احمد مسجدجامعي
چندسال پيش بنا به روال معمول، نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران با سخنراني رييس مجلس پايان مييافت. در تمامي دو دورهاي كه حجتالاسلام ناطقنوري رياست مجلس شوراي اسلامي را عهدهدار بود، در اين مراسم شركت داشت و رودررو با پديدآورندگان آثار گفتوگو ميكرد و با مسايل و مشكلات نويسندگان و ناشران آشنا ميشد. در آيين پاياني يكي از اين سالها درباره ضرورت وضع قانوني براي بخشودگي مالياتي ناشران و كتابفروشان با ايشان صحبت شد و دوستان نويسنده و ناشر و مسوولان تشكلهاي صنفي و فرهنگي هم نظراتشان را گفتند و آقاي ناطق خنده شيريني كرد و قول داد كه انشاءالله اين كار را به سرانجامي برساند؛ هرچند از لبخند معنادار ايشان معلوم بود به خوبي دشواريهاي اين كار را ميداند. عملي شدن اين خواسته بسيار اهميت داشت و به كاهش قيمت و افزايش كتاب و رونق نشر و رشد دانايي و فرهيختگي كمك كرد. توجيه اقتصادي هم داشت؛ اما كميسيون اقتصادي مجلس حتي از دوره قبل با اين درخواست همراهي نداشت. از نظر كارشناسان سود حاصل از فعاليتهاي حوزه فرهنگ آنچنان نبود كه مالياتي هم داشته باشد و انگيزه ورود به اين حوزه بيشتر براساس شور و عشقي خواسته و ناخواسته بود تا بهرهگيريهاي معمول اقتصادي. از سوي ديگر روند طولاني گرفتن ماليات، هم براي دستگاه گيرنده و هم براي مودي به صرفه و صلاح نبود و هزينه وصول، از اصل درآمد احتمالي بيشتر ميشد؛ اما اعتراض مخالفان، هرچند پاسخي به اين مستندات نداشت ولي نگران بودند كه تصويب اين قانون زمينهساز ساير بخشودگيها شود و هر صنفي دلايلي مشابه آورد. البته گروهي هم بودند كه به بزرگنمايي درباره افراد و آثار به گفته خودشان «مسالهدار» در زمينههاي تاليف، ترجمه و نشر ميپرداختند و عملا مخالف تشويق و گسترش فعاليتهاي فرهنگي جز در بخشهاي رسمي كشور بودند و عقيده داشتند كه اگر، مثلا در هر سال هزار عنوان كتاب «به زعم آنها مفيد» منتشر شود، بهتر است تا اين همه عناوين متنوع، متعدد و متكثر در حوزههاي مختلف علوم، فنون و معارف. به هرحال، اين چالشها همچنان ادامه داشت و رييس مجلس چندان در دسترس نبود تا نقطهنظرات و پاسخهاي پديدآورندگان را هم بشنود؛ بهويژه كه مخالفان هم به شيوههاي مختلف آراي خود را بيان ميكردند. ماهها همچنان ميگذشت؛ عمر مجلس هم روبهپايان بود و نويسندگان و ناشران هم كمكم نااميد شدند. باري آخرين روز كاري مجلس شوراي اسلامي هم فرا رسيد و مراسم خداحافظي نمايندگان در پارلمان برگزار شد. همه چيز تمام شده بود و بايد منتظر مجلس جديد ميمانديم و دوباره گفتوگوهاي طولاني را آغاز ميكرديم؛ اما به يكباره اتفاقي متفاوت روي داد و رييسمجلس آقاي ناطقنوري، با وقتشناسي و تيزهوشي در آخرين روز، آخرين درخواست خود را مطرح كرد و از نمايندگان خواست كه به كليات طرح معافيت مالياتي ناشران و كتابفروشان راي دهند و مجلس پنجم هم در چنين شرايطي بيهيچ گفتوگويي به اين درخواست راي مثبت داد و تلاشي را كه در دو مجلس پيوسته، پيگيري ميشد به نتيجه رساند. اين حركت دست مجلس بعدي را باز گذاشت و با تلاش و پيگيري مستمر و ارزشمند نمايندگان مجلس و دولت اين ماده واحده در مجلس ششم تصويب شد. ماده واحده: از تاريخ ابلاغ اين قانون ناشران و فروشندگان كتاب و مطبوعات اعم از اشخاص حقيقي يا حقوقي كه داراي مجوز فعاليت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميباشند و همچنين نويسندگان، مترجمان، ويراستاران، گرافيستها و ساير پديدآورندگان آثار فرهنگي مكتوب از پرداخت ماليات بردرآمد موضوع فعاليتهاي مطبوعاتي و انتشاراتي معاف ميباشند. باري، اگر اقتصاد فرهنگ رونق يافت از جمله مرهون همان رفتارهای هوشمندانه آن روزها است كه به قانوني انجاميد كه نهتنها هنوز هم پابرجاست بلكه نتايج آن زمينهساز بخشودگي مالياتي در ساير حوزههاي فرهنگي، هنري، سينمايي و رسانهاي شد. بس نكته غير حسن ببايد كه تا كسي/ مقبول طبع مردم صاحبنظر شود.
*وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی
روزنامه شرق . شنبه 16 اردیبهشت نود و یک