد شدم.

همان وقت هم ـ بعد از آنكه سخنرانی انجام شد و برگشتم ـ به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم كه این فكر كاملا درست بود.» تاكید مكرر امام به این خاطر بود كه واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی كار شده است.

 ایمان امام به توده مردم و نقش روحانیت
یك روزی بعد از یك سخنرانی كه امام مبالغی صحبت كرده بودند، ما خدمت‌شان شرفیاب شدیم.

حقیقت این است كه آدم نگران است از اینكه امام زیاد و بلند و با شور و هیجان صحبت كنند.

ایشان از یك بیماری قلبی تازه برخاستند و آدم نگران می‌شود، طبیعی است، همه هركسی توجه پیدا كند نگران می‌شود.

خدمت‌شان عرض كردیم كه خوب است شما یك قدری این سخنرانی‌ها، این صحبت‌ها را كم كنید.

لااقل اگر قرار است صحبت بفرمائید، طولانی صحبت نكنید، یك ربع ساعت مثلا. نه سه ربع ساعت و یك ساعت كه گاهی دیده شده در همین اواخر ایشان فرمودند كه من آرام صحبت می‌كنم.

بعد فرمودند وقتی كه عده‌ای از همین مردم، از همین عامه‌ی مردم این‌جا می‌آیند، من می‌توانم نروم و برای‌شان صحبت نكنم.

این ایمان به توده‌ی مردم است و بدانید كه اگر این ایمان به توده‌ی مردم نبود این انقلاب حالا حالاها پیروز نشده بود.

 پیروزی در انجام تكلیف
دیروز یكی از برادران عزیزی كه در پاریس خدمت امام بودند برای من نقل می‌كردند.

در پاریس خبرنگارها از امام پرسیدند شما چقدر امیدوار به پیروزی خودتان هستید؟

امام خطاب به خبرنگارها گفتند ما همین الان پیروزیم.

این را امام در وضعی گفت كه شاه هنوز امیدوار بود كه كماندوهای امریكایی بریزند مردم را قتل عام كنند.

احتمالش هم بود ممكن بود بكنند، در همان شرایط امام گفت ما پیروزیم. چرا پیروزیم؟ چون آن شخصی كه تكلیفش را انجام داده و موفق شده كه تكلیفش را انجام بدهد پیروز است.

تواضع و حیای امام در امور عاطفی و معنوی
شبی در یك جلسه‌ی خصوصی با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان (حضرت امام) هم نشسته بود.

یكی از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید؛ چند جمله‌ای ما را نصیحت و هدایت كنید.

آن مرد با عظمتی كه آن‌گونه اهل معنا و سلوك بود، در مقابل این جمله‌ی ستایش‌گونه‌ی كوتاه یك شاگردش ...آن چنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت كه اثر آن در رفتار و جسم و كیفیت نشستن او محسوس شد!

در حقیقت ما شرمنده شدیم كه این حرف را زدیم كه موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی این گونه متواضع و با حیا بود.